«انکار» به قاتق نان اصلاحطلبان تبدیل شده است
«انکار» به قاتق نان این روزهای اصلاحطلبان بدل شده است. از انکار ائتلاف با روحانی تا انکار تحریم انتخابات مجلس نهم...
خبرگزاری فارس: تحریم انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی در سال 90 از سوی اصلاحطلبان رخدادی نیست که به این زودی و البته به سادگی بشود از آن عبور کرد.
در واقع، این قبیل رفتارها در وادی سیاست و در هر نظام حکومتی، مثل داغ بر گونه مرتکبین و مسبّبان مینشیند و دیگر هیچوقت پاک نمیشود.
بله! چپها رسما و علنا انتخابات مجلس نهم را در سال 90 به بهانه عدم تأیید کاندیداهایشان، فضای مسموم و برخوردهای نظام در قبال فتنه سال 88 تحریم کردند و حتی اینطور میگفتند که برای سال 92 هم ممکن است در انتخابات ریاستجمهوری حضور نداشته باشیم!
کسانی از آنها حتی معترض لیدر اصلاحطلبان نیز شدند که چرا با رأی یواشکی که در یک شعبه اخذ رأی حاشیهای در تهران به صندوق انتخابات مجلس انداخت (ولو بدون دعوت از مردم) به تلاشهای آنها در فتنه سال 88 و رأی جمعی آنها برای تحریم انتخابات پشت کرد؟
این حقیقت تاریخی اما این روزها از جانب چهرههای اصلاحطلب؛ قرار است که در خاک دفن شود و کسی از آن باخبر نشود...
کیانوشراد: اصلاحطلبان در شرایط نامطلوب هم انتخابات را تحریم نمیکنند!/ عدم شرکت با تحریم فرق دارد...
محمد کیانوشراد، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، به تازگی در بخشی از یک گفتوگو با روزنامه آفتاب یزد پیرامون احتمالات انتخابات 1400 و این مفهوم که احتمالا اصلاحطلبان نتوانند به دلیل فتنه سال 88، کاندیدای مستقیمی در این انتخابات داشته باشند، گفته است:
«اصلاحطلبان نمی خواهند حتی در شرایط نامطلوب با کنار کشیدن از حضور در انتخابات برای خود وجهه تنزهطلبانهای را تدارک ببینند. اصلاحطلبان برای حفظ اصل نهاد انتخابات نیز که شده، سعی میکنند در انتخابات گوناگون انتخابات شرکت کنند. لذا تحریم انتخابات حتی در شرایط خاص خود نه به سود اصلاحطلبان است و نه به سود مردم خواهد بود.»[1]
کیانوش راد، البته قبل از این نیز در یک مصاحبه گفته بود: اصلاحطلبان طیف گستردهای از نیروهای سیاسی بودند که به این نام موصوف شدند. جز برخی از گروههایی که انتخابات را تحریم کردند، اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نکردند بلکه در یک مقطع (انتخابات مجلس نهم) هنگامی که امکان حضور را از آنها سلب کرده بودند اعلام عدم شرکت در انتخابات کردند. عدم شرکت در انتخابات با تحریم انتخابات دو ساحت کاملا متفاوت است و نمیتوان آنها را یکی فرض کرد. اصلاحطلبان همیشه به دنبال تعامل با قدرت و تاثیرگذاری بر نهادهای حاکمیتی بودند و بر آن تاکید داشتند![2]
این صحبتها البته با واقعیت انطباقی ندارد و در انتخابات سال 90 هم کسی از اصلاحطلبان به فلسفهچینی درباره تفاوت «عدم شرکت» با «تحریم» انتخابات نمیپرداخت!
چه اینکه امروز حتی در آرشیو رسانهها و دائرةالمعارفهای غربی نیز به عبارت «تحریم انتخابات مجلس نهم توسط رفورمیستها یا همان اصلاحطلبان» برمیخوریم.
کیانوشراد البته رفقای دیگری هم در مسیر جدید خود دارد.
قبل از او، حمیدرضا جلاییپور و فیضالله عربسرخی، دو تن دیگر از چهرههای اصلاحطلب نیز به انکار ماجرای تحریم انتخابات پرداخته بودند.
جلاییپور از این گفته بود که «افراطیون» هستند که طرفدار تحریماند! و عربسرخی هم در صحبتهایی تصریح کرد: جریان اصلاحطلب در هیچ دورهای تحریم انتخابات نکرده است. ممکن است حضور پررنگ یا کمرنگی داشته باشد یا زمینهای برای حضور نداشته باشد. حضور نه فقط به معنای رای دادن بلکه به معنای لیست دادن، مشارکت گسترده کردن، مردم را دعوت به مشارکت کردن، اینها را عرض میکنم![3]
اما چرا صحبتهای کیانوش راد و رفقای او با واقعیت انطباقی ندارد...؟!
مرعشی: اصلاحطلبان تصمیم گرفتند، نباشند!/ عبدی: جواب بدهید چرا گفتید شرکت نکنیم؟/ کرباسچی: این تحریم تاثیری در جامعه نداشت
حرفهای کیانوش راد، جلاییپور، عربسرخی و... همانند «تقلّب سال 88»، «ائتلاف نداشتن چپها با روحانی» و «هزاران بورسیه غیر قانونی» یک دروغ مسلم تاریخی دیگر است زیرا اصلاحطلبان، تاکنون بارها و بارها و بدون هیچ خجالتی به رفتار خود در «تحریم انتخابات مجلس نهم» اشاره کردهاند.
