کمپین مردمی یوز تا ابد، دولتی از آب درآمد!
مردم با این باور که برای نجات یوز کمپینی مردمی تشکیل شده بیش از ۵۰۰ میلیون تومان به حساب یک بازیگر واریزکرده و حالا دریافتهاند که این کمپین با هماهنگی معاون عیسی کلانتری راهاندازی شده تا برای آنچه وظیفه سازمان محیط زیست است از مردم اعانه جمع کند.
خبرگزاری تسنیم: ماه گذشته، چند روزی مانده به روز ملی یوزپلنگ، کمپینی توسط امیرحسینی خالقی، کارشناس موسسه حیات وحش میراث پارسیان و هدیه تهرانی بازیگر سینما راهاندازی شد که بنا داشت تا روز ملی یوزپلنگ یعنی نهم شهریور، برای خرید 12 آغل در پارک ملی توران، 800 میلیون تومان اعانه جمع کرده و پارک ملی توران را به عنوان یکی از اصلیترین زیستگاههای یوز برای همیشه از حضور گلههای دام، دامداران و سگهای گله آزاد کند؛ آفتی که سالهاست بلای جان بازماندگان نسل یوزپلنگ آسیایی ساکن در کشورمان شده است.
اما از همان روزهای آغازین تشکیل این کمپین بسیاری از فعالان محیط زیست که از پیشینه عملکرد پروژه حفاظت از یوز مطلع بوده و در جریان بودند که 4 سال پیش با نظارت این پروژه مبلغ 85هزار یورو از نهادهای بینالمللی برای خرید آغلهای پارک ملی توران اعتبار دریافت شده اما تا کنون هزینه نشده، به اینکه این بار از مردم برای خرید همین آغلها اعانه جمع شود چندان خوشبینانه نمینگریستند. روزهای آغازین تشکیل گروه تلگرامی کمپین «یوز تا ابد» بود که هومن جوکار، مدیر پروژه حفاظت از یوز، در پاسخ به پرسشهای خبرنگاران و فعالان محیط زیست با بیان اینکه تا ساعاتی پیش، از تشکیل این کمپین بیاطلاع بوده و اکنون از عضویت در این گروه خرسند است هرگونه مشارکت در تشکیل کمپین را انکار کرده و از هدیه تهرانی بابت تشکیل این کمپین مردمی قدردانی کرد.
این کمپین که در ابتدا داعیه مردمی بودن داشت پس از پایان روز ملی یوزپلنگ همچنان به جمعآوری اعانه ادامه داد و توانست حمایت بسیاری از بازیگران را جذب کند. در راستای تبلیغات برای این کمپین با حضور هدیه تهرانی دو فیلم سینمایی اکران و یک کنسرت برگزار شد و سامانهای که برای واریز اعانههای مردمی به حساب هدیه تهرانی فعال شده بود نه تنها در فضای مجازی بلکه بر خلاف قوانین مطبوعات بارها از طریق نوشتههایی در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار به مردم معرفی شد تا سرانجام شبهات نسبت به هدف این کمپین و چگونگی نظارت بر تحقق آن بالا گرفت. پرسشها بیآنکه پاسخی شفاف به همراه داشته باشد در فضای مجازی و رسانهها تکرار میشد. هیچیک از دستاندرکاران کمپین یوز تا ابد، اطلاعاتی درباره اینکه پس از تامین 800 میلیون تومان مورد نیاز کمپین، چه مدت زمانی برای خرید 12 آغل پارک ملی توران زمان لازم است در اختیار رسانهها قرار نداده و حتی این اطمینان را نمیدادند که آیا پیش از تشکیل کمپین و تلاش برای جمعآوری اعانه، رضایت آغلداران پارک ملی توران را جلب کردهاند یا نه. با زیر سوال رفتن هرچه بیشتر کمپین یوز تا ابد سرانجام در کمال ناباوری، مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، اعلام کرد که کمپین یوز تا ابد با هماهنگی معاونت محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست و پروژه حفاظت از یوزپلنگ راهاندازی شده است.
