آرزوی تاجزاده و برخی اصلاحطلبان اعدامموسوی وکروبی است
مصطفی تاجزاده آن روز دنبال اعدام آغاجری بود و امروز هم دنبال این است که میرحسین موسوی یا کروبی اعدام شوند.
کد خبر :
720801
سرویس سیاسی فردا: عباس سلیمی نمین در گفتگو با تسنیم نکاتی پیرامون مساله حصر بیان کرده که بخش هایی از آن در ادامه می آید.
- یکی از نزدیکان امام (ره) به مجاهدین خلق گرایشِ تندِ احساسی پیدا کرده بود، امام از ابزار حصر استفاده کردند تا آن فرد از فضای احساسی خارج شود. وقتی از آن فضای احساسی خارج شد طبیعتاً دیگر تداوم این مطلب موضوعیتی نداشت. حالا آن جنبۀ محدودتری داشت امادر ارتباط با موضوعاتی که چند لایه است یعنی مسائلِ مختلفی در آن دخیل است، قطعاً اقدامات بازدارنده میتواند به جامعه برای شناخت فرصت دهد.
- سیاسیون باید نسبت به پیامی که به جامعه میدهند، مسئولانه عمل کنند. نمیتوانند راحت بگویند "من شب دو ساعت خوابیدم، صندوقها را جابجا کردند!" از قضا در کتابی که اخیرا در خارج از کشور مرتبط با آقای کروبی منتشر شد، به نقل از آقای کروبی این بحث را مجددا مطرح میکند که سال 84 من چند ساعتی خوابم بُرد و روند قرائت آرا تغییر کرد. در قرائتهای اولیه قرار بود، من و آقای هاشمی به دور دوم انتخابات برویم اما روند یکدفعه تغییر کرد و از قضاء به خاطر دو ساعت خوابی بود که من داشتم!
- چه کسی آرا را قرائت میکند؟ عوامل وزارت کشور.از قضاء آقای کروبی در این مکتوبش میگوید "من نامه اعتراضی به رهبری نوشتم و رهبری در جواب من گفتند: من با آقای خاتمی صحبت کردم، آقای خاتمی گفتند سالمترین انتخاباتی که میتوانسته برگزار شود، برگزار شده است". پس ببینید استدلال آقای کروبی چقدر ضعیف است و بعد هم که با واکنش همگروهیها و همحزبیهای خود مواجه میشود که میگویند "ما انتخابات را برگزار کردیم و در شمارش آرای انتخابات مشکلی پیش نیامده است"، میگوید: "قبل از انتخابات دخالتهای سازمانیافته صورت گرفته است".
- اگر دخالتهای سازمانیافته صورت گرفته و در انتخابات تاثیر داشته، شما قبل از انتخابات باید اعتراض میکردید و رای نمیدادید. در واقع این مسائل باید باز شود و مورد بحث قرار گیرد تا نوع و سطحِ نگاهِ یک نخبه که برگزیده شده و یا به دور نهایی یک رقابتِ سیاسی برای کسب جایگاهِ ریاستجمهوری راه یافته، مشخص شود.
- در واقع این فرد نمیتواند بگوید "در سال 84 مخالف ما سرنوشت انتخابات را به مسیر دیگری کشاند". چراکه همگروهی و هم حزبی خود این افراد انتخابات را برگزار کردند و اگر دستاندرکاران انتخابات خلافی میدیدند، باید ابراز میکردند. یعنی آقای خاتمی اگر قبل از انتخابات متوجه خلافی می شد، باید اعلام میکرد، در حالیکه نه تنها بروز خلافی را اعلام نکرده بلکه آن انتخابات را سالمترین انتخابات تا آن زمان اعلام کرده است.
- متاسفانه به جای اینکه بحثهای فکری انجام دهیم و نوعِ استدلال آنها را بررسی کنیم، دایم بر طبل محاکمه میکوبیم. فکر میکنیم محاکمه بالاترین مجازاتی است که میتواند در مورد یک فردی صورت بگیرد، در حالیکه اینطور نیست. ما باید محاکمه را در تکتک محافل برگزار کنیم، یعنی بحثهایی ایجاد کنیم که آن فرد به عنوان کسی که اطلاعاتِ غلطی به جامعه داده، احساسات جامعه را برانگیخته و با احساسات جوانان بازی کرده، در محافلِ مردمی محاکمه شود و آن افراد را مقصر این مشکلات، بهم ریختگی جامعه و ضربه به خانوادههایی بدانند که مشکلی برای آنها ایجاد شده است.