حوالی 2 سال قبل بود که عباس عبدی، از فعالان سیاسی اصلاحطلب طی مقالهای در روزنامه اعتماد با اشاره به تحریم انتخابات مجلس نهم از سوی اصلاحطلبان نوشت:
«چهار سال پیش در این روزها و ماههای پیش از آن چالشی اساسی میان اصلاحطلبان درگرفت و یک گروه طرفدار مشارکت در انتخابات مجلس نهم بودند. آنان طرفدار معرفی نامزد و رای دادن به آنان بودند. یک گروه دیگر با ادعای اینکه این بر خلاف هویت اصلاح طلبی است و با ادعای اینکه نامزدهای ما را تایید نمیکنند، شرکت نکردند. این چالش کمتر به عرصه عمومی کشیده شد و بیشتر در سطح جلسات خصوصی بود. کسانی که صدای بلندتری داشتند، طرفدار عدم مشارکت بودند...»
او همچنین در بخش دیگری از یادداشت خود نوشت: اکنون وقت حساب کشی از آن رفتار است. آن سرمایه ای را که خرج نکردند و رایی را که نداند، اکنون کجا رفته است؟ چه نفعی از آن حاصل شده است؟ هیچ.[4]
حسین مرعشی نیز در مقطعی و در همین رابطه گفته بود: «اگر در مقطعی هم کارگزاران در انتخابات غایب بوده، ناشی از شرایط سیاسی کشور بوده که در آن مقطع اصلاحطلبان همه غایب بودهاند».[5]
«غلامحسین کرباسچی» دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی هم نفر بعدیست که زمانی در رابطه با همین قهر جمعی گفته بود: من معتقد بودم که حتی در انتخابات مجلس(نهم) همه باید شرکت کنیم اما برای اینکه شقّ عصای مسلمین نشود و جمعیت متفرق نشود، گفتیم که باشد و ما تبلیغ این حرفها را نمیکنیم ولی عده زیادی از نیروهایی را که میتوانستیم به مجلس بفرستیم بدون هیچ بهایی از دست دادیم. با این حضور پیدا نکردن در انتخابات مجلس هم چیزی به دست نیامد که دلمان را به آن خوش کنیم و بگوییم آمار واقعی شرکت کنندگان اینقدر بوده است و از این دست حرفها. این تحریم تاثیری در جامعه نداشت.
«رسول منتجبنیا» قائم مقام حزب اعتماد ملی هم زمانی در همین باره گفت:
«پیروزی اصولگرایان حداقل در دوره نهم در مجلس معلول ضعف اصلاحطلبان نبوده است. در دوره نهم بدلیل غیبت اصلاحطلبان در صحنه اصولگرایان موفق شدند. اگر بخاطر داشته باشید اصلاح طلبان در دوره مذکور وارد نشدند و لیستی ارائه ندادند و با دیدن فضای مسموم و بسته گفتند عدم توانایی در بازگرداندن جوّ به نفع خود را نداریم فلذا به ندرت وارد شدند آنهم به صورت انفرادی. در تهران و جاهای دیگر احزاب و گروههای اصلاحطلب وارد انتخابات نشدند.»[6]
و نفر دیگر، «عبدا... نوری» وزیر کشور دولت اصلاحات است که چند ماه قبل در اظهاراتی گفت: برخی و از جمله من، در مقطعی (انتخابات مجلس نهم) بر این باور بودیم که قبل از اصلاح ساختاری در کشور، با شرکت در انتخابات، نتیجه ای حاصل نمیشود. با مرور زمان به این نتیجه رسیدیم با شرکت نکردن در انتخابات هم نتیجهای حاصل نخواهد شد.[7]
محمد هاشمی: تحریم انتخابات کار معاندین است.../باید به رهبری اطمینان میدادیم کار اصلاحطلبان نیست!
آنچه که اشاره شد؛ بخشی از یک حقیقت تاریخی موجود در پرونده جریان سیاسی خاص یا همان اصلاحطلبان است که سعی بر انکار آن دارند.
شاید در بررسی بخش دیگری از همین پرونده تاریخی، بد نباشد که صحبتهای محمد هاشمی، رئیس اسبق سازمان صدا و سیما و برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی را هم بیان کنیم.
او چندماه قبل پیرامون این قضیه گفته بود:
«در زمان حیات آیتالله هاشمی، ایشان واسطهای بین جناحها، گروهها و افراد با مقام معظم رهبری بودند. آنها مطالب خود را به آیتالله هاشمی میگفتند و ایشان، یا خودشان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، موضوعات را با رهبری مطرح میکردند و از آن طرف، مطالبات رهبری را به آنها منتقل میکردند؛ یعنی به عنوان یک واسطه یا کاتالیزور عمل میکردند.»
هاشمی درباره موضوعاتی که بیشتر محور این گفتوگوها قرار میگرفت نیز گفت: انتخابات یکی از مواردی بود که برای آن رایزنی میشد. بالاخره در برخی انتخابات زمزمههایی از طرف برخی اشخاص معاند مطرح میشد که مثلا انتخابات را تحریم کنند. این را از یک جهت به پای اصلاحطلبان مینوشتند. باید به رهبری اطمینان داده میشد این سخن از طرف اصلاحطلبان مطرح نشده و آنها چنین دیدگاهی ندارند![8]
در خاتمه باید اشاره کرد که این روزها چیزی به نام «انکار» به قاتق نان جریان سیاسی خاص بدل شده است.
انکار تحریم انتخابات، انکار ائتلاف با روحانی، انکار وعدههای برجامی، انکار خوشبینی به آمریکا و انکار تمام چیزهایی که ممکن است مانع آنها از حضور دلخواه در انتخابات سال 1400 شود.