وقاری با اشاره به رابطه در سینما گفت: خانه سینما نام «خانه» را دارد، واقعاً متاسفم که نام این مکان خانه است . آنجا مربوط به افراد خاص نیست که سندش به نام آنها باشد .
کد خبر :
723608
خبرگزاری فارس: شنبه 11 شهریورماه همزمان با روز تولید محسن قاضی مرادی است او 76 بهار از عمر خود را سپری کرده و متاسفانه از سال 82 علایم بیماری پارکینسون در جسم او نمایان شد. به گفته خودش وقتی در فیلم «تقاطع» به اقتضای نقش، سیلی به صورت بهرام رادان که نقش فرزندش را بازی میکرد، زد لرزش دستش آغاز شد. بعد از سالها مبارزه با این بیماری امروز مشکل بلع پیدا کرده و علاوه بر لرزش دست تکلمش نیز دچار مشکل است. او به سختی صحبت میکرد اما هر کلامش با طعنه و کنایه به مسئولان و دستاندرکاران حرفه بازیگری بود. او که سالها مردم را با کمدیهای خوب و موقعیتهای مناسب خنده بر
لبانشان بست امروز روزهای سختی را سپری میکند. جراحی مهرههای کمر باعث شد تا دیگر نتواند با عصا قدم بردارد و ویلچیر نشین شد. او بارها در طی صحبتهایش گفت نیاز مالی ندارد اما نیاز روحی و عاطفی اقتضای این سن است که متاسفانه از سوی صنف بازیگری توجهی به این هنرمند نشده است. به مناسبت روز تولد قاضی مرادی از ایشان و همسرش مهوش وقاری که به تنهایی پرستاری ایشان را عهده دار است از این زوج هنرمند تقدیر شد و به دلیل وضعیت نه چندان مناسب ایشان گفت و گویی کوتاه با او داشتیم:
حضور شما باعث افتخار است که توانستیم همزمان با روز تولد آقای قاضی مرادی خدمت شما باشیم و روزی خاطره انگیز ایجاد شود. سپاس از دعوت شما. ما هیچ کدام ادعایی نداریم اما به عنوان دست اندرکاران سینما باید به ما توجه کنند. من در حوزه کاری خودم میبینم افرادی حضور دارند که من اصلاً این افراد را نمیشناسم. ایشان (قاضی مرادی) نمی تواند جلوی دوربین برود به دلیل مشکلی که برایش پیش آمده اما من که توانایی دارم هم مورد توجه دست اندرکاران قرار نمیگیرم. البته بعد از حضور در یک برنامه تلویزیونی پیشنهاد حضور در یک فیلم سینمایی بانام «بالن» فعالیت کنم جالب بود برایم که به
من گفتند شما به همراه همسرتان بیایید و هر جایی که فکر می کنید در شمال کشور برایتان مناسب است بگویید که ما فراهم کنیم. برای من جای بسیار تعجب داشت و اینقدر همراه و موافقت برایم بسیار خوب بود. برای من اولین بار بود که این صحبت می شد. قاضی مرادی: امیدوارم محبوب در حوزه بازیگری باشم قاضی مرادی :حرف هایی که می گویم شکایت نیست حکایت است. فیلم های سینمایی و سریال کار کردم بعضی ها در حرفه بازیگری مشهور هستند بعضی محبوب اند. امیدوارم من جزء محبوبها در این حوزه باشم با مهر و محبت مردم روبرو هستم. سه یا چهار بار کاندید شدم. برنده جایزه جشنواره فجر و خانه سینما شدم
درفیلمهای «ما همه خوبیم» (بیژن میرباقری) و «نامههای خیس» (مرجان اشرفی زاده) . قاضی مرادی: رابطه در سینما مهم است/ در سینما قحطالرجال است رابطه در سینما خیلی مهم است من نمی دانم چگونه این افراد جلوی دوربین میروند ما سالهاست که کار کردیم و در هیچ باندی نیستیم من الان میتوانم نام 20 بازیگر را ببرم که در باند هستند و همیشه هم سر کار هستند و در چند کار به صورت همزمان کار میکنند گویا قحط الرجال است.حساب و کتابی نیست یک جوان را گریم سنگین میکنند تا نقش پیرها را بازی کند و یک فرد مسن را با گریم جوان میکنند . نقشم را در «سه شو» حذف کردند در مجموعه «سه شو» کار
