مثل ۱۰ گلادیاتور مقابل الاهلی جنگیدیم تا زنده بمانیم/ فقط قهرمانی این پرسپولیس را متوقف میکند/ منشا بهترین گزینه برای پنالتی اول بود
مهدی طارمی در دیدار با الاهلی همه کاره میدان بود. او را دقایقی در نوک پیکان خط حمله پرسپولیس میدیدیم و دقایقی بعد در نقش یک پلی میکر و درست لحظاتی بعد در خط دفاع کنار مدافعان. بازی خوب او در نهایت با پنالتی سوم پرسپولیس که تیر خلاصی بر شقیقه تیم سعودی بود تکمیل شد.
کد خبر :
724651
سرویس ورزشی فردا: مهدی طارمی در دیدار با الاهلی همه کاره میدان بود. او را دقایقی در نوک پیکان خط حمله پرسپولیس میدیدیم و دقایقی بعد در نقش یک پلی میکر و درست لحظاتی بعد در خط دفاع کنار مدافعان. بازی خوب او در نهایت با پنالتی سوم پرسپولیس که تیر خلاصی بر شقیقه تیم سعودی بود تکمیل شد. با او درباره بازی مهمی که پشت سر گذاشت و از آن سربلند بیرون آمد حرف زدیم. فردا: ابتدا هرچه دلت میخواهد بگو!
ممنونم. ممنونم از این همه انرژی خوب که از قبل تا بعد از بازی به سمت ما میآمد. شک ندارم در این برد، دعای خیر مردم نقش مهمی را ایفا میکرد. از ائمه اطهار گرفته تا معصومین همه و همه را حس میکردیم...
فردا: چه زمانی این حس بیشتر یا کمتر شد؟
هرگز این حس در ما کم یا کمتر نشد. ما از ابتدا به این امید به میدان رفتیم که باید دل مردم خوب کشورمان را شاد کنیم تا نماینده عربستان حذف شود.
فردا: چطور به این نتیجه رسیده بودید؟
طبیعی بود که ما در بازی قبل برتری مان را به آنها دیکته کرده بودیم و تازه تازه داشتیم روی بازی سوار میشدیم که داور سوت آخر را زد و در واقع به آنها این شانس را داد که به بازی برگشت امیدوار بمانند وگرنه ما در همان بازی کار را یکسره میکردیم.
فردا: چه اتفاقی در پرسپولیس رخ داده که تا این حد با اعتماد بنفس از برتری فنی و انرژیک تیمت حرف میزنی؟
چون به خودمان ایمان داریم. به توان فنی و تیمی مان اعتقاد داریم. شکر خدا یک ایران دعا و انرژی مثبت هم پشت سرمان است و اگر اینگونه نباشیم فقط فرصتها را از دست داده ایم. انسان با خودباوری به همه چیز میرسد و اگر قرار باشد ما خودمان، خودمان را قبول نداشته باشیم که قافیه را باخته ایم.
فردا: از کجا این همه اعتماد بنفس را در خودتان ایجاد کرده اید؟
بخش اعظم آن را از مردم و هواداران مان گرفته ایم و بخش مهم و اثربخشی را هم از علم برانکو. او واقعا روانشناسی اش عالی است و به خوبی میتواند در این باره به بچهها امید بدهد. ما با حرفهایی که او با ما میزند هر هفته بیشتر از هفته قبل به تیم و گروه خوبی که دور هم جمع شده ایم ایمان پیدا میکنیم.
فردا: به بازی برگردیم. وقتی کمال اخراج شد چه حالی داشتی؟
طبیعی بود که شوکه شدم. همه شوکه شدیم. اصلا انتظار این اتفاق را نداشتیم و نمیتوانستیم آن وضعیت را هضم کنیم. ولی با اتکا به همان حرف هایی که قبلتر زدم میدانستیم که باید تلاش کنیم.
فردا: در آن زمان ناامید نشدید؟
هرگز. به نظرم مهمترین شاخصه این پرسپولیس این است که هرگز ناامید نمیشود. اتفاقا ما بعد از اخراج کمال بیشتر روی دروازه آنها خطر ایجاد کردیم و در کار دفاعی هم عالی بودیم.
فردا: تو خودت خیلی در این بازی دویدی؟
شاید باورتان نشود، ولی وقتی بین نیمه و آخر بازی به رختکن برگشتم داخل استوکم پر آب بود. همانطور که پیراهن و شورتم خیس بودند، بدتر از آنها جورابم بود که غرق آب شد و در رختکن آن را y. عوض کردم و یک جفت جوراب خشک پوشیدم.