هرچند هومن جوکار، مدیر پروژه یوزپلنگ، تا آن زمان مشارکت در تشکیل کمپین را انکار کرده بوده اما با توجه به اینکه کمپین توسط موسسه حیات وحش میراث پارسیان راهاندازی شده و با در نظر گرفتن این نکته که هومن جوکار سالهاست به عنوان خزانهدار این موسسه مشغول به فعالیت است، حدس اینکه کمپین با هماهنگی جوکار آغاز به کار کرده چندان دور از ذهن نبود. اما اینکه این کمپین که ابتدا مردمی معرفی شده بود پس از جمعآوری بیش از نیمی از مبلغ مورد مطالبه خود به ناگاه، کمپینی دولتی و با هماهنگی معاون عیسی کلانتری از آب دربیاید نه تنها فعالان محیط زیست و رسانهها بلکه مردم را هم غافلگیر کرد. بسیاری از آنها که با تصور مردمی بودن این کمپین آن را یاری کرده بودند اکنون معتقند، سرشان کلاه رفته است. آنها با این ذهنیت که برای حفاظت از یوزپلنگ یک کمپین مردمی تشکیل شده، بیش از 500 میلیون تومان به حساب یک بازیگر واریز کردهاند و حالا متوجه شدهاند این کمپین با هماهنگی معاون عیسی کلانتری، معاون رئیسجمهور راهاندازی شده تا برای حفاظت از یوز که وظیفه اصلی سازمان حفاظت محیط زیست است از مردم اعانه جمع کند آن هم در قالب یک کمپین مردمی! در واقع، در حالی که سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان یکی از اساسیترین وظایف خود باید گامی جهت آزادسازی زیستگاههای اصلی یوزپلنگ از آفت دامداری سنتی بردارد اکنون تنها برای آزادسازی یکی از این زیستگاهها کمپینی به ظاهر مردمی تشکیل داده و بخشی از مبلغ لازم را تامین کرده است. اقدامی که با ایجاد بیاعتمادی، بخش عمدهای از ظرفیتهای موجود در سطح جامعه برای کمک به محیط زیست را برای همیشه نابود کرده و باب کمک خواستن از مردم برای انجام سایر وظایف این سازمان را خواهد گشود.
چه بسا هموطنانی که صمیمانه مایلند گامی در جهت بهبود وضعیت محیط زیست،به ویژه حیات وحش کشور بردارند و چه بسا هنرمندانی که میتوانند بدون پیش کشیدن مسائل مالی با استفاده از این ظریفیتهای بالقوه در جامعه، گرهی از یکی از بحرانهای محیط زیستی مانند نسلکشی پرندگان مهاجر در تالابهای شمالی و جنوبی کشور، اوضاع نامناسب باغهای وحش، تعارضات انسان و حیات وحش و هزار و یک معضل دیگر که حل شدنشان نه مستلزم جمعآوری اعانه بلکه تنها مستلزم مطالبهگری و فرهنگسازی است باز کنند. این ظرفیتها اما اکنون به بیراهه رفته و مشارکت مردمی برای حفاظت از محیط زیست تا حد زیادی لوث شده است: ابتدا برای جامعه این ذهنیت ایجاد شده که تنها با پرداخت اعانه میتوانند در حفاظت از محیط زیست موثر واقع شوند و حالا همین مردم دریافتهاند اعانههایشان در راستای تحقق یکی از وظایف دولت جمعآوری شده است.
اکنون باید از آقای کلانتری پرسید آیا جمعآوری اعانهای 800 میلیون تومانی ارزش این اعتمادکُشیها، از بین بردن ظرفیتهای بالقوه موجود در جامعه و دلسرد شدن مردم از مشارکت در عرصه حفاظت از محیط زیست را دارد یا خیر؟