چادرهای سرمهای و یاسی بیشترین طرفدار را دارد/ سود ما در آشتی خانمها با چادر است
بیشترین فروش ما در رنگهای سرمهای است. به خاطر اینکه هم اختلاف کمتری با رنگ مشکی دارد و چون هنوز این چادرهای رنگی در جامعه باب نشده، سر کردن چادر سرمهای برای خط شکنی راحتتر است. بعد از سرمهای، رنگی که به تازگی اضافه کردیم، رنگ یاسی است و این رنگ خیلی طرفدار پیدا کرده است. با اینکه رنگی روشن و غیراداری است، اما به شدت فروش دارد. خیلی رنگ پرطرفدار و شیکی از آب درآمده و ما هم خوشحالیم که جامعه به این سمت اقبال دارد.
سرویس سبک زندگی فردا؛ محدثه انسینژاد: ماجرا از آن جایی شروع شد که دو دوست تصمیم گرفتند در اداره و در حین کار چادر رنگی سر کنند. در این مدت همه همکارانی که به اتاق این دو خانم میآمدند، از رنگهای روشن و روحیه شادی که در اتاق این دو دوست وجود داشت، تعریف میکردند. تا اینکه یک روز، این دو خانم در اداره تنها شدند و به خاطر وظایفشان در روابط عمومی، نتوانستند مانند دیگر کارمندان به یک بازدید گروهی بروند. آنها که از این موضوع دلخور شده بودند، شروع کردند به گلایه کردن از اوضاع و احوال و کمکم از رویاهایشان گفتند. همان جا بود که فهمیدند هر دو یک رویای مشترک دارند و آن چیزی نبود جز تولید پوششی شاد و رنگی.
به این ترتیب «خاتون رنگی» با سرمایهای بسیار کم متولد شد. یکی از آنها خانم مژده سعادت، سی و دو ساله، متاهل و فوق لیسانس رشته ارتباطات است و دوست دیگر هستی لشگری پور، متاهل و سی و سه است. او فوق لیسانس ایرانشناسی و تخصص دین پژوهی دارد. آنها خط شکن عرصه تولید چادر رنگی هستند. کسانی که اصلا به سود اقتصادی این کار فکر نمیکنند و تنها آرزویشان این است که روزی همه زنان چادری، بدون هیچ مشکلی چادر رنگی و شیک سر کنند. گرچه در این مسیر بعضی اشخاص آنها را تکفیر میکنند؛ اما افراد زیادی هستند که با سر کردن این چادرها حالشان بهتر شده و به مشتری ثابت آنها تبدیل شدهاند. در ادامه گفتوگوی خواندنی فردا را با هستی لشگریپور، یکی از تولیدکنندگان چادرهای رنگارنگ «خاتون رنگی» میخوانید.
استقبال از چادرهای رنگی فراتر از حد انتظار بود
هستی لشگریپور درباره میزان استقبال از چادرهای رنگی میگوید: «حدود ده سال است که این چادرها توسط شرکتهای مختلف در ایران تولید میشوند؛ اما تبلیغات خاصی درباره آنها نشده است و مردم چادر رنگی را کمتر میشناسند. ما حدود یک سال است که شروع کردیم و خیلی آرام و بیسر و صدا وارد این کار شدیم. به مرور بیشتر تلاشمان را روی تبلیغات گذاشتیم تا بتوانیم جذب بیشتری داشته باشیم. وقتی تازه کارمان را شروع کرده بودیم، اکثر قیافهها کنجکاو بود و بیشتر درباره هویت چادر رنگی سوال میکردند تا اینکه بخواهند خرید کنند. درواقع بیشتر نگرششان به این شکل بود که آیا واقعا کسی این چادرها را بیرون میپوشد؟ با این همه برخلاف انتظارمان، ما در همان روزهای اول هم توانستیم فروش داشته باشیم. میتوانم روی هم رفته بگویم که استقبال خیلی بهتر از انتظار ما بود. در حال حاضر ما با موجی از مشتریان قبلیمان مواجه هستیم که برای بار دوم و سوم دارند از ما خرید میکنند و میخواهند رنگهای جدیدتری را امتحان کنند و این برای ما دو پیام دارد: یکی اینکه کیفیت کار ما خوب بوده و دوم اینکه، این چادرهای رنگی را پوشیده اند و با برخورد خوبی مواجه شدند؛ در نتیجه حالا تشویق شدهاند که رنگهای دیگری را انتخاب کنند.»