کردم آقای رضویان اجرا می کرد و خودش هم مینوشت . تهیه کننده عوض شد و آقای مهام آمد و بدون اینکه اعلام کنند به من نیاز ندارند نقشم را حذف کردند و من همچنان آفیش این کار بودم و سفر هم نرفتم در نهایت پولم را هم نداند و یک چک برای 2 ماه کار دادند . خانم ریاحی دچاری بیماری آلزایمر است درباره بیماری آقای قاضی مرادی بفرمایید. ایشان به بیماری پارکینسون مبتلا شد. سر فیلمهای نهنگ عنبر و خانه کاغذی تکلمش خیلی خوب بود یک ماه یا یک و نیم است که تکلمش مختل شده است. قاضی مرادی : در خانه کاغذی با آقای پرستویی و تینا پاکروان کار کردم خیلی خوب بود. در فیلم «نهنگ عنبر» من در کنار
خانم ریاحی کار کردم. ایشان آلزایمر دارند و افراد را کمتر میشناخت و آقای مقدم دوست داشت ما حضور داشته باشیم. شروع بیماری از چه زمانی بود وقاری: از سال 82 متوجه لرزش دستشانش شدیم آن زمان شناخت زیادی نداشتم . آن زمان فقط لرزش وجود داشت بعد از مراجعه به پزشک گفتند پارکینسون است. این لرزش ادامه داشت. این بیماری بروز و ظهور به جز لرزش دست، ندارد. چند نوع دارو دادند و استفاده می کرد . بعد از یک مدت گفتند از یک سن به بالا نباید برخی از داروها را میدادند زیرا باعث خشکی مغز می شود و داروها را تغییر دادند و جایگزین کردند. دو سه سال هست که بیماری بروز و ظهور بیشتری پیدا
کرده و افراد متوجه وضعیت ایشان شدند. قاضی مرادی: سر کار «تقاطع» بودم، آقای رادان پسرم بود من باید سر صحنه دعوایش میکردم و زدم توی گوشش، احساس کردم دستم می لرزه . اما دیگر سراغ من برای بازی نمی آیند من هنوز می توانم بازی کنم . وقاری: نکته جالب این است که بعد از بیماری ایشان به من هم کار پیشنهاد نشده است. بسیاری از بازیگران کار نمی کنند اما ایشان چون بیمار شده و حساس بیکاری اش را به پای مریضی اش می گذارد. مشکلی هم که کار ما دارد این است که هیچ جایی نیست که ما در کنار هم جمع کند و همدیگر را ببینیم . ما را در اکران «نهنگ عنبر» دعوت نکردند «نهنگ عنبر» را که بازی کردید 20
میلیاردی شد قاضی مرادی: میلیاردی شدن فیلم ناز شست کسی که سرمایه گذاری کرده است ما را حتی در اکران خصوصی فیلم دعوت نکردند. وقاری: آقای مقدم بسیار لطف دارند سر کار بی نهایت احترام می گذارند. ما متاسفانه قانونی نداریم که فیلم اگر از یک میزان بیشتر فروش داشته باشد باید به بازیگران فیلم مبلغی به خاطر فروش بالای فیلم داده شود ضعف قانون های صنفی است. احوالپرسی از بیمار توقع زیادی نیست شاید ما علاقه نداشته باشیم خیلی در شرایط بیماری دیده شویم زیرا ذهنیت مخاطب به هم نریزد اما این بیماری زندگی انسان را کامل مختل می کند به خصوص من که همه پرستاری ایشان را به عهده دارم
وگاهاً خودم را فراموش می کنم و این که غذا خوردم یا نه. احوالپرسی همیشه حضوری نیست. یک تلفن یا اظهار لطف خیلی مهم است. ما انتظاری نداریم گاهی یک تلفن هم من را خوشحال میکند. ما نیاز مالی نداریم اما یک جایی نیست که حالمان را بپرسند. برای بازی در نقشها به خودم سخت گرفتم آقای قاضی مرادی چه چیزی شما را خوشحال می کند؟ این که به ما بهاء بدهند.احساس کنیم هوای ما را دارن . مردم به من اهمیت می دهند می گویند ما به کارهای شما خیلی خندیدیم. خدارا شکر محبت مردم را دارم. من هر کاری را جدی گرفتم و به خود سخت گرفتم چه کارهایی را بیشتر دوست دارید؟ قاضی مرادی: من کارهای طنز را خودم
بیشتر دوست دارم. سریال «قرارگاه مسکونی» را دوست دارم . اما متاسفانه وقتی درخت میافتد تبرزن زیاد می شود. برای خانه سینما متاسفم/ ما در مراسمهای رسمی دعوت نکردند جشنواره فیلم فجر محل خوبی برای دیدن همکاران است. قاضی مرادی: آنجا هم فقط چند نفر را دعوت میکنند. وقاری: از ابتدای سال تا به امروز هیچ یک از مراسم سینمایی ما را دعوت نکردند. برای خانه سینما واقعا متاسفم هیچ یاری و همکاری نکردند. قاضی مرادی یک نمایشگاه برگزار کرد و از آنها خواستم تا تبلیغ کار ایشان را در خانه سینما بگذارند تا همکاران برای دیدن کارها به خانه هنرمندان مراجعه کنند . اما کم لطفی کردند .
