اعتراض کیهان به بازگشت دانشجوهای ستاره دار به دانشگاه

به راستی خانم «م-گ» کیست که یک خبرگزاری دولتی اینچنین در مظلومیتش، ‌اشک تمساح ریخته و فریاد وامصیبتا سر‌می‌دهد؟!جالب اینجاست که بدانیم نامبرده از جمله اعضای فعال سازمان منافقین به‌شمار می‌رود

کد خبر : 723567
سرویس سیاسی فردا: کیهان در بخشی از گزارش خود در این باره می نویسد: ایرنا پای درد دل یکی از این دانشجویان ظاهراً ستاره‌دار می‌نشیند و می نویسد: «خانم «م-گ» یکی از دانشجویانی که در سال 90 از دانشگاه اخراج شد، در گفت‌و‌گو با ایرنا گفت: بسته شدن فضای دانشگاه‌ها در دوره احمدی‌نژاد موجب افزایش شمار دانشجویان ستاره‌دار شد، به‌طوری‌که همان کاری که دانشجویان 6 یا 7 ماه پیش از روی کار آمدن احمدی‌نژاد انجام می‌دادند، با روی کار آمدن وی انجام دادند و ستاره‌دار شدند. به گفته وی، پرونده دانشجویان ستاره‌دار زمانی بسته خواهد شد که نه 90 درصد بلکه 100 درصد این دانشجویان از جمله آقای «ض-ن» که تنها به خاطر عضویت در شورای دفاع از حق تحصیل محکوم و زندانی شده‌اند به دانشگاه‌ها بازگردند و در رشته‌هایی که دوست دارند تحصیل کنند.»!
اما به راستی خانم «م-گ» کیست که یک خبرگزاری دولتی اینچنین در مظلومیتش، ‌اشک تمساح ریخته و فریاد وامصیبتا سر‌می‌دهد؟! جالب اینجاست که بدانیم نامبرده از جمله اعضای فعال سازمان منافقین به‌شمار می‌رود که در جریان برگزاری دادگاهش در سال 88، این‌گونه لب به اعتراف گشوده است: «من، «م-گ» در کمال صحت جسم و جان و با آگاهی کامل، ناگفته‌هایی را برای دوستانم به ویژه دانشجویان بازگو می‌کنم تا باشد به آنها کمک کرده که واقعیت را با چشمانی گشوده‌تر جست‌وجو کنند. افراد [منافقین] چون نیک آگاهند که تفکر منحط سازمان هیچ برش و مقبولیتی بین نسل جوان و فعال ندارد، به همین دلیل خود را در پوشش فعالین حقوق بشر، مدافعان دموکراسی، طرفداران برابری و حقوق زنان و افرادی نگران حال و اوضاع دانشجویان محروم از تحصیل و ستاره‌دار معرفی می‌کنند و با فعالین این زمینه‌ها مرتبط می‌شوند، بدون اینکه خود را معرفی کرده و منش و مرام خود را بازگویند. من خود یکی از این افراد هستم که پس از مدت‌ها فعالیت و گمان اینکه گروه‌های مختلف را خوب می‌شناسم، در دام تعدادی از این منافقین افتادم که با دورویی در بین دانشجویان جا باز می‌کنند تا از طریق خودمان تیشه به ریشه‌مان بزنند. من ندانسته شماره بسیاری از نزدیکان و دوستان و همکلاسان خود را به اعضای دوروی این گروهک که نفاق بر دل‌هایشان خانه کرده است دادم. از این ‌اشتباه ابتدا در پیشگاه خدای یکتا و سپس نزد همه دوستانم شرمگینم. در این موقعیت حساس از همه دانشجویان آگاه تقاضا دارم رابطه خود را با تمام افراد مدعی حقوق بشر قطع کرده و بار دیگر به منافع طولانی‌مدت ایران بیندیشند.»(رجا)
به علاوه اینکه «ض-ن» - که «م-گ» در مصاحبه با ایرنا از وی نام برد - نیز از نفرات اصلی کادر منافقین در دانشگاه‌ها محسوب می‌شد که هم‌اکنون به همین جرم، دوران حبس خود در زندان را سپری می‌کند. نامبرده در عین حال با انتشار یادداشتی با عنوان «چه نباید کرد»، از گذشته ننگین خود اعلام برائت کرده و سازمان منافقین را اینچنین به چالش می‌کشد: «نطفه خطا و‌ اشتباه در رفتار سیاسی مجاهدین آنگاه بسته شد که «خشونت و ترور» را به عنوان ابزار، «ایدئولوژی» را به عنوان روایتی مطلق و حقیقی از عالم و «فعالیت مخفیانه» را به عنوان چتر حفاظتی و امنیتی پذیرفتند. مجاهدین خلق در گذر زمان و بخصوص پس از انقلاب، هر بار بیش از پیش به شاخص‌های یک «فرقه» نزدیک شده‌اند. گرچه نزدیک به یک دهه است که این فرقه بنا به اجبار و ضرورت، ظاهراً مدعی شده‌اند که مشی خشونت‌آمیز و مسلحانه را به کنار نهاده‌اند لیکن متاسفانه این توفیق اجباری، تغییرات مثبتی را در دیگر وجوه این سازمان بوجود نیاورده است. نمی‌دانم شاید برخی این قضاوت را شتاب‌زده و عجولانه بدانند ولی سرنوشت گروهی که با شعار آزادی به ترور و خشونت روی می‌آورد، عبرتی است برای آنکه اگر نمی‌دانیم چه باید کرد، لااقل بدانیم چه نباید کرد.»
ماجرای دانشجویان ستاره‌دار نه تنها به موارد فوق ختم نمی‌شود بلکه در دوران چند ماهه سرپرست وزارت علوم در دولت یازدهم، ابعاد وسیع‌تری به خود می‌گیرد. با تشکیل «کمیته بررسی وضعیت دانشجویان ستاره‌دار» و اعلام فراخوان این کمیته از دانشجویان اخراجی معترض، نامه‌ها و درخواست‌های تجدیدنظر بسیاری روانه روابط عمومی وزارت علوم می‌شود. بعضی از این مکاتبات که اتفاقاً تعدادی از آنها نیز به دست خبرنگار کیهان افتاده، حاوی نکات جالب توجه فراوانی است که در ادامه به مواردی از آنها ‌اشاره خواهد رفت.
به عنوان نمونه در یکی از این نامه‌ها، دانشجوی اخراجی رشته شیمی محض از دانشگاه فردوسی و دبير ستاد دانشجویی یکی از سران فتنه در مشهد، خطاب به وزارت علوم چنین نوشته است: «به استحضار می‌رساند اینجانب «الف-ب» در طول تحصیل به یک سال و نیم محرومیت محکوم شده بودم. بنده یک ماه پیش از اخراج از دانشگاه، تحصن یازده روزه‌ای [در مخالفت با] حکم صادره انضباطی علیه یکی از دانشجویان ترتیب داده بودم و در وقایع پس از انتخابات سال 88 به عنوان اقدام علیه امنیت داخلی به دلیل حضور در تجمعات غیرقانونی، بازداشت و به یک سال حبس محکوم گشتم. لذا از شما مقام محترم در نهایت احترام درخواست دارم در صورتی که در حق اینجانب ظلمی شده - که بنده معتقدم شده است - شرایط ادامه تحصیلم به نحوی فراهم گردد. خواه در دانشگاه خودم یا در دانشگاه آزاد یا پیام نور.»!
در نامه دیگری می‌خوانیم: «اینجانب «م-الف» دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی هستم. بنده در آذر ماه 88 به علت عضویت در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بازداشت و به 7 سال حبس تعزیری محکوم شدم که پس از تحمل 21 ماه از محکومیت خود مورد عفو رهبری انقلاب قرار گرفته و آزاد شدم. چنانچه امکان بازگشت به دانشگاه خود را ندارم، بنده حاضر هستم در هر دانشگاهی که وزارت علوم تعیین می‌کند، تحصیلات خودم را ادامه دهم.»!
مسئول شاخه دانشجویی ستاد انتخاباتی یکی از سران فتنه در قزوین نیز طی نامه‌ای بلند بالا خطاب به سرپرست پیشین وزارت علوم، این‌گونه اظهار داشته است: «اینجانب «پ-ح» از دانشجویان دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین هستم که به علت شرکت فعال در اغتشاشات بعد از انتخابات 88، به اخراج و محرومیت از تحصیل در کلیه دانشگاه‌ها تا 3 سال محکوم شدم. این حکم عیناً در شورای انضباطی تجدیدنظر هم تأیید شد. در سال پیش از انتخابات مسئول شاخه دانشجویی یکی از دو کاندید معترض به نتایج انتخابات در استان قزوین بودم اما بعد از انتخابات 2 بار دستگیر شدم و سپس با حکم کمیته انضباطی از دانشگاه اخراج و محروم از کنکور شدم. این نامه را جهت رسیدگی تسلیم حضرتعالی می‌کنم تا شاید امکانی برای بازگشت به دانشگاه برایم فراهم شود.»!
جالب آنکه در موارد فوق‌الذکر و سایر نمونه‌های از این دست، جملگی دانشجویان خاطی یا به اصطلاح ستاره‌دار، در عین اذعان به محکومیت خویش، چنان گستاخانه از لزوم بازگشت خویش به کلاس‌های درس دانشگاه سخن می‌گویند که گویی اینان ابداً جرمی مرتکب نشده‌اند!
ناگفته نماند که عملکرد تساهلی و تسامحی مدعیان اعتدال نیز چندان در زیاده‌خواهی و بی‌حیایی فتنه‌گران بی‌تأثیر نبوده و نیست، چه آنکه دولت یازدهم در همان روزهای نخست فعالیتش، با بازگشت قریب به 500 نفر از مجرمین امنیتی به دانشگاه‌های کشور موافقت کرده است!
در پایان ذکر این نکته ضروریست که طرد و پاکسازی عناصر مفسد، ملحد یا معاند از سطح دانشگاه‌های کشور نه تنها نافی آزادی و نکوهیده نیست بلکه به جهت پیشگیری از آسیب‌های احتمالی آتی بر قشر آینده‌ساز ایران اسلامی، پسندیده نیز خواهد بود؛ حال اگر عده‌ای تخطئه‌گر بر این اقدامات نام «ستاره»، «سیاره»، «منظومه» یا هر مسمی دیگری بگذارند، نه محلی از اعتنا را برخواهند انگیخت و نه در اصل سالم‌سازی محیط دانشگاه‌ها از لوث پلشتی‌ها، خدشه‌ای وارد خواهند نمود.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: