تشریح ابعاد انتشار نامه رهبر انقلاب به جوانان غربی

کارشناس مسائل بین‌الملل به تشریح ابعاد انتشار نامه رهبر انقلاب به جوانان غربی و ظرفیت‌های مغفول مانده برای انتشار صحیح این پیام اشاره کرد.

کد خبر : 754499
خبرگزاری تسنیم: ۸ آذرماه ۱۳۹۴ اتفاقی کم‌نظیر در تایخ دیپلماسی جمهوری اسلامی رخ داد و آن هم انتشار نامه دوم رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکای شمالی و دعوت از آنان برای شناخت بیشتر اسلام بود. به مناسبت دومین سالگرد این پیام و مصادف شدن آن با تحولات اخیر در منطقه و پایان حکومت تروریستی داعش در عراق و سوریه با محمدحسین قدیری ابیانه به گفت‌وگو پرداختیم. قدیری ابیانه که هم‌اکنون مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام و عضو شورای بین‌الملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است، از دیپلمات‌های باسابقه ایرانی است و پیش از این سفیر سابق کشورمان در استرالیا و مکزیک بود. قدیری ابیانه از بنیانگذاران اولین انجمن اسلامی دانشجویی ایتالیا {وابسته به اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا و آمریکا} است و سوابق بسیاری در دوران انقلاب و همچنین وزارت‌خارجه دارد. متن ذیل مشروح گفت‌وگو با این کارشناس مسائل بین‌الملل است: نامه رهبر معظم انقلاب ناشی از شناخت وی از سردرگمی جوانان غربی است - مقام معظم رهبری پس از دو حادثه تروریستی داعش در شهر پاریس، اقدام به صدور نامه‌ای خطاب به جوانان کشور‌های غربی کردند. به نظر شما چه عوامل و دلایلی باعث شد رهبر معظم انقلاب اسلامی خارج از عرف‌های دیپلماتیک و رسمی این نامه‌ها را خطاب به جوانان کشور‌های غربی به نگارش درآورند؟ و چه نکته‌ای در این نامه‌ها بود که جوانا را به سمت اسلام حقیقی رهنمون کند؟ قدیری ابیانه: به نظر من نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا، ناشی از شناخت و اطلاع ایشان از سردرگمی جوانان جواع غربی است. جوانان جوامع غربی به پوچ بودن آنچه در زندگی‌شان رخ می‌دهد و آنچه مقامات و صاحبان سرمایه‌ها در این کشور‌ها برای شان ترسیم کردند، پی برده‌اند. هرچند دفاع نسبی از این شرایط در خیلی کشور‌ها هست، اما به دنبال گمشده‌ای می‌گردند که آن‌ها را از سردرگمی نجات دهد. سردمداران غربی و رسانه‌های آن‌ها که عمدتاً توسط صهیونیست‌ها اداره می‌شود، تلاش می‌کنند با "اسلام هراسی" راه پیدا کردن حقیقت و شناخت اسلام را برای آن‌ها سد کنند تا اصولاً تلاشی برای شناخت اسلام نشود در حالی که راه نجات واقعی آن‌ها اسلام است. هزینه‌های سنگین و تبلیغات گسترده و البته دروغین علیه اسلام و مسلمین با این هدف انجام می‌شد. آن‌ها حتی در بسیاری از موارد بخاطر اینکه اثر شناخت اسلام در جوانان را مشاهده کردند و تأثیر قران در این شناخت را دریافتند حتی در مواردی از توزیع قران جلوگیری کردند. شخصیت‌هایی که از طریق قران به اسلام رهنمون شدند یکی از مواردی که رهبری به درستی در نامه‌شان اشاره داشتند این بود که "اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید و اینکه به قران مراجعه کنند". غربی‌ها هم این نکته را دریافتند. مثلا در آلمان به اداره پست دستور دادند از تحویل و فرستادن قرآن خودداری کنند و این در شرایطی بود که مسلمانان تصمیم داشتند برای هر خانواده آلمانی یک قران بفرستند. نمونه‌ای از گرایش به اسلام از طریق مطالعه قران را می‌توان "ادواردو