تصمیم گرفتیم جهیزیه ایرانی بخریم، حتی اگر ضرر کنیم/ اشتباه من و همسرم نخریدن کالای باکیفیت ایرانی بود/ برخی برندها از مشابه خارجی خود بهترند
من و همسرم تصمیم گرفتیم جهیزیه ایرانی بخریم، حتی اگر ضرر کنیم. همسرم اعتقاد داشت که اگر ما از کارگر ایرانی حمایت کنیم و باعث شویم که این پول سر سفره کارگران برود، اگر روزی وسایل ما هم خراب شد، خدا خودش برای ما جبران میکند و برکت آن کار به زندگیمان میرسد. به همین خاطر اصلا نگران نبودیم.
سرویس سبک زندگی فردا؛ محدثه انسینژاد: همه ما درباره خرید کالای ایرانی بارها شنیده و خواندهایم. اما تعداد کمی از ما وقت خرید عزممان را برای خرید کالای ایرانی جزم میکنیم؛ به خصوص اگر پای خرید جهیزیه در میان باشد. اما سهیلا ملکی و همسرش تصمیم گرفتند با یک جهیزیه کاملا ایرانی زندگی مشترکشان را آغاز کنند. ملکی یک مادر دهه شصتی است که در مقطع کارشناسی علوم اجتماعی علامه درس خوانده و همسر بوشهریاش نیز طلبه خارج حوزه علمیه است. این دو نفر در سال ۹۱ زندگی مشترکشان را آغاز کردند. در ادامه با سهیلا ملکی گفتگویی داشتهایم درباره نقاط قوت و ضعف کالاهای ایرانی.
تصمیم گرفتیم جهیزیه ایرانی بخریم، حتی اگر ضرر کنیم
سهیلا ملکی درباره انگیزهاش برای خرید جهیزیه ایرانی میگوید:«آن سالها رهبر تازه درباره خرید کالای ایرانی صحبت کرده بودند و در آن زمان تبلیغات زیادی برای خرید کالای ایرانی نمیشد؛ یعنی نه رسانه روی این موضوع کار میکرد و نه اصلا برندها شناخته شده بودند، خلاصه جامعه اصلا به سمت کالای ایرانی نمیرفت. ما فقط در حد یکی دو جمله از رهبری شنیده بودیم و این برایمان فصلالخطاب بود، البته عمل به چنین حرفی برای ما خیلی منطقی بود. چون میدانستیم که رهبری برای چه چیز روی این مسئله تاکید کردهاند. ما مجاب شده بودیم که باید از کالای ایرانی استفاده کنیم تا اقتصاد کشورمان بچرخد. به خاطر حمایت از کارگر ایرانی و برای اینکه ما خودمان قشر متوسط رو به پایین جامعه هستیم. ما با قاطعیت این تصمیم را گرفتیم و اصلا هم مردد نبودیم. همسرم هم همین طور بودند و البته چون ایشان بوشهری هستند، خرید جهیزیه برعهده ایشان بود. این نکته را هم اضافه کنم که چون همسرم طلبه بودند، ما برای خرید جهیزیه بودجه محدودی داشتیم. ما در کل پنج میلیون تومان داشتیم. من و همسرم تصمیم گرفتیم جهیزیه ایرانی بخریم، حتی اگر ضرر کنیم. همسرم اعتقاد داشت که اگر ما از کارگر ایرانی حمایت کنیم و باعث شویم که این پول سر سفره کارگران برود، اگر روزی وسایل ما هم خراب شد، خدا خودش برای ما جبران میکند و برکت آن کار به زندگیمان میرسد. به همین خاطر اصلا نگران نبودیم.»
تلویزیون ایرانی را دویست هزار تومان گرانتر از مدل خارجیاش خریدیم
او درباره اینکه بعضی معتقد هستند که خرید کالای ایرانی به صرفه نیست، گفت:«ما زمانی که میخواستیم تلویزیون بخریم؛ یادم نیست که تلویزیون سامسونگ یا الجی بود که از تلویزیون ایرانی دویست هزار تومان ارزانتر بود. حالا شاید دویست هزار تومان عدد مهمی در جهیزیه نباشد. ولی برای ما که کل بودجهمان پنج میلیون تومان بود، دویست هزار تومان هم عدد خیلی بزرگی بود. با این حال ما کالای ایرانی را انتخاب کردیم. نکته بعدی اینکه قدیمها وسیلهای را میخریدیم که تا آخر عمر استفاده کنیم. ولی واقعا الان این طور نیست، طبقه متوسط جامعه هم به خاطر نیازهای جدید، نهایتا بعد از ده سال وسایلشان را عوض میکنند. علاوه بر این بعد از گذشت چند سال خانواده بزرگتر میشود و زن و شوهر صاحب چند فرزند میشوند که برای همین نیاز به تغییر وسایل پیدا میکنند یا اینکه در جابه جاییها و اسباب کشیها وسایل خراب میشود و به هر حال وسیله جدید خریداری میشود. اما این تصور وجود دارد که مدتی بعد اگر این وسیله خراب شود ما نمیتوانیم وسیله بخریم، در صورتی که میتوانند. حالا ما میگوییم که به این گروه حق میدهیم اما کسی که جهیزیه صد میلیونی میخرد، از چه چیزی میترسد؟ شما که میتوانید انقدر پول خرج جهیزیهتان کنید؛ میترسید که پنج سال دیگر یخچالتان خراب شد، پنج میلیون نداشته باشید که یخچالتان را عوض کنید؟ این بیشتر دلیل تراشی و توجیه رفتار است، وگرنه اگر منطقی هم حساب کنیم این دلیل قانعکننده نیست. یعنی اگر بر فرض مثال هم بگوییم که وسایل ایرانی خراب میشود، این طور نیست که غیرقابل برگشت باشد و به خانواده هزینه زیادی تحمیل شود.»
چهار سال است که بدون هیچ مشکلی از جهیزیه ایرانی استفاده میکنم
ملکی با اعلام رضایت از خرید کالای ایرانی میگوید:«خرید جهیزیه برای ما خیلی سخت نبود. میتوانم بگویم جزو آسانها بود. چون ما میخواستیم فقط وسایل ضروری زندگی را بخریم. من دانشجو بودم، همسرم طلبه بودند و ما میدانستیم که مدام جابهجایی داریم. چون همسرم باید تبلیغ میرفت. در کنار اینها من و همسرم تاکید داشتیم که حتما زندگی سادهای داشته باشیم و از تجملات دوری کنیم. به همین خاطر خیلی از وسایل غیرضروری از زندگیمان حذف شدند و فقط وسایل ضروری را خریدیم. خرید جهیزیه ما به دو فروشگاه خلاصه شد. یخچال ایرانی خیلی در بازار موجود بود. چون به هر حال یخچالهای ایرانی شناخته شده هستند؛ مثل سیلوان، امرسان، ارج و خزر. برای خرید ماشین لباسشویی، فروشنده خیلی تاکید کرد که به جای سپهر الکتریک، الجی بخرید. ما هم توضیح دادیم که حتما میخواهیم کالای ایرانی بخریم. ما در کل یک یخچال(سیلوان)، ماشین لباسشویی(سپهر الکتریک)، تلویزیون(صنام)، اتو و آبمیوهگیری (پارس خزر)، جاروبرقی (پارس خزر) و گاز (وانیشا) خریدیم، علاوه بر اینها گلیم فرش ایرانی خریدیم و پدرم چینی و بلورجات را خریدند که آن هم بلور اصفهان بود. هیچ وقت نشد که در زندگیمان از بابت وسایل و امکانات به مشکل بربخوریم. من و همسرم چهار سال است که با همین وسایل، بدون هیچ مشکل زندگی میکنیم. امسال فقط من یک ماشین ظرفشویی نیاز داشتم، آن هم به خاطر محدودیت زمانم. البته امسال که خواستیم کالای ایرانی بخریم، فروشندهها با روی باز با ما برخورد کردند. جالب این جا بود که خود فروشندهها هم تاکید میکردند که پاکشوما مارک خیلی خوبی است و هر کس که این ماشین ظرفشویی را خریده، راضی است.»
در هنگام خرید باید کالای باکیفیت ایرانی بخریم تا تولیدکننده در فضای رقابتی قرار بگیرد
این مادر جوان درباره لزوم خرید کالای باکیفیت ایرانی میگوید:«آبمیوهگیری و تلویزیون وسایلی هستند که یک مارک ایرانی از آن داریم. مگر اینکه مارک ایرانیای باشد که خیلی گمنام باشد. تلویزیون ایرانی که فکر نمیکنم به غیر از صنام داشته باشیم، آبمیوهگیری هم فکر میکنم برندی به نام سانیا داشته باشیم که البته محصول مشترک است، چیزی که درباره پارس خزر هم گفته میشود. یعنی در کل تنوع در بعضی وسایل ایرانی خیلی زیاد نیست. یکی از اشتباهات ما در هنگام خرید جهیزیه این بود که برای ما ایرانی بودن وسیله مهم بود و نه کیفیت آن. در صورتی که رهبری تاکید دارند؛ کالای باکفیت ایرانی بخریم. این کمک میکند که تولیدکننده در فضای رقابتی قرار بگیرد و کالای خوب تولید کند. ما در هنگام خرید جهیزیه بیشتر روی تجربه اطرافیان تکیه کردیم، ولی هنگامی که میخواستیم ماشین ظرفشویی بخریم، با زمان بیشتری که داشتیم، بیشتر تحقیق کردیم.»