فردا: لباس هایت را چکار کردی؟
آن یکدست لباس را کنار میگذارم، چون هرگز آن شب را از یاد نخواهم برد.
فردا: چطور؟
ما از یک نبرد گلادیاتوری بیرون آمدیم. واقعا بازی بازیِ مرگ و زندگی بود و گلادیاتورها هم باید در چنین وضعیتی بجنگند تا زنده بمانند. ما هم که با یک یار کمتر ۱۰ نفر بودیم، میدانستیم برای زنده ماندن باید بدویم، تکل بزنیم و شوت کنیم.
فردا: اتفاقی در بازی رخ داد که خیلی باعث خوشحالی ات شود؟
(خنده) درست در لحظاتی که فرشاد (احمدزاد) و وحید (امیری) لب خط توپ را بین خودشان پاسکاری میکردند تا وقت بگذرد و در نهایت توپ را به پای بازیکنان الاهلی میزدند تا وقت را بکشند خیلی کِیف میکردم (خنده) ...
فردا: ... از اینکه حرص بازیکنان الاهلی را در میآوردند؟
هم از این و هم از اینکه ما هم فرصتی پیدا میکردیم تا یک مقدار استراحت کنیم. این برایمان خیلی لذت بخش بود. هر زمان هم که نزدیک شان میشدم از آنها میخواستم که به این روند ادامه بدهند و بازی را لب خط ببرند و وقت کشی فنی و باکلاس بکنند.
فردا: خسته نشدی این همه طول و عرض زمین را دویدی؟
به خاطر برنده شدن بود. فکر کنم بالای ۱۵ کیلومتر در این بازی دویدم. واقعا بعد از بازی از خستگی بیهوش شدم. خیلی دویده بودم. من تا لب خط عرضی دفاع خودمان عقب میآمدم و توپ میگرفتم و دوباره برمی گشتم نوک حمله. فردا: خیلیها درباره پنالتی که منشا زد حرف میزنند. خودت هم گفته بودی که نذر کردی؟
در آن شرایط او بهتر از هر کسی میتوانست به توپ ضربه بزند. ما همه تحت تأثیر فشار ناشی از بازی بودیم و از طرفی استرس هم داشتیم که شاید گل نشود. ولی او با روحیه و تازه نفس بود و میتوانست راحتتر از ما کار کند. برای همین وقتی پشت توپ رفت فقط از خدا خواستم که ضربه اش گل شود و برای موفقیتش در زدن گل دعا و نذر کردم. اصلا نمیتوانستم پنالتی را نگاه کنم...
فردا: ... میترسیدی گل نشود؟
دقیقا! از خدا خواستم و دعایم هم برآورده شد. البته بعد هم خودم این فرصت را پیدا کردم که پنالتی بزنم.
فردا: از اینکه شانس داری اینجا هم آقای گل شوی چه حسی داری؟
خب خیلی خوشحالم و امیدوارم در کنار قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا این اتفاق مثبت هم برایم بیفتد. ولی هدف اصلی ام این نیست. همه دویدنها و عرق ریختن هایم برای قهرمانی پرسپولیس در آسیا و شادی هواداران پرسپولیس و روح هادی نوروزی است. دوست دارم با این اتفاق هانی را شاد کنیم.
فردا: درباره الهلال حرف نمیزنی؟
این هم از شانس ما بود که با العین رودررو نشدیم تا لااقل یکی از دو بازی این مرحله مان در آزادی برگزار شود. از هواداران مان میخواهم که مانند بازی قبل باز هم دعای خیرشان را بدرقه راه ما کنند تا الهلال را هم شکست بدهیم. این بار نوبت این یکی نماینده عربستان است تا انشااله به یاری خدا آنها را هم حذف کنیم.
فردا: حرف آخر؟
هواداران بدانند که هیچ چیزی این پرسپولیس را متوقف نمیکند جز قهرمانی...
فردا: ... راستی بعد از بازی از کمال گله گی نکردی؟
نه! هرگز. کمال از باغیرتهای تیم است و ما همه میدانیم که او چقدر برای تیم زحمت کشیده و اتفاقا همه به او تبریک گفتیم و گفتیم انشااله در بازی برگشت با الهلال به بازی برمی گردد.