آنیلی" معرفی کرد. فرزند فوق میلیاردر ایتالیایی، صاحب کارخانجات فیات و باشگاه یوونتوس که در سن ۲۰ سالگی با مطالعه قران که برحسب اتفاق در کتابخانه می‌بیند مسلمان می‌شود و بعد هم به تشیع می‌گرود. نمونه دیگر فیلم ضد اسلامی بود که در هلند توسط رئیس حزب راستگرای هلند تولید شده بود و سروصدای زیادی به پا کرد. معاون این حزب مامور شد فیلم دیگری علیه اسلام تولید کند و وی برای تولید این فیلم به مطالعه قران می‌پردازد، اما همین مطالعه موجب اسلام آوردن وی می‌شود. مثلاً موریس بوکای دانشمند فرانسوی که مسئولیت مطالعه درباره جسد فرعون را برعهده گرفته بود با شنیدن آیه‌ای از قران که به جسد فرعون اشاره دارد، و منطبق بر یافته‌های علمی و تحقیقی خود او بود، به کلام وحی بودن قران ایمان آورد و مسلمان شد و کتابی هم تحت عنوان "انجیل، قران و علم" به رشته تحریر درآورد و در این کتاب تاکید می‌کند که در قران مطالبی بیان شده که در موارد متعددی امروزه از طریق علم به درست بودن آن پی بردند و هیچ موردی در قران پیدا نشده که بتوان با علم رد کرد، اما انجیل و تورات از صفحه اول مطالب ضد علمی و قابل رد شدن توسط علم امروز وجود دارد. نمونه دیگر فیلم ضد اسلامی بود که در هلند توسط رئیس حزب راستگرای هلند تولید شده بود و سروصدای زیادی به پا کرد. معاون این حزب مامور شد فیلم دیگری علیه اسلام تولید کند و وی برای تولید این فیلم به مطالعه قران می‌پردازد، اما همین مطالعه موجب اسلام آوردن وی می‌شود. در صورت مطالعه قران می‌توان به حقانیت اسلام پی برد و مقام معظم رهبری جوانان غربی را به مطالعه خود قران دعوت کردند. این در حالی است که هزاران کتاب در مورد اسلام نوشته شده که عمده آن‌ها قصد تحریف تخریب اسلام را داشتند و کتاب‌های متعددی با نگاه انحرافی در مورد قران منتشر شده است. ظرفیت‌های مغفول برای انتشار نامه رهبری - چه کاستی‌هایی در نهاد‌های برون مرزی انقلاب اسلامی وجود دارد که احساس می‌شود این نامه آنطور که باید پخش و منتشر نشده است. علاوه بر سفارت‌خانه‌ها و مراکز رسمی، از چه طریقی می‌توان از ظرفیت این نامه برای شناساندن اسلام واقعی استفاده کرد. قدیری ابیانه: از زمانی که این پیام صادر شده تلاش‌هایی در سطح کشور در این راستا انجام گرفته، اما این تلاش‌ها کفایت نمی‌کند و باید همه کسانی که توانی در این رابطه دارند وارد عرصه شوند. کوتاهی‌هایی در همه دستگاه‌هایی که در زمینه سیاست‌خارجی فعالیت می‌کنند وجود دارد البته باید محدودیت‌هایی که در برخی کشور‌ها دستگاه‌ها دارند مورد لحاظ قرار داد، اما می‌توان گفت: در جهت معرفی اسلام و فرهنگ اسلامی کوتاهی‌هایی صورت می‌گیرد و از همه ظرفیت‌ها استفاده نمی‌شود. موضوع فقط نشر نامه رهبری نیست بلکه موضوع معرفی اسلام و فرهنگی دینی ما است که مورد غفلت قرار گرفته است. امروز همه کسانی که دست‌رسی به اینترنت دارند می‌توانند یک فعالیت جهانی را آغاز کنند. پیشنهاد می‌کنم تمام تشکل‌های غیر دولتی شاخه یا معاونتی برای فعالیت بین‌المللی اختصاص دهند. هر مسجدی باید به یک مرکز جهانی فعالیت‌های اسلامی در سطح جهان تبدیل شود و این ظرفیت را ایجاد کند. بسیج در همه شاخه‌هایش می‌تواند معاونت بین‌المل ایجاد کند. بسیج دانشجویی و سازمان‌های غیردولتی مناسب است که در این راستا به فعالیت‌های جهانی روی آورند. مثلاً سازمان‌های غیردولتی در زمینه محیط‌زیست باید چنین شاخه‌ای در تشکل خود ایجاد کنند و به معرفی قران و احادیث بپردازند. مثلاً حدیثی نبوی داریم که "شکستن شاخه درخت مثل شکستن بال ملائک است". البته نوشتن پیام رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی به این معنا نیست که جوانان سایر کشور‌ها را فراموش کنیم یا سایر اقشار کشور‌های اروپا و آمریکا را فراموش کنیم، اما چون جوان از انرژی، عدالت‌خواهی و حقیقت‌طلبی بالاتری برخودار است کمتر در معرض تأثیر پذیری تبلیغاتی قرار دارد. تنها مخاطبین خارجی را نباید هدف تبلیغاتی خود بدانیم بلکه معتقدم حضور توریست‌های خارجی در ایران را باید فرصتی برای معرفی اسلام دانست و برای شناساندن اسلام برنامه‌ریزی کنیم. - در نامه دوم، مقام معظم رهبری از کلیدواژه "تروریسم درد مشترک" نام بردند. ظرفیت‌های بسیاری برای تعامل صحیح و شرافتمندانه دنیای غرب با جهان اسلام را دارد. چگونه می‌توان از این ظرفیت برای محکومیت تروریسم مخصوصا تروریسم دولتی اسرائیل و نایل شدن به آینده روشن در سایه صلح و امنیت استفاده کرد. قدیری ابیانه: در جوامع غربی و هرجا که سلطه رسانه‌های صهیونیست زیاد است، صهیونیست‌ها تلاش کردند اسلام را علیه مسیحیان و سایر ادیان نام برند در حالیکه قران معجزات بیشتری در حق حضرت مریم و عیسی مسیح قائل است در حالی‌که یهودیان هیچ معجزه‌ای برای آن دو قائل نیستند. از نظر آن‌ها عیسی مسیح پدر داشته و حضرت مسیح نتیجه گناه حضرت مریم است و او برای پنهان کردن گناه خود مدعی شده او پدر نداشته است. مثلاً آن‌ها نمی‌دانند که سوره‌ای به نام مریم در قران وجود دارد و نمی‌دانند که سوره‌ای به نام المائده در قران است که قران معتقد است که آن غذا برای حضرت مریم، از بهشت توسط خدا ارسال شده است و خود مسیحیان بر این تصوراند غذا توسط آن‌ها پخته شده در حالی‌که قران به آسمانی بودن این غذا تأکید دارد. آن‌ها نه می‌توانند فرهنگ مسیحی را بپذیرند ونه تفکرات لیبرالی را نجات‌بخش بدانند و کمونیسم هم باطل بودن خود را اثبات کرده است، این وضعیت فرصتی طلایی است برای معرفی اسلام که مقام معظم رهبری این فرصت را به‌خوبی تشخیص داده و این پیام کلید حرکت را روشن کرد. در حقیقت نامه رهبری به جوانا اروپا و آمریکا رمز عملیات بزرگ معرفی اسلام در سطح جهان بود. غربی‌ها تلاش کردند داعش را مظهر اسلام معرفی کنند - به عنوان سوال آخر بفرمایید این نامه تا چه حد توانست پشت پرده سیاست دیگر هراسی و دیگر ستیزی که امروز نسبت به اسلام و مسلمانان تبلور یافته را افشا نماید؟ قدیری ابیانه: مطابق اسناد منتشر شده داعش توسط آمریکا، انگلیس و اسرائیل ایجاد شد و البغدادی رهبر داعش و خلیفه خودخوانده، یک‌سال دوره خطابه در اسرائیل دیده است. آن‌ها با هدایت غرب دست به اقدامات فجیعی زدند و از این جنایات فیلم و عکس گرفتند و منتشر کردند و گسترده توزیع شد و سعی شد داعش مظهر اسلام معرفی شود. عملیات‌هایی که داعش در غرب انجام داد به اسلام نسبت دادند تا تنفر از اسلام ترویج یابد. نامه مقام معظم رهبری تلاشی بود برای زدودن توطئه یکی دانستن اسلام و تروریسم. به همان میزانی که این پیام به دست مخاطبین رسیده باشد تاثیرگذار است، ولی سوال این است که رسانه‌های غربی تا چه حد توانستند جلوی نشر این پیام را بگیرند و یا ما چقدر توانستیم دیوار سانسور رسانه‌های غربی را شکسته و پیام را به مخاطبین برسانیم.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: