«اعتراف» شهاب حسینی به رونق تئاتر!

صبح دیروز، روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، میزان فروش شش ماه نخست سالن‌های مجموعه این اداره را اعلام کرد تا دوباره و در امتداد رونق تئاتر در سال گذشته، بتوان سال جاری را نیز سال پررونق تئاتر در نظر آورد.

کد خبر : 737073

جام جم: در این گزارش، نمایش «اعتراف» به کارگردانی شهاب حسینی، رکورد فروش یک نمایش در تاریخ تئاتر ایران را با 40 هزار و 571 تماشاگر و مبلغ 20 میلیارد و 294 میلیون و 800 هزار ریال شکسته و چند نمایش نیز بیش از صد و 200 میلیون‌تومان فروخته‌اند. البته این فقط مربوط به سالن‌های مجموعه اداره کل هنرهای نمایشی است و می‌توان انتظار داشت، چند تماشاخانه خصوصی مانند شهرزاد، پالیز، باران و ... هم در گزارش‌هایی که از فروش نمایش‌هایشان در مدت مشابه منتشر خواهند کرد، با فروش‌هایی چندصدمیلیونی روبه‌رو باشند.

تا اینجای ماجرا، همه چیز به نفع تئاتر است؛ وقتی پول به بدنه تئاتر تزریق می‌شود، یعنی مخاطب هم به آن افزوده شده است. اما آیا اهالی تئاتر، از این ارقام چشمگیر صرفا باید خرسند باشند یا به تحلیل چرایی‌های این رونق بنشینند تا بتوانند با رصد مزیت‌های آن، از تهدیدهای احتمالی جلوگیری کنند؟ در گفت‌وگو با ایرج راد که سال‌ها علاوه بر بازی تئاتر، در هنر تئاتر مدیریت کرده و همچنین با پیمان شریعتی که مدیر مهم‌ترین مجموعه تئاتر کشور، یعنی تئاتر شهر است، این موضوع را بررسی کرده‌ایم.

نمایش‌های میلیاردی؛ بترسیم یا بخندیم؟

مرداد و شهریورماهی که گذشت، مجموعه تئاتر شهر، عصرهای هر روز، شاهد صف‌بستن مشتاقان تماشای یک نمایش بود که علی نصیریان در آن بازی می‌کرد. البته انگیزه 40 هزار و 571 ‌نفری که طی این دو ماه به تماشای «اعتراف» نشستند، جز نصیریان، کارگردانی و بازی شهاب حسینی در این نمایش نیز بود. از همان روزهای نخست می‌شد حدس زد که این نمایش، با فروشی میلیاردی مواجه خواهد بود. مثل یکی دو سال گذشته که نمایش‌های دیگری مانند «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» و چند نمایش دیگر، فروش‌های خیره‌کننده داشتند، حالا باز هم با رقمی که برای تئاتر، چشمگیر به نظر می‌رسد مواجه‌ایم. با این تفاوت که حالا می‌توان گفت این ارقام دیگر عجیب نیستند و اتفاقا می‌توانند نشان‌دهنده بروز روندی در هنرهای نمایشی ما باشند. به عبارتی، حالا دیگر نیازی نیست بررسی کنیم در حالی که بسیاری از فیلم‌های سینمایی به فروش‌های میلیاردی نمی‌رسند، چطور یک نمایش که فی‌نفسه و براساس باور کم‌مخاطب‌بودن تئاتر، قرار نبوده این‌قدر تماشاگر داشته باشد، حتی بیش از دو میلیارد تومان می‌فروشد. حالا وقت آن است این حقیقت را بپذیریم که تئاتر هم می‌تواند مخاطب انبوه داشته باشد و با پذیرش این اصل، به بررسی چون و چراهای آن بنشینیم و کاری کنیم که این فرصت، هیچ تهدیدی را به خود نپذیرد. اما چنین رویکردی به تئاتر، جدای از این‌که چه عواملی سبب‌ساز بروز آن بوده‌اند، چه مزیت‌هایی را در پی دارد و چه آسیب‌هایی را می‌تواند از سر بگذراند.

مردم تئاتری شده‌اند؟

با این‌که به نظر می‌رسد، 40هزار تماشاگر برای یک نمایش، مخاطب بالقوه تئاتر ایران نیست، اما تحلیل پیمان شریعتی، مدیر مجموعه تئاتر شهر در این باره مثبت است. او در گفت‌وگو با جام‌جم معتقد است به لحاظ کمی مخاطب تئاتر در سال‌های اخیر رشد کرده است. شریعتی با اشاره به این‌که این را هم آمار می‌گوید و هم استقبال مخاطب، می‌افزاید: رونق تئاتر در یکی دو سال اخیر، صرفا مربوط به تهران نیست. در کرمان، شیراز، مشهد و دیگر شهرها هم تئاتر رونق گرفته است. هر شب سالن‌ برخی شهرها همپای تهران پر می‌شود و البته این ماجرا درباره برخی شهرستان‌های کوچک‌تر هم تکرار شده است.

شریعتی مقوله استقبال را از چند جهت قابل بررسی می‌داند: «یکی این‌که جمعیت فرهنگی ما بیشتر شده است، همان‌‌طور که خروجی فارغ‌التحصیل‌های دانشگاه‌ هم بالا رفته است. امروز در عرصه‌های دیگر هم شاهد رونقیم مثلا در تئاتر عروسکی؛ خانواده‌ها بسیار بیش از پیش، بچه‌ها را به تماشای تئاتر می‌آورند. از سوی دیگر آنچه‌ مسلم است این که ما نباید گول ارقام و آمار فروش نمایش‌ها را بخوریم. فروش، لزوما نشان‌دهنده کیفیت بالای یک نمایش نیست. به همین جهت من وقتی آمار مجموعه خودم را نگاه می‌‌کنم تناسب همه سالن‌ها را با هم می‌سنجم و نه فقط فروش نمایش سالن اصلی را.

مدیر مجموعه تئاتر شهر، معتقد است حضور مخاطبان، حتی آن مخاطبانی که می‌دانیم تماشاگر حرفه‌ای تئاتر نیستند به هر حال به نفع تئاتر است و این نمی‌تواند تهدیدی را به دنبال داشته باشد. او درباره حضور مخاطب عمومی در تئاتر می‌گوید: «سرریز مخاطب عموم برای تئاتر ما مناسب است. می‌توانم درباره پرفروش‌ترین نمایش امسال مجموعه تئاتر شهر در این باره مثالی بزنم. بارها در صف تماشاگران نمایش اعتراف، خانواده‌هایی را دیدم که می‌گفتند اولین‌بار است آمده‌اند نمایشی تماشا کنند. جالب این بود که مسئولان گیشه‌ دیگر سالن‌های مجموعه می‌گفتند برخی از این خانواده‌ها همان روز که به تئاتر شهر آمده‌اند، بلیت نمایش سالن‌هایی چون قشقایی و سایه را هم تهیه کرده‌اند تا در روزهای آینده نیز برای تماشای نمایش به تئاتر شهر بیایند. بنابراین، یک تئاتر پرفروش می‌تواند مخاطبانی را که اهل تئاتر نیستند، به سمت دیگر نمایش‌ها هم سرازیر کند. البته این مستلزم آن است که خوراک خوب برای او تدارک ببینیم».

این در حالی است که برخی اهالی تئاتر، اساسا صورت مساله «رونق تئاتر» را نمی‌پذیرند و معتقدند هنوز نمی‌توان به چنین استقبالی، رونق اطلاق کرد. مثلا پری صابری، از پیشکسوتان هنرهای نمایشی، فروش بالای تئاترها را در شهری مثل تهران، اقبال تلقی نمی‌کند. او پیش از اینها به خبرآنلاین گفته بود: «در شهری که 14 میلیون جمعیت دارد فروش سالن‌های تئاتری ناچیز است چون تعداد سالن‌ها و اجراها محدود است. مردم تشنه تماشای تئاترند و استقبال از تئاترها در شهری پرجمعیت اتفاقی عجیب‌ و غریب نیست. من خوشحالم مردم از تئاتر، موسیقی و رویدادهای هنری استقبال می‌کنند. اما به نظرم هنوز جمعیت مخاطب تئاتر با توجه به جمعیت کل تهران، چندان دلگرم‌کننده نیست.» از سوی دیگر مثلا هنرمندی چون مسعود دلخواه، با وجود فروش خوب تئاتر، بزرگ‌ترین چالش کنونی هنرمندان تئاتر را چالش‌های مالی می‌داند. او در این باره گفته: «مجال نو برای اجرای نمایش‌ها نباید از مایه بکاهد و کارها همچون سال گذشته از لحاظ کمی رشد کند، ولی به لحاظ کیفی، با افت همراه باشد.»

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: