تکرار قصه تلخ نخلداران نا امید و دلالان پولدار
انگار قرار نیست قصه پردرد و تلخ دلالبازی بازار خرما تمام شود و قیمت خرما همچنان درجا میزند تا باز هم سود اصلی نخلداری نصیب دلالانی شود که فقط پول دارند.
خبرگزاری مهر: انگار قرار نیست قصه پردرد و تلخ دلالبازی بازار خرما تمام شود و قیمت خرما همچنان درجا میزند تا باز هم سود اصلی نخلداری نصیب دلالانی شود که فقط پول دارند. از سال گذشته که خرمای خود را دو دستی تقدیم دلالان کرده و پول خود را در چند مرحله و آن هم با خواهش و التماس دریافت کرده، خون دلهای بسیار زیادی برای تولید خرمای امسال داشته است؛ این قصه نخلدارانی است که استوار همچون نخلها برای تولید خرما تلاش میکنند. نخلداران هر سال خرمای خود را در اواخر شهریور و اوایل مهرماه میفروشند و حالا بار دیگر زمان کار و تلاش است تا یک سال دیگر تلاش کنند و نخلهای خود را بارور کرده و خرمای جدید را تولید کنند. یک سالی که با خون دلها، سختیها، هزینهها و مشکلات ریز و درشت بسیاری روبرو است. آبیاری یکی از مهمترین دغدغههای نخلداران است؛ در حالی که حجم بارشها کاهش یافته و میزان کمی از این بارشها ذخیره میشود، عرصههای کشاورزی گسترش یافته و سهم نخلداران از تنها سد آبی کاهش یافته است و این موضوع علاوه بر اینکه بر تولید محصول تاثیرگذار است، باعث افزایش نگرانی نخلداران از آینده نخیلات شده است. کمبود مواد مغزی در اراضی نخیلات سبب شده است تا کشاورزان مجبور باشند هر ساله هزینههای بسیار زیادی را برای کوددهی به نخلهای خود متحمل شوند؛ استفاده از کودهای دامی و شیمیایی به یکی از برنامههای مستمر نخلداران تبدیل شده است. نخل در طول سال نیازمند رسیدگی مستمر است و باید علاوه بر آبیاری، کوددهی شده، هرس شود، بارور شده و در آخر کار نیز خرما برداشت شود؛ ارتفاع بلند نخل باعث شده تا کار روی نخل به یک کار تخصصی تبدیل شود که از عهده هر کسی بر نمیآید. بالا و پائین شدن از نخلهای مرتفع هزینههای بالایی را متوجه نخلداران میکند و در هر مرحله باید کارگران توانمندی را بهکارگیری کنند تا نخلها در انتها به ثمر بنشیند و بتوانند آن را برداشت کنند. این روزها نخل ها به بار نشستهاند، شرجی و گرما باعث شده تا خرما رسیده شود و زمان برداشت محصول فرا رسیده است؛ نخلدارانی که یک سال به پای نخلهای خود عرق ریختهاند و هزینههای زیادی را متحمل شدهاند، حالا باید محصول خود را برداشت کنند. محصولی که حالا اغلب نخلداران توان نگهداری از آن را ندارند و ناچارند محصولی را که یک سال برای آن زحمت کشیدهاند، تحویل دلالانی بدهند که فقط این روزها سر و کله آنها پیدا میشود. فروش محصول بر اساس تخمین دلال نگاهش به بالای نخلها است، کل محصول باغ خود را ۱۴ تن برآورد میکند ولی دلالی که کنار او ایستاده عقیده دارد که این باغ بیشتر از ۱۲ تن محصول ندارد. کمی با هم چانه میزنند و بالاخره بر سر ۱۳ تن توافق میکنند.محمد از نخلدارانی است که فقط از طریق فروش محصول خرمای خود امرار و معاش میکند و منبع درآمد دیگری ندارد. جایی برای نگهداری محصول خود ندارد و مجبور است که قبل از برداشت محصول، خرمای خود را فروشد. البته این داستان اغلب نخلداران است؛ خانهها کوچک شده و کسی جایی برای نگهداری محصول خود ندارد؛ اگر جا هم داشته باشند، این روزها که آخر سال کشاورزی آنها است، کفگیرشان به ته دیگ خورده است و برای به دست آوردن پول هم که شده، محصول خود را پیشفروش میکنند. پیشفروش خرما هم داستان خاص خود را دارد، نخلداران و دلالان به باغ میروند و با نگاهی به بالای نخل، میزان کل خرمای باغ را تخمین میزنند و قیمت را تعیین میکنند و معامله همینطور جوش میخورد که معمولا هم میزان محصول تخمینزده شده از میزان محصول تولیدی کمتر است. دلالان که این روزها به وفور در بازارهای خرما یافت میشوند، بخشی از قیمت کل خرما را میپردازند، خرما را تصاحب میکنند و در طول سال مابقی پول خرما را به نخل داران میدهند؛ البته اگر بدهند. هزینههای نقدی و فروش نسیه نخلدارانی که به نرخ روز برای خرید کود، تامین کارگر، بکارگیری تراکتور و پرداخت حقابه و . . . هزینه کردهاند، حالا مجبورند تا بازار اشباع نشده، خرمای خود را به دست دلالان بدهند که مبادا خرما روی دستشان و یا بدتر از آن روی نخلشان بماند و مشتری نداشته باشد. خرما را کیلویی دو هزار و ۲۰۰ تومان فروختهام ولی حداقل هزار تومان برای تولید هر کیلوی آن هزینه کردهام. این در حالی است که بخش زیادی از کارهای نخل را خودم انجام دادهام و اگر کارگر میگرفتم هزینههای بیشتری برای هر کیلو خرما باید پرداخت میکردم. اینها را محمد میگوید که باید با این پول هزینه یک سال زندگی خود را تامین کند. دلش از بازار خرما و دلالبازی و قیمت پائین خرما خون است. تورم قیمت همه چیز را افزایش میدهد ولی انگار قرار نیست قیمت خرمای ما افزایش داشته باشد و اگر هم افزایشی داشته باشد، برای ما نیست و برای دلالان است که تعیینکننده قیمتها هستند. حبیب که خرمای خود را از ۱۰ روز قبل پیشفروش کرده است، مسئولان را مقصر میداند؛ نبود صنایع تبدیلی و بستهبندی خرما در قطب تولید خرما یعنی شهرستان دشتستان باعث شده است تا بخش عمده خرمای این منطقه بدون ارزش افزوده از منطقه خارج شود. بخش عمده خرمای استان بوشهر در نقاطی خارج از استان بستهبندی و فرآوری می شود، نقاطی که اصلا یک اصله نخل هم ندارند ولی خرمای بوشهر به آنجا میرود و سپس وارد بازار میشود. دلالان همچنان حاکم بازار خرما صنایع موجود نیز توان لازم برای بستهبندی و فرآوری بخش عمده محصولات استان را ندارند و بخش زیادی از خرما نیز به صورت سنتی بستهبندی می شود که اصلا کیفیت لازم برای رقابتپذیری و افزایش قیمت خرما را ندارند. قصه خرما و بازار آن تکراری است ولی کسی تلاشی برای رفع مصائب و مشکلات نخلداران نمیکند و دلالان همچنان حاکم بازار خرمایی هستند که زحمت اصلی را نخلداران میکشند و سود اصلی را دلالانی میبرند که جیبشان پر از پول است و قیمت خرما را آنها تعیین میکنند. لزوم توسعه بستهبندی و فرآوری خرما توسعه صنایع فراوری، بستهبندی، صنایع سردخانهای و انبارهای خرما میتواند نقشی بسیار مهم در بهبود وضعیت بازار خرما داشته باشند که باید برای توسعه این صنایع تلاش ویژهای صورت گیرد. دشتستان قطب تولید خرمای استان بوشهر است و بخش عمده خرمای استان در این شهرستان تولید میشود. بیش از ۱۲ هزار خانوار دشتستانی از طریق نخل و خرما امرار و معاش میکنند و ۷۰ درصد خرمای استان در این شهرستان تولید میشود. به گفته سرپرست جهاد کشاورزی شهرستان دشتستان، از هفته گذشته برداشت خرما در استان بوشهر آغاز شده است و ۳۰ هزار تن خارک و رطب از نخیلات این شهرستان برداشت شده و ۸۰ هزار تن خرما نیز برداشت خواهد شد.محمدامین جلالی با اشاره به صادرات ۱۵ تا ۲۰ هزار تن خرما از شهرستان دشتستان بیان کرد: ۲۱۰ واحد سنتی و ۳۵ واحد صنعتی بستهبندی خرما و ۱۶ واحد سردخانهای در شهرستان دشتستان فعال است. نخلداران بازار را به دست بگیرند خانوادههایی که هزینههای زندگی یک ساله خود را از طریق فروش خرما تامین میکنند، با درجا زدن قیمت خرما، قدرت خریدشان کاهش مییابد و در طول سال با مشکلات متعددی روبرو خواهند بود. این روزها درحالی که نخلداران میتوانند با اتحاد و همراهی با هم و تشکیل تعاونیهای توانمند، خودشان تعیینکننده قیمت محصول تولیدی خود باشند و قیمت را افزایش دهند، این دلالان هستند که با هماهنگیهای از پیش تعیین شده، قیمت خرما را تثبیت کردهاند و اجازه افزایش قیمت نمیدهند. کشاورزان هم یکی پس از دیگری، خرمای خود را تقدیم دلالان کرده و نقد را فدای نسیه نمیکنند، ترس آنها از این است که مبادا خرما روی دستشان بماند و به همین قیمت هم راضی هستند.این قصه تلخ همچنان تکرار میشود و گویا قرار نیست روزی برسد که نخلداران هم قدرت مانوری برای تعیین قیمت محصول خود داشته باشند.