دلم نمی خواهد گله کنم اما این اتفاق افتاده است. قاضی: من با صدف تابلو درست می کنم. 6 ماه رویش کار کردم افراد فرانسوی، ژاپنی، ایتالیایی در خانه هنرمندان از کار من دیدن کردند اما یک نفر از خانه سینما را ندیدم. خانه سینما یک مکان صنفی است و باید شرایطی را برای افرادی که بیمار هستند فراهم کند. ما از صنف انتظار داریم. آنها باید مدافع حقوق ما و پیگیر باشند . ما تنها حق عضویت میپردازیم و در جشنواره هم چند بلیت که کسی در آن سانس امکان حضور در سالن سینما را ندارد به بازیگران می دهند. این دردل بزرگ من است . خانه سینما نام خانه را دارد و باید احساس آسایش و آرامش در این مکان
باشد . واقعا متاسفم که نام این مکان خانه است . آنجا مربوط به یک افراد خاص نیست که سندش به نام آنها باشد . من وقتی می روم در خانه احساس خیلی بد دارم. هربار که به انجمن بازیگران خانه سینما می روم حالم بد می شود زیرا اینگونه برخورد می کنند که انگار لطف بزرگی در حق ما می کنندو بنده نوازی می کنند. اما فرد دیگری که می آید یک دفعه جیغ می زنند و با استقبال مواجه می شود. قاضی مرادی: من وقتی می روم از سر دلسوزی به من می گویند چطوری؟ برخورد مهربانانه برای رایگیری و انتخاب شورای مرکزی مهربانانه/ برخوردها تبعیض آمیز است وقاری: برای انتخاب شورای مرکزی دعوت می کنند و ما می رویم
همه مهربان و دوست هستند به محض اینکه انتخاب میشوند، همان برخوردهای قبلی شکل می گیرد. اساس وجود خانه سینما برای چیست؟ اگر اساسنامه را مطالعه کنید اکثر بندها با هم تناقض دارد و این خنده دار است. کسی که قصد کار در سینما را دارد باید عضو خانه سینما باشد وقتی می خواهی عضو شوی باید 5 نقش اول بازی کرده باشید. این چه اساسنامه ای است؟ خانه سینما چه کاری برای ما کرده است. ما نیاز مالی نداریم اما نیاز روحی داریم. کار هم با قرارداد سفید انجام دهیم و افتخاری جلوی دوربین برویم اما اعضای شورای مرکزی کجا هستند که حالی از ما بپرسند. متاسفانه برخوردها کاملا تبعیض آمیز است . مردم
به ما محبت دارند و من تلاش می کنم به خاطر مردم در کنارشان در جامعه باشم و در محافل حضور داشته باشم با این که بسیار کار سختی است اما این کار را انجام می دهم . قاضی مرادی: مردمی که اطراف ما هستند فقط به ما محبت دارند. و دلمان به همین مردم خوش است. شاید به دلیل همین برخورد تبعیض آمیز بود که در جشن منتقدان آن اعتراضها بهوجود آمد. من در مراسم حضور نداشتم . بعضی وقت ها افراد نمی توانند خودشان را کنترل کنند. خیلی تبعیض وجود دارد. البته آقای مشایخی هم منظورشان آقای انتظامی نبود و تنها به تبعیضی اشاره کرد که افراد را اذیت می کند.