- ما به این مطلب رسیدیم که حاکم شدنِ نیروهای تندرو در سالهای گذشته چه هزینۀ زیادی بر ما حاکم کرد وچقدر ما را از مسیر تمدنسازی خود دور کرد؟ ببینید چهره یک نظامِ سیاسیِ موقر و یک نظامِ سیاسی پرجاذبه که در تمدنسازی تاثیر بسیاری دارد، چقدر با بعضی حرکات نازل نیروهای تندرو مخدوش شده است؟ چقدر از پروژه تمدنسازی عقب افتاده است؟ آیا به این رسیدهایم که باید به این هزینه دادنها پایان داد یا خیر؟ این مساله را باید در نظام سیاسی دنبال کنیم.
- به عنوان مثال کیومرث صابری(گل آقا) به عنوان یک نیروی اصلاحطلب نمیخواهد فردی مانند تاجزاده در جریان اصلاحات حاکم شود، میخواهد تاجزاده باشد ولی جلودار نباشد. این را چه زمانی گفت؟ سال 83 یعنی یک دهه و اندی قبل. او از این مساله ناراحت است و در اوجِ قدرت تاجزاده هم این نکته را میگوید. ببینید ما باید مسائل را حل کنیم کما اینکه حل کردیم. مثلا 2 تا روش برای حل کردن مسالۀ آغاجری بود. به نظر من هاشم آغاجری یک حرفِ بی منطق و بی اساسی گفته بود. حرف او قابل دفاع نبود اما اینکه قوه قضاییه برای وی حکم اعدام صادر کند، بسیار کار نامربوطی بود. این مساله باید حل میشد.
- گاهی برخی افراد میخواهند واقعا مساله را حل کنند تا آرامش به جامعه منتقل شود اما برخی افراد میخواهند یک مساله را به یک نقطۀ انفجار تبدیل کنند. در موضوع آغاجری هم برخی اصولگرایان و هم برخی اصلاحطلبان در این وادی گام برمیداشتند که حتماً باید اعدام شود. البته خوشبختانه اصولگرایان عاقل گفتند "این غلط است". حالا این فرد یک حرف غلطی گفته است. اما درست نیست اگر یک نفر حرف سبکی زد، برای او حکم اعدام صادر کنیم.
[در یک افطاری] کیومرث صابری به دیوار تکیه زد و شروع کرد به نصیحت کردن. مصطفی تاجزاده هم نشسته بود. آن زمان معاون وزیر کشور بود. هاشم آغاجری هم آن زمان زندان بود. کیومرث صابری گفت "هاشم فکر میکند این مصطفی (تاجزاده) خود را به آب و آتش میزند تا او را از زندان آزاد کند. نمیداند مصطفی از خدا میخواهد او اعدام شود". این موضوع واقعیت امر بود. مرحوم کیومرث صابری عین واقعیت را در قالب طنز گفت. مصطفی تاجزاده آن روز دنبال اعدام آغاجری بود و امروز هم دنبال این است که میرحسین موسوی یا کروبی اعدام شوند. تاجزاده دنبال این نیست که مساله را حل کرده و شرایط حصر را منتفی کند. منافع او حکم میکند که این مساله را حادتر از شرایط کنونی آن کند. در حالی که یک نفر مصلح چه اصلاحطلب و چه اصولگرا، به دنبال حلِ این مساله است
- ما زمانی برای مقابله با تندرویهای آقای احمدی نژاد به صحنه آمدیم که تندرویهای ایشان متوجۀ ارکانِ اصلی نظام شد وگرنه قبل از آن چندان با تندرویهای وی مقابله نکردیم. حتی اگر برخی از نیروهای برجستۀ اصولگرا با فردمحوریهای احمدینژاد مقابله کردند، مورد حمایت قرار نگرفتند. مثلاً فردی مانند آقای توکلی را در برخی مواقع، به دلیل مقابله جدی و اصولی با آقای احمدینژاد، کنار گذاشتیم.