آینده سوریه چه خواهد بود؟
روزنامه فایننشال تایمز در تحلیلی با اشاره به مذاکرات سوچی برای حل بحران سوریه نوشت: «در حال حاضر ولادیمیر پوتین توانسته است ادعا کند که به اهداف خود دست یافته است. او به شکست داعش کمک کرده و شورشیان تهدید کننده حکومت اسد را به عقب رانده و جای پای ارتش روسیه را در مدیترانه محکمتر کرده است.
خبرگزاری ایسنا: "نشست سوچی در چند روز گذشته اهمیت هماهنگی را نشان داد و پوتین در آن تلاش کرد تا ماجراجویی خود در سوریه را به پایان برساند. و حالا که او میتواند خود را پیروز جنگ به نفع اسد اعلام کند به دنبال یک خروج تمیز از سوریه است."
روزنامه فایننشال تایمز در تحلیلی با اشاره به مذاکرات سوچی برای حل بحران سوریه نوشت: «در حال حاضر ولادیمیر پوتین توانسته است ادعا کند که به اهداف خود دست یافته است. او به شکست داعش کمک کرده و شورشیان تهدید کننده حکومت اسد را به عقب رانده و جای پای ارتش روسیه را در مدیترانه محکمتر کرده است.
او بار دیگر خود را به نقشه خاورمیانه بازگردانده است. مقامات سراسر این منطقه تایید میکنند که حتی حاکمان این منطقه که با سیاست پوتین در خصوص سوریه مخالف هستند نیز وقت گذاشته و به حرفهای او گوش میدهند.
اکنون سوال بزرگ این است که آیا او میتواند خود را از سوریه بدون آنکه گرفتار شود، بیرون آورد؟ برخی از یاران وفادار او شنیده شده که او میخواهد به رقبای غربیاش یاد دهد که مداخله نظامی، بیشتر از آنکه به تسریع گسترش بحرانها کمک کند باید برای حفظ نظم باشد. وی باید این پیروزی را تضمین کند.
اما آیا این پیروزی بدین معناست که پوتین صلح را برای سوریه به ارمغان آورده است؟ نه لزوما. با وجود شکست داعش و احیای مذاکرات مورد حمایت سازمان ملل، راه حل سیاسی هنوز راه زیادی پیش رو دارد. گروههای شورشی دیگر بر کناره گیری اسد (و اینکه بعد از شکست مخالفان اوضاع آنها به چه شکل خواهد بود)، اصرار ندارند.
اما سازش اعمال شده، کشور را به ویرانه تبدیل کرده و جامعه را با کشتار و قتل نابود کرده و در این میان صلحی به ارمغان نیاورده است.
به احتمال بسیار نتیجه استراتژی روسیه توقف درگیریها در سوریه خواهد بود. دو روز بعد از نشست پوتین با اسد، رهبر روسیه اجلاسی را در سوچی با روسای جمهور ترکیه و ایران برگزار کرد. آنکارا حامی بزرگ شورشیان بوده و تهران یک قدرت مهم پشت حکومت اسد است و از شبهنظامیان در حمایت از اسد پشتیبانی میکند.
همین سه کشور مناطق مشهور کاهش تنش را برای مذاکره و نظارت بر آتشبسهای محلی مورد توافق قرار دادند. درگیریها در برخی از این مناطق کاهش یافته اما در برخی مناطق دیگر اینگونه نیست به طور مثال میتوان به بمباران اخیر در منطقه غوطه در نزدیکی دمشق اشاره کرد.
این مناطق اگرچه قسمتهای کوچکی را تشکیل میدهند اما تقسیم بندی نرم دوفاکتوی سوریه را تقویت میکنند. در حالی که این سه قدرت متعهد به حفظ تمامیت ارضی سوریه هستند اما عملا تقسیمبندی نرمی را در زمین نبرد شکل میدهند.
در حال حاضر کنترل این سرزمین بین شبهنظامیان شیعه و نیروهای حکومت سوریه، ارتش ترکیه، شبهنظامیان کرد و گروههای شورشی تقسیم شده است. یک منطقه کاهش تنش در جنوب سوریه نیز در مذاکره با اردن مطرح شده است که قرار است اردن نظارت این منطقه را برعهده داشته باشد.
در طول سالیان دراز دیپلماتها هرگز کلمه تقسیم بندی را استفاده نمیکردند زیرا سوریها خود از وقوع آن بیزار بودند اما برای خارجیها نیز هرگونه شکست در برابر ایجاد سوریه متحد به عنوان یک خیانت محسوب میشد. هم چنین این نکته وجود دارد که اگر سوریه نتواند اتحاد خود را به دست آورد در این صورت اتحاد عراق و لبنان که دارای چینش مذهبی و قومیتی پیچیده مشابهی هستند در خطر قرار میگیرد اما اکنون این تابو با اجرای واقعیت تقسیم بندی نرم شکست شده است. با این حال استفان دیمیستورا، نماینده سازمان ملل در امور سوریه هشدار داده است که بدون دستیابی به یک راه حل سیاسی این احتمال وجود دارد که تقسیم بندی نرم تبدیل به یک تجزیه دائمی و کامل در سوریه شود و وقوع درگیریهای جدید میان متحدان حکومت سوریه، شبهنظامیان کرد و حتی میان کردها و ارتش ترکیه را باعث شود.
مهم نیست که در واقع پوتین بر چه اساسی در سوریه به پیروزی رسیده باشد. در کوتاه مدت وی ممکن است از این کشور پیروزمندانه خارج شده و آینده نامطمئن سوریه را به دستان سازمان ملل بسپارد اما سپس زمانی که او بخواهد درباره سوریه برای غربیها موعظه کند ممکن است متوجه شود کشوری که او به خاطر آن وارد جنگ شده است اکنون دیگر وجود ندارد.»