این نگاه صفر و صدی که همه چادریها باحجاب و همه مانتوییها بیحجاب هستند، اشتباه است
او درباره انتقاداتی که به کارشان میشود، برایم گفت:«خیلیها به ما نقد میکنند، تقریبا از هر ده نفری که پیام میدهند، یک نفرشان انتقاد دارد. بعضیهایشان توهین میکنند، بعضیهایشان ملایمتر حرف میزنند، بعضیها هم فقط ارشاد میکنند. اما روی هم رفته خیلی نقدشان وارد نیست. متاسفانه هیچ کدامشان هم وارد بحث علمی، تاریخی یا دینی نمیشوند. مطالب را خیلی سطحی مطرح میکنند و بعضا تکفیرمان میکنند! حرف همهشان هول این محور میگردد که فلسفه چادر جلب توجه نکردن است و شما با این تغییر رنگ، این فلسفه را زیر سوال میبرید. تا یک حدی حرفشان وارد است. اما جلب توجه نکردن همه فلسفه چادر نیست. در واقع خودنمایی به روح شخص بستگی دارد. از طرف دیگر، اینکه ما بگوییم هر کس چادر مشکی میپوشد، یقینا باحجاب است و کسی که چادر نمیپوشد، یقینا بیحجاب است، نوعی نگاه صفر و صدی است و نمیتواند معیار جامعه قرار بگیرد. نکته بعدی این است که حجاب باید برجستگیهای بدن را بپوشاند. خب این کار را ما با چادر رنگی هم انجام میدهیم. ما در تاریخ هم -به جز برخی روایات ضعیف- نداریم که زنان در صدر اسلام پیوسته چادر مشکی سر کنند. در واقع رنگ پوشش، یک برخورد عرفی با مساله حجاب است. ما میتوانیم این عرف را تغییر دهیم. مثلا قبلا زنان با یک پوشیه سفید بیرون میآمدند، اما حالا این طور نیست؛ چون عرف تغییر کرده و امروز اگر کسی پوشیه بگذارد، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. از طرف دیگر وقتی یک نامحرمی وارد خانه ما میشود، ما مقابل او چادر گلدار میپوشیم. همان نامحرم را ما در خیابان هم میبینیم. وقتی ما در خانه این مجوز را داریم که جلوی نامحرم چادر گلدار سر کنیم، پس در بیرون از منزل هم میتوانیم. بنابراین، رنگ چادر تابعی از عرف ما بوده و ما میتوانیم امروز این عرف را تغییر دهیم. ما به دوستانی که ما را محکوم میکنند، همین جواب را میدهیم و یک نکته دیگر اینکه شکل و رنگ حجاب اصلا در دین اسلام مطرح نیست. اسلام فقط میگوید که این بخشهای بدن را بپوشانید و بدن را از دید نامحرم مخفی کنید که این در هر دورهای به صورتی تعریف شده است. مثلا به تازگی بحثی باز شده، با عنوان حجاب در دنیای مجازی. در دنیای مجازی کسی ما را نمیبیند؛ اما هم میتوانیم حجاب داشته باشیم و هم میتوانیم نداشته باشیم. با همان خطوطی که تایپ میکنیم هم ممکن است دل نامحرم بلرزد. پس باید قبول کنیم که اینها یک سری مقررات اجتماعی هستند که خود ما وضع میکنیم.»
چادر مشکی برآمده از دین نیست و از عرف برآمده
این تولیدکننده چادر رنگی در پاسخ به کسانی که معتقدند چادر فقط باید مشکی باشد، میگوید: «کسانی که میگویند چادر فقط باید مشکی باشد، در واقع منظورشان این است که این چادر جلب توجه نکند و وقتی شما این چادر را رنگی میکنید، باعث جلب توجه میشود. همان طور که قبلا توضیح دادم تا یک حدی حرفشان درست است، اما نگاهی که ما به ماجرا داریم، نگاه کلان و متفاوتی است. من میتوانم چادر مشکی را به صورتی سرم کنم که از هزار نفر آدم بیحجاب بدتر باشم. میتوانم یک مانتو را به صورتی بپوشم که اصلا توجه کسی را جلب نکند. یعنی لباس در واقع خیلی تعیین کننده این نیست که ما چقدر توانستیم جلوی این جلب توجه را بگیریم؛ روح فرد باعث جلب توجه می شود. اینکه میگویند، این رنگ باعث جلب توجه میشود من در یک سطحی به آنها حق میدهم. الان که همه چادریها، چادر مشکی سر میکنند، وقتی من چادر سرمهای هم بپوشم، توجه را جلب میکند. اما باید به این فکر کنیم که ما یک جامعه در حال گذار هستیم، اگر بتوانیم این موضوع را طوری توسعه بدهیم که ظرف یک یا دو سال همه چادرها رنگی بشوند، چادر رنگی عرف میشود. آن وقت است که هر کسی غیر از این بپوشد، ممکن است توجه را جلب کند. یعنی همه فکر میکنند، این شخص که چادر مشکی سر کرده عزادار است یا به مراسم ختم میرود. در واقع این چادر مشکی ما ناشی و برآمده از دین نیست، برآمده از عرف است. عرف این رنگ را تعریف کرده و ما سرمان میکنیم. حالا هم اگر عرف را تغییر بدهیم، به تبع جلب نظر کم میشود و با توجه به عوارضی که رنگ تیره برای روحیه همه جوانان و زنان دارد، میارزد که ما انقلابی کنیم و عرف را تا حدی تغییر دهیم. مضاف بر همه اینها، ما الان در بحث بدحجابی تنوع خیلی بالایی داریم. جوانهای ما به شدت جذب آن نوع دیدگاه و آن پوشش میشوند. پس بجاست که مقابله کنیم و تنوع را در پوششهای مجاز بالا ببریم.»
مزایای چادر رنگی خیلی بیشتر از معایب آن است
در ادامه لشگری پور درباره لزوم تولید متنوع پوششهای متنوع و اسلامی گفت: «باید قبول کنیم که سطح ایمان و اعتقاد آدمها به یک اندازه نیست و در سیاستگذاری باید همه گروهها درنظر گرفته بشوند. اگر ما واقعا سلامت جامعه را -چه به لحاظ آرامش روانی، چه به لحاظ مذهبی- بخواهیم، باید تنوعی برای قشر معتقدمان ایجاد کنیم. برای ایجاد این تنوع، پوششهای متنوع پوشیده و اسلامی برای جوانها میتواند خیلی کمک کننده باشد. خیلی از جوانهای ما در آستانه خروج از پوشش چادر هستند. خیلی از جوانهای ما به اجبار سر میکنند. خیلیها واقعا کراهت دارند، هر روز صبح این رنگ مشکی را بپوشند و از خانه بیرون بیایند. ما کم نداریم دخترانی را که از خانه با چادر بیرون میآیند، بعد چادر را از سر برمیدارند و در کیفشان میگذارند. ولی اگر این چادر زیبا باشد، برای آنها متنوع، جذاب، خوشحال و خوشرنگ باشد، آنها هم این چادر را سر میکنند. طبیعتا چادر رنگی پوشیدگی بیشتری نسبت به مانتو دارد. به هر حال ابعاد بدن را مشخص نمیکند، حدود حجاب را حفظ میکند و مزایای دیگری دارد. تنوعی که به رنگ چادر داده شده، باعث جذب جوانان به چادر سر کردن میشود و در مجموع حتی اگر ما فرض کنیم، رنگی بودنش باعث جلب توجه میشود، مزایای چادر رنگی خیلی بیشتر از معایب آن است. این به صورت کلی مهمترین دفاعی است که ما از این چادرها داریم.»