ضعف بزرگ کالای ایرانی نداشتن گارانتی است
این مصرفکننده کالای ایرانی درباره ضعف بزرگ تولیدات ایرانی میگوید:«مثلا وقتی در ماشین لباسشویی ما خراب شد تا مدتها بدون ماشین لباسشویی بودیم. فروشنده میگفت:«اینها تولید نمیشود، قطعاتش از چین میآید و ما تحریم هستیم.» درباره خدمات پس از فروش کالای ایرانی که باید در کل چشممان را ببندیم. وقتی کالای ایرانی میخریم، میدانیم که خدمات پس از فروشی در کار نیست. یعنی من تا به حال ندیدم کسی به این نکته اشاره کند. در صورتی که خیلی از شرکتهای خارجی حتما از کالایشان پشتیبانی میکنند. وقتی که برای خرید کالای خارجی به فروشگاه میرویم؛ اولا آن کالا در فروشگاه شیکتر و زیباتری ارائه میشود، بعد هم اینکه فروشندهها وسیله را با کمال میل ارائه میکنند. برخلاف کالای ایرانی که فروشنده با اکراه آن را معرفی میکند. وقتی کالای خارجی را میخریم، فروشنده در دفتر تاریخ میزند و امضا میکنیم که برای گارانتیاش تاریخ را لحاظ کنند. اما برای کالای ایرانی اصلا چیزی به عنوان گارانتی وجود ندارد. ما وقتی یخچال ایرانیمان خراب شد، برای تعمیرش اصلا نتوانستیم نمایندگیاش را پیدا کنیم. مجبور شدیم که به یک تعمیرکار دیگر بگوییم. در صورتی که نماینده هر شرکت باید بیاید و آن وسیله را درست کند.»
هر محصولی را صرفا به دلیل ایرانی بودن، خریداری نکنید
سهیلا ملکی درباره خرید جهیزیه توصیههایی دارد:«اگر کسی در حال حاضر بخواهد جهیزیه ایرانی بخرد، نسبت به قبل، خیلی کار راحتتری در پیش دارد. الان کالاهای ایرانی با طرح و رنگ مختلف موجود هستند و تولیدکنندهها بیشتر در فضای رقابتی قرار گرفتهاند. به همین دلیل کیفیت محصولات بالاتر رفته است. توصیه میکنم که هر محصولی را صرفا به دلیل ایرانی بودن، خریداری نکنند. حتما به این نکته توجه کنند که کالای باکیفیت ایرانی بخرند. در سایتهای مختلف برندهای ایرانی ثبت شده است، حتی درباره وسایلی مثل گوشت کوب برقی یا بخار پز میتوانند به سادگی تحقیق کنند. سعی کنند که هر محصول را از نمایندگیاش خرید کنند تا احتمالا کمی خدمات پس از فروش به آنها تعلق بگیرد. ما اواخر سال نود و یک جهیزیه خریدیم. چون قیمتها یک دفعه نجومی بالا میرفت، برای همین مجبور شدیم سریعتر خرید کنیم.»
اتو، ماشین ظرفشویی و تلویزیون ایرانی از نمونه خارجی هیچ چیزی کم ندارد
او به عنوان یک مصرف کننده درباره تجربه استفاده از جهیزیه ایرانی میگوید:«ما تلویزیون صنام داریم که کاملا از آن راضی هستیم. هیچ چیز از تلویزیون خارجی کم ندارد. جاروبرقی پارس خزر خیلی خوب است. گازمان وانیشاست که راضی بودم. از ماشین لباسشویی سپهر الکتریک هم راضی بودم ولی اینکه پشیبانی نداشت، یک نکته منفی برایش محسوب میشود. از یخچال سیلوان راضی نبودم. مصرف برقاش هم B بود، البته نه اینکه خیلی زیاد باشد اما میتوانست A باشد. خرید اتوی پارسخزر و ماشین ظرفشویی پاکشوما را توصیه میکنم. به صورت کلی اتو، ماشینظرفشویی و تلویزیون ما از نمونه خارجیاش هیچ چیزی کم ندارد. در کل ما اصلا به این معتقد نیستیم که بگوییم هیچ محصول ایرانی باکیفیتی وجود ندارد و ما باید خارجیاش را بخریم.»
