۷ دلیل عاقلانه، برای مصرف نکردن «تراریخت»
علی کرمی،استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله و متخصص رشته بیوتکنولوژی پزشکی، و فوقتخصص مهندسی ژنتیک درخصوص ابهامات محصولات تراریخت یادداشتی نوشت، و نتیجهگیری را به خوانندگان واگذاشت.
خبرگزاری تسنیم: علی کرمی، به دلیل جنبش رسانهای احیای سبک زندگی، و همچنین مخالفتهای آتشین با محصولات تراریخته، برای مردم ایران فردی شناخته شده است. او در یادداشتی نوشت: برای بسیاری از هموطنان که طی چند سال گذشته پیگیر بحثها، مقالات، گزارشها و مناظرات دو گروه موافقان و منتقدان تراریخته بودهاند پاسخ روشن است؛ نظرخواهیهای متعدد در جهان و همچنین ایران، نشان میدهد افزون بر 80 درصد مردم معتقدند تا روشن شدن ابهامات باید واردات، کشت و مصرف محصولات تراریخته تا مدتی ــ مثلاً 5 سال ــ ممنوع اعلام شود، در عین حال تحقیقات و توسعه فناوری تراریخته و همچنین ارزیابی علمی خطرات بجد ادامه یابد تا هم از علم و فناوری روز عقب نمانیم و هم پاسخ ابهامات داده شود تا تصمیمی عاقلانه اتخاذ شود. این رویه در بسیاری از کشورهای پیشرفته و معتدل، بر اساس اصل کلیدی «احتیاط» انجام میشود، مانند سوئیس و 37 کشور دیگر. اما به هر حال عدهای از مسئولان و هموطنان شاید هنوز مردد باشند که کدامیک از طرفین درست میگویند. این تردید در تشخیص حق از باطل به چند دلیل است: عدم آشنایی دقیق یا کافی از موضوع گرایش سیاسی یا جناحی به یکسو داشتن منفعت و سود بیتفاوت بودن و بیاهمیت دانستن موضوع همه کسانی که با تحقیق و بررسی و بدون داشتن منفعت و گرایش جناحی، و با رعایت صداقت، توجه به منافع ملی، سلامت مردم، حفظ کشاورزی، تنوع زیستی و محیطزیست و با عاقبتاندیشی و خردمندانه به موضوع پرداختهاند و به این نتیجه رسیدهاند که ایمنی محصولات تراریخته بطور جدی زیر سؤال است و به همین دلیل واردات و کشت و مصرف آن فعلاً صلاح نیست. با این حال دوستانی که هنوز در این مورد تردید دارند به مطالب زیر توجه کنند: 1. توسعهدهندگان تراریخته در جهان چه کسانی بودهاند؟ کمپانی یهودی «مونسانتو» اولین و بزرگترین کمپانی تراریخته جهان است. مطالعه تاریخچه و سوابق این کمپانی در تولید «سلاحهای شیمیایی کشتار جمعی» و حمایت بنیادهای سرمایهداری مافیایی چون بنیاد راکفلر و افشای هزاران سند از تخلفات، فساد، تقلب و دروغ و صدها پرونده دادگاهی علیه این کمپانی، مواردی است که هر عاقل در جستجوی حقیقت را به فکر وامیدارد که آیا واقعاً این افراد دنبال خدمت به بشریت و رفع گرسنگی و فقر و نیز توسعه کشاورزی سالم هستند، یا تجارت و سلطه بر غذا بهعنوان یک ابزار مهم کنترل جهان؟! 2. بررسی سوابق و گفتار و عملکرد سرکردگان تراریخته ایران بررسی ریشهای و منصفانه فعالیتها و اقدامات 25 سال گذشته این افراد، هر انسان صادقی را در شناخت حقیقت یاری میکند. سر کرده اصلی تراریخته ایران و بعد افراد دیگر اطراف او در مؤسسهای تحصیل کردهاند که پیش توسط همان بنیاد سرمایهداری «راکفلر» بنیان گذاشته شده است. 6 دهه قبل بنیاد راکفلر، این مرکز، موسوم به «مرکز تحقیقات بینالمللی برنج» ــ یا IRRI ــ را با هدف سلطه بر ماده غذایی اصلی بسیاری از مردم آسیا ــ یعنی برنج ــ تأسیس کرد تا با جذب و تربیت افرادی خاص از کشورهای مستعد و برگرداندن آنها به کشورشان و با حمایت و تبلیغ، آنها را بتدریج در مراکز راهبردی و تصمیمگیری کشور مورد هدف نفوذ دهد تا نقشههای خطرناک خود و درواقع نظام سلطه را بر «غذا» در آن کشور اجرایی کند. برای نمونه بررسی سوابق سرکرده تراریخته ایران و سرکرده تراریخته پاکستان ــ یعنی یوسف ظفر ــ طی 25 سال گذشته دقیقاً گویای اجرای آرام پروژه نفوذ در نهادهای تصمیمگیر تا نهادهای کلیدی برای تراریخته کردن این دو کشور است. البته یوسف ظفر سرکرده تراریخته پاکستان بهدلیل شرایط سیاسی ناپایدار اینکشور موفق شد نقشه را اجرا کند. او پنبه را هدف گرفت، چون پاکستان چهارمین تولیدکننده بزرگ پنبه جهان بود. با کمک و حمایت بنیاد راکفلر و تبلیغات و بزرگ کردن بادکنکی ظفر بعنوان دانشمند برجسته! و برنده جوایز متعدد، نفوذ تدریجی در نهادهای تصمیمگیر پاکستان انجام شد. نتیجه این شد که این فرد پنبه تراریخته را در پاکستان چنان توسعه داد که اینکپس از 16 سال، 92 درصد پنبه پاکستان تراریخته است؛ نتیجه این حرکت فاجعهبار شده است: تولید کاهش یافته، آفتهای مقاوم توسعه یافته و پنبه پاکستان بهدلیل تراریخته بودن بازار اروپا را از دست داده است. این تنها یک نمونه است و بنیاد راکفلر و کمپانی مونسانتو با همین نقشه دهها کشور فقیر دیگر را نیز آلوده کردهاند. اما سرکرده تراریخته ایران دوست صمیمی یوسف ظفر است. گرچه یوسف ظفر موفق شد مأموریتش در پاکستان را اجرا کند، ولی دوست ایرانی او با هوشیاری نهادهای نظارتی و دانشمندان دلسوز، در ایران موفق نبود؛ هرچند در ابتدا ــ با همان مدل مشابه یوسف ظفر ــ موفق شد بتدریج و با تبلیغات و حمایتهای خارجی، همچون بادکنکی باد کند و عناوینی پوشالی را (مانند دانشمند برجسته و برنده جوایز متعدد) را برایش ساختند تا زمینه نفوذ در دستگاههای اجرایی را ایجاد کند. ایرانیهای راکفلری ــ مانند یوسف ظفر البته هم با برنج تراریخته و هم پنبه تراریخته و سپس اقلامی دیگر ــ هنوز قصد جدی دارند کشاورزی ایران را تراریخته کنند، که نتیجه آن نابودی کشاورزی ایران خواهد بود. این مسیر در ابعاد استراتژیک همان هدف و نقشه سلطه غذایی هنری کیسینجر و بنیاد راکفلر را تأمین میکند که در نهایت به کنترل ملت ایران منجر خواهد شد. 3. کمپانیداری و فعالیتهای تجاری متنوع و همچنین فعالیتهای شدید حزبی و سیاسی افراد این شبکه 4. اخلاق و رفتار پرخاشگرانه و پرسش برانگیز افراد این شبکه یکی از ویژگیهای گروه باطل، این است که بهدلیل استفاده از دستهای خالی و منطق پوچ؛ بیاخلاقی، بد دهنی، توهین، تهدید، فحش، شکایت، دادگاهی کردن، اخراج اساتید منتقد از دانشگاه، به هم زدن جلسات سخنرانی، سفسطه، سندسازی، تخریب و ترور شخصیت را در دستور کار قرار میدهند. دوستانی که مناظرهها و مصاحبهها و مقالات این افراد بخصوص حلقه مرکزی سرکرده تراریخته را دیده و مطالعه کردهاند شاهد این نوع ادبیات و اخلاق و رفتار نامناسب بودهاند. داستان معروف خانم دکتر گزارشگر تلویزیون و توهین مستقیم سرکرده تراریخته به ایشان و بعد پیشنهاد رشوه را حتماً مطالعه کنید تا باطل را بشناسید. 5. روشهای تقلیدی و روانشناسی حذف منتقدان و مخالفان این روش را سرکردگان تراریخته ایران از مافیای تراریخته جهانی آموختهاند، و آن این اصل است: هر سند و مدرک علمی و تحقیقاتی و هر بحث علمی مستند که منتقدان و مخالفان ارائه کردند براحتی و بدون توجه به سندیت آن انکار کنید، بگویید جعلی است؛ غلط است؛ اشتباه است؛ ساختگی است؛ معتبر نیست؛ به طرف بگویید اطلاعاتت کم است؛ سوادت کافی نیست؛ مدرکت قلابی است؛ شما فناوریهراس و فناوری ستیزید؛ به افکار عمومی بگویید اینها مخالف توسعه و پیشرفت کشور هستند؛ مدافع سمفروشها هستند؛ و .. خلاصه آنقدر آنها را تحت فشار قبگذارید تا عصبانی و خسته شود و دست بردارد. 6. ساکت کردن دانشمندان منتقد به این افراد دیکته شده با هر روشی میتوانید دانشمندان منتقد و مخالف را ساکت کنید. اول با تطمیع، یا تعریف منافع و شراکت در کمپانیهای تجاری، تخصیص پول، بودجه پژوهشی، یا پشتیبانی سیاسی و پست و مقام و ... اگر قبول نکردند با فشار، تهدید، تخریب، توهین، آبروریزی، ایزوله کردن در محل کار، مراجعه به رئیس و همکاران و محل کار و بدگویی و تخریب و حتی قطع بودجه پژوهشی آنان، حتی اخراج از دانشگاه، شکایت و دادگاهی کردن و خلاصه از هر روشی استفاده کنید تا دانشمند منتقد یا خسته شود یا از ترس ساکت شوند. اینها واقعیت روشهای سرکردگان تراریخته است. در مقابل هیچ سندی از تجارت و مطامع سیاسی دانشمندان منتقد، فاش نشده؛ که اگر داشتند کوتاهی نمیکردند؛ دانشمندان منتقد اولاً واقعاً دانشمند و محقق و اهل علم و معرفت و صادق هستند؛ چرا که اهداف و اغراض سیاسی ندارند، نه پست دارند و نه بهدنبال پست و مقام و نه به دنبال نفود هستند؛ حاصل اینکه نه بداخلاقاند و کجرفتار، و نه دهها شرکت و تجارت دارند؛ آنها فقط یک هدف دارند، دفاع از امنیت کشور و سلامت مردم و ارتقاء آگاهی و دانش ملی. کافی است افرادی که مردد هستند صادقانه تحقیق کنند؛ خواهند دید در مقابل آن همه سوابق نامناسب سران تراریخته، دانشمندان منتقد دلسوز و صادقی سخن میگویند که هیچ بهرهای از منافع مافیایی، تجاری و سیاسی آنها ندارند. 7. قاعده عقلی «دفع ضرر احتمالی» این اصل هم اسلامی است و هم عقلی؛ هر چیز که در سلامت آن ابهام و تردید وجود دارد و ممکن است به انسان ضرر بزند ــ حتی اگر احتمال ضرر قطعی هم نشده باشد و محتمل باشد ــ شرط احتیاط آن است که واردات و کشت و مصرف آن ممنوع شود. با همین استدلال هم رهبر انقلاب و همه مراجع بزرگ کشور صریح و روشن فتوی دادهاند که اگر تراریخته احتمال ضرر دارد، مجاز نیست. طبیعی است با این همه اسناد و مباحثات در مخاطرات تراریخته عقل حکم میکند همان کاری که کشور سوییس و دهها کشور پیشرفته کردهاند انجام شود. اگر هم ناچار به واردات باشیم، باید این محصولات برچسبگذاری شود تا مردم حق انتخاب داشته باشند. باز هم تأکید میکنم با ابهامات موجود تصمیم عاقلانه و خردمندانه این است که بهمدت 5 سال واردات، کشت و مصرف تراریخته را در کشور ممنوع کنیم، در عین حال که در این 5 سال تحقیق و توسعه باید بشدت ادامه یابد که دچار عقبماندگی علمی نشویم. با این توضیحات امیدواریم مرددها هم بتوانند به تصمیم برسند.