تولید چادرهای گلدار فعلا در حد یک ایده است
او درباره اینکه تصمیم به تولید چادر گلدار در آینده دارند یا نه، گفت:«بله، به تولید چادر گلدار فکر میکنیم. پارچههایی که برای چادرها استفاده میشود، معمولا کرپ یا از جنس مشابه آن است که عموما ساده هستند. برای اینکه بتوانیم چادرهای طرح دار تولید کنیم، باید به استفاده از جنسهای دیگر روی بیاوریم. مثل چادرهایی که هم وطنان ما در حاشیه خلیج فارس میپوشند. اینها پارچههای خیلی سبکتر و نخی هستند که اغلب تنوع زیادی در طرح و نقش دارند. در واقع باید جامعه کمکم به این دیدگاه برسد که بافت و طرح پارچه نیست که حجاب را تعیین میکند. مهم این است که حدود الهی رعایت شود. باید جامعه به این پذیرش برسد؛ به همین خاطر فعلا این مورد در حد یک ایده است.»
ما در کارمان به دنبال سود اقتصادی نیستیم
لشگری پور درباره میزان رضایت مشتریان از چادرهای تولیدی «خاتون رنگی» میگوید: «فکر میکنم که تقریبا ما نود درصد رضایت داشتهایم. مواردی هم بوده که به هر دلیل راضی نبودند؛ تحویل گرفتند و دیدند رنگش اصلا آن چیزی نبوده که فکر میکردند، یا مدلش را دوست نداشته اند. مثلا از مدلهای جدید کانال انتخاب کرده اند و هیچ تصوری درباره آن مدلها نداشتند. کسانی که مصمم بودند آنها را پس بدهند، پس گرفتیم. میشود گفت که ضرر هم کردیم. چون ما بنا به سفارش مشتری میدوزیم. طبیعتا چادری که به قد و مدل کسی دوختیم، سخت میشود آن را به کس دیگری داد. اما به دلایلی چادر را پس گرفتیم. یک دلیل خیلی مهممان، این است که ما اصلا به این کار، نگاه اقتصادی نداریم. ما تا حالا حتی هزار تومان از پول این شرکت برنداشتیم و هر چقدر هم که درآمده، همه را در خود شرکت سرمایه گذاری کردهایم. به عبارت بهتر «خاتون رنگی» نان آور ما نیست! ما هر دو کارمند هستیم. همسرانمان این وظیفه را به عهده دارند و نگاهمان به «خاتون رنگی»، اقتصادی نیست. ما از جای دیگری تامین میشویم و با «خاتون رنگی» دغدغه دیگری داریم. دنبال این هستیم که بتوانیم کار دیگری بکنیم و تاثیر دیگری بگذاریم. منظورمان این نیست که حالا یک چادر را فروختیم، چقدر از آن پول درآوردیم و این پولها را تقسیم کنیم و سودی برداریم. برای همین اگر کسی به هرشکلی ناراضی باشد، سعی میکنیم آن را اصلاح کنیم. اگر هم کسی به هیچ دلیلی آن را نپسندید، باز هم پس میگیریم. معمولا حتی به قیمت خسارتش هم که شده پس میگیریم. اما از طرف دیگر، ما در حال حاضر با خیل مشتریهایی روبهرو هستیم که حالا میخواهند رنگها و مدلهای دیگر را امتحان کنند و این نشان از رضایت مشتری دارد؛ همین برای ما کافیست.»