اشکال اصلی گوشیهای ایرانی نبود گارد، قاب و پشتیبانی است
ملکی درباره گوشیهای ایرانی میگوید:«من سه بار گوشی ایرانی خریدم که همه جی ال ایکس بودند. گوشیهای خوبی بود ولی کیفیت دوربینهایش با دوربین خارجی یکی نبود. در کل راضی بودم ولی برای اینها هم مشکل پشتیبانی داشتیم. مثلا اگر گوشی خراب میشد، باید به خرمشهر پست میکردیم. برای گوشیهای ایرانی نمیشود قاب یا گارد خرید. شارژر این گوشیها هم در بازار موجود نیست. من برای خواهر و برادرم هم گوشی ایرانی خریدم. وقتی این گوشیها دچار مشکل شد، هیچ تعمیرکاری نمیتوانست آن را تعمیر کند و میگفتند که خود جی الایکس باید درست کند. مثلا روی گوشی برادرم آب ریخته شد و صفحهاش خراب شد که این به دلیل نبودن گارد بود. در خود سایت جی ال ایکس هم همیشه گارد موجود نبود و محصولات جانبی گوشی خیلی متنوع نبود.»
به جای بوفه، کتابخانه خریدیم
این مادر جوان درباره شروع زندگی مشترک و خرید جهیزیه میگوید:«مادرم همیشه میگوید من اصلا نفهمیدم که سهیلا چطور ازدواج کرد. خودم هم برایم مهم بود که به خانوادهها از این نظر فشاری نیاید. چون آنها تلاش کردند و ما را به ثمر رساندند، حالا چرا باید دوباره برایشان زحمت زیادی میتراشیدیم. تلاش کردم در ابتدای زندگی خانهمان خیلی بالاتر از خانوادهام نباشد. چون لزومی نداشت به خانوادهام فشار بیاورم تا زندگی ما بهتر از آنها باشد. ما پولی را که میخواستیم با آن بوفه بخریم، به جایش کتابخانه خریدیم. به همین دلیل اصلا سرویس چینی نخریدیم. به جای اینها آکروپال خریدیم؛ چون هم تنوع بیشتری دارد، سبک است و هم راحتتر جابه جا میشود. البته این نکته را هم اضافه کنم که خانوادههایمان هم سخت نمیگرفتند و جلوی پای ما سنگ نمیانداختند.»
جهیزیهٔ بیشتر، میتواند آرامش زوجهای جوان را سلب کند
او در پایان درباره گرفتاری خرید جهیزیههای گران قیمت میگوید:«من و همسرم هیچ وقت خودمان را با دیگران قیاس نمیکردیم. مثلا ما در ابتدای زندگی مبل نخریدیم؛ یعنی نگفتیم حتما باید سرویس چوب داشته باشیم. من معتقدم با کمتر از جهیزیه ما هم میشد زندگی را شروع کرد. بدون جاروبرقی، اتو و آبمیوهگیری هم میشود زندگی کرد. اگر زوجها هدفشان را در زندگی مشخص کنند، صرفا پیشرفت علمی و معنوی برایشان مهم باشد و به حرف مردم اهمیت ندهند، میشود با جهیزیه کم هم شروع کرد. من دوستانی دارم که میگویند ما میخواهیم با جهیزیه کم شروع کنیم ولی مردم یا خانوادههایمان چه میگویند! در صورتی که باید انقدر خودشان را به خانوادههایشان ثابت کرده باشند که بتوانند چنین تصمیمی بگیرند. نکته بعدی اینکه وقتی با جهیزیه کامل وارد یک زندگی میشویم، این اصلا پایانپذیری ندارد؛ یعنی ما وقتی یک وسیله میخریم، مدام وسیله جدیدی میآید و این عطش در ما اشباع نمیشود. اگر ما ملاکمان را روی وسیله بگذاریم این نهایتی ندارد. به قول آقای بهجت خیلی از انسانها برای آرامش داشتن به وسایل نیاز دارند، اما اگر انسان سطح خودش را بالاتر بگیرد، لزوما وسیلهها آرامش نمیآورند و بدون آنها هم میشود به آرامش رسید. ای بسا که جهیزیههای بیشتر همان آرامش را هم از تو سلب میکنند.»