چادرهای سرمهای و یاسی بیشترین طرفدار را دارد
او درباره اینکه چه رنگ چادرهایی بیشترین فروش را دارد، میگوید: «بیشترین فروش ما در رنگهای سرمهای است. به خاطر اینکه هم اختلاف کمتری با رنگ مشکی دارد و چون هنوز این چادرهای رنگی در جامعه باب نشده، سر کردن چادر سرمهای برای خط شکنی راحتتر است. اینکه من رنگ چادرم را از مشکی عوض کنم و به یکباره چادر زرشکی سر کنم، حداقل در اطرافیانم خیلی جلب توجه میکند. ولی اینکه من مشکی سر میکردم و حالا سرمهای سر کنم، خیلی قابل تشخیص نیست و به مرور میشود این رنگ را روشن تر کرد. نکته بعد اینکه سرمهای رنگ اداریتری است، دوستانمان میتوانند در دانشگاه و اداره سر کنند. از این جهت، سرمهای پرطرفدار است. بعد از سرمهای، رنگی که به تازگی اضافه کردیم، رنگ یاسی است و این رنگ خیلی طرفدار پیدا کرده است. با اینکه رنگی روشن و غیراداری است، اما به شدت فروش دارد. حالا که در محرم و صفر هستیم، کمتر؛ ولی در ایام عادی از هر دو چادری که میفروشیم، یکی یاسی است. خیلی رنگ پرطرفدار و شیکی از آب درآمده و ما هم خوشحالیم که جامعه به این سمت اقبال دارد.»
فعلا نمیتوانیم فروشگاهی داشته باشیم
او درباره نداشتن فروشگاه یا جای ثابتی برای فروش چادرهایشان میگوید: «ما در حال حاضر هیچ فروشگاهی نداریم. خیلی هم به آن فکر میکنیم. اما من و دوستم هر دو شاغل و کارمند هستیم، طبیعتا در فروشگاه یا مزون، باید خودمان هم حضور داشته باشیم. این کار را کمی مشکل میکند. مسلما داشتن یک فروشگاه یک شغل تمام وقت است و این بزرگترین مانعی است که بر سر راهمان قرار دارد.»
هر کس هر مدل و رنگی که چادر بخواهد، برایش میدوزیم
این خانم تولیدکننده درباره نوع چادرهایشان میگوید: «ما همه انواع مدلهای چادر را که در بازار هست، تولید میکنیم. البته به جز مدلهایی که یک شرکت خاص به نام خودش ثبت کرده است. چادرهای «خاتون رنگی» بنا به سفارش افراد دوخته میشود. مثلا فرض کنید، کسی مدل عربی و رنگ بنفش سفارش میدهد و به سفارش او دوخته میشود. به عبارت بهتر هر کس هر مدل و رنگی که بخواهد، برایش میدوزیم.»
مادران برای دختران شش ساله یا دختران جوانشان چادر سفارش میدهند
او درباره گروه سنیای که برای آنها چادر رنگی سفارش داده میشود، میگوید: «مادرها خیلی از کار ما استقبال میکنند. اخیرا خانمی برای جشن تکلیف دخترش برایش چادر سفارش داد تا به او هدیه بدهد. روز دختر از طرف مادرانی که کادو برای دختر خانمهای جوانشان میخواستند، خیلی سفارش داشتیم. ما حتی برای دخترهای کوچک شش، هفت ساله هم سفارش دوخت داریم.»
بزرگترین سود ما از این کار چادری شدن خانمی بود که چادر را کنار گذاشته بود
لشگری پور یک خاطره شنیدنی از فروش چادرهایشان دارد: «یکی از بهترین خاطرات من، این است که چند وقت پیش آقایی یک چادر سفارش داد و گفت، میخواهم برای تولد همسرم به او هدیه بدهم. ما هم سفارشش را انجام دادیم و فرستادیم. بعد از دو سه روز همان خانم به من پیام داد و تشکر کرد. بعد گفت چیزی میخواهم به شما بگویم که مردد هستم بگویم یا نه. او برایم گفت که سالها چادر سر میکرده و حالا به دلایلی دیگر چادر سر نمیکند. ولی از وقتی که همسرش این چادر را برایش خریده، دوباره چادری شده و خیلی خوشحال است. این بهترین اتفاقی بود که در تمام این مدت برایمان افتاد. او عکساش را برایمان ارسال کرد. من هنوز تصویر صورت این خانم را به یاد دارم و فکر میکنم همین یک مورد برایمان بس است. جدا از بعد مذهبی و اجر اخرویاش، حال خیلی خوبی بود! پیام این خانم پر از صداقت بود و من هنوز هم که به آن فکر میکنم، حالم دگرگون میشود. همین یک اتفاق، بزرگترین سود ما از این کار بود.»
آرزویمان این است که روزی همه یا بیشتر خانمهای محجبه چادر رنگی سر کنند
او درباره آرزوها و اهدافشان در تولید چادر رنگی میگوید: «من فکر میکنم، بزرگترین هدف ما -که بسیار هم رویایی است- این است که روزی برسد که همه یا بیشتر خانمهای محجبه چادر رنگی سر کنند و رنگی پوشیدن عرف شود. نه اینکه عرف، چادر مشکی باشد و همه از آن گریزان باشند. آرزویمان این است که خانمهای محجبهمان در سطح کشور زیباترین و خوشتیپترین و پرانرژیترین افراد جامعه باشند و همه خانمهای ایرانی بخواهند که مثل خانمهای محجبه خوشتیپ باشند یا خوشتیپیشان از جنس خانمهای محجبهمان باشد.»
ما چادرهایمان را در یک بستهبندی خاص به مشتریهایمان ارائه میدهیم
در پایان لشگری پور درباره بستهبندی خاص چادرهایشان گفت: «نکتهای جا مانده و آن بسته بندی کارهایمان است. ما بستهبندی منحصر به خودمان را داریم. اهمیت این موضوع از آنجا مشخص میشود که وقتی خرید اینترنتی میکنید، بستهبندی خاصی ندارند یا بزرگترین برندها هم در نهایت محصول را در پاکت مخصوص به خودشان میگذارند. اما ما خیلی برای بستهبندی وقت میگذاریم و حتی یک نیرو مختص این کار گرفتیم. ما محصولمان را در پاکت یا کیسه آرم دار نمیگذاریم. بلکه چادر مشتریهایمان را کادو میکنیم، یک روبان مخصوص دورش میپیچیم و تمام اینها یک فاکتور بخصوص دارد که ویژه کار ماست. به قول دوستم ما همه چیز را از نوع سختاش انتخاب کردیم. چون واقعا نوشتن فاکتورمان هم تخصصی و وقت گیر است. ادبیاتمان در آن فاکتور بسیار متفاوت است و مثل بقیه نیست، ولی در خور شان مشتریانمان است. یکی از سختترین بخشهای فاکتور، کادری است که ما در آن یک جمله برای مخاطبانمان مینویسم. آن جمله یک جمله کلیشهای و ثابت نیست. مثلا برای همه مشتریان نمینویسیم «مبارکه»؛ وقتی بسته بندی میکنیم، بسته به حس یا موقعیت یا توضیحی که مشتری قبلا به ما داده، برایش جملهای مینویسیم. فکر میکنم همین ریزهکاریها باعث یک موفقیت بزرگ برای ما شده است. اینکه میگویم نود درصد به بالا مشتری از کار ما رضایت دارد، بابت همین است. چون در همه چیز سعی کردیم به مشتری فکر کنیم و خودمان را جای آن آدم بگذاریم. مجموع اینها باعث میشود انرژی مثبتی بگیریم. چراکه مدام در حال هدیه دادن به آدمها هستیم و این به ما انرژی میدهد؛ با اینکه حتی یک گل سر هم به عنوان سود از کار برنداشتهایم!»