طلاق یک هفتهای مرد ۷۰ ساله بعد از عمری تجرد!
مدیر آژانس توریستی در تهران، دختر فرانسوی را اغفال کرد؛ مرد هفتاد سالهای بعد از یک عمر تجرد سرانجام با وساطت همسایهها و کسبه محل تَن به ازدواج داد اما این زندگی مشترک بیش از یک هفته دوام نیاورد و مرد خواستار بازگشت به دوران تجرد شد.
کد خبر :
720033
خبرگزاری تسنیم: اخبار حوادث همیشه و در تمامی برهههای تاریخ مخاطبان «پَروپا قرصی» داشته و از دههای گذشته تا به امروز همچنان در زُمره پربازدیدترین اخبار قرار داشته است، از سالیان دور نیز تعداد زیادی از خوانندگان، روزنامه را میخریدند تا صفحه حوادث آن را بخوانند. اکنون نیز با حضور خبرگزاریها و سایتهای خبری، هر روزه بخش قابل توجهی از پربازدیدترین اخبار هر رسانهای به اخبار حوادث تعلق میگیرد و صحفه حوادث روزنامهها همچنان پربازدید و پابرجاست. برای بازخوانی حوادث و پروندههای جنایی در دهههای گذشته به سراغ اخبار حوادث یکی از روزنامههای کثیرالانتشار کشور در دهه 50 رفتیم و در قالب سلسله گزارشهایی به بازخوانی این پرندهها البته با ادبیات و «قلم حوادثنویسی» خاص آن ایام(بدون دخل و تصرف در نحوه تنظیم آن) میپردازیم. در ادامه به بازخوانی حوادث و وقایع جنایی پنجم مرداد 1355 میپردازیم. ازدواج و طلاق یک هفتهای مرد هفتاد ساله و زن شصت ساله! مرد هفتاد سالهای بعد از یک عمر تجرد و گریزان بودن از ازدواج سرانجام هفته قبل با وساطت همسایهها و کسبه محل تَن به ازدواج داد اما این زندگی مشترک بیش از یک هفته دوام نیاورد و
مرد خواستار بازگشت به دوران تجرد شد. چند تن از بزرگان محله داوطلب شدند زنی را که بتواند حسین مرد هفتاد ساله را تر و خشک کند و به اصطلاح، عصای پیری او باشد برای ازدواج با او پیدا کنند، آنها پس از مدتی جستوجو با زن شصت سالهای به نام حمیده خانم که چند سال قبل همسرش را در یک حادثه از دست داده بود وارد گفتوگو شدند و موافقت وی را برای ازدواج با حسین جلب کردند. کسبه محل جشنی تدارک دیدند و طی مراسمی در یکی از محاضر رسمی عقد آنها بسته شد اما یک هفته بعد سروصدای این زن و شوهر بلند شد و حسین هفتاد ساله که تحمل هیچگونه ناراحتی از جانب همسرش را نداشت به کلانتری نارمک رفت و خواستار طلاق شد. او ماجرای ازدواج خود را با زن شصت ساله برای مأموران کلانتری شرح داد و گفت: من به زندگی مجردی خو گرفتم و بقیه عمرم را نیز میخواهم به همین ترتیب بگذرانم. حسین از مأموران تقاضا کرد ترتیبی داده شود تا بتواند هر چه زودتر حمیده را طلاق بدهد، چون آنها در کلانتری راضی به آشتی نشدند، مأموران کلانتری آنها را به دادگاه حمایت خانواده راهنمایی کردند. وعدههای پوچ، زن را از خانه گریزان کرد مردی با ادعای داشتن مستقلات زیاد یک زن را فریب داد
و از او خواست شوهر و چهار فرزندش را رها کند و به همراه او به مسافرت برود. این زن که صغری نام دارد دو هفته قبل خانه را ترک کرد و به اتفاق فیروز به مسافرت رفت، موقعی که شوهر صغری به خانه بازگشت، بچهها موضوع رابطه مادرشان را با فیروز به او گفتند، خیرالله به پاسگاه کلانتری 19 تهران رفت و علیه فیروز و همسرش صغری شکایتی تسلیم مأموران کرد. صغری پس از 10 روز به منزل بازگشت و مأموران پاسگاه کلانتری او را جهت تحقیقات به کلانتری بردند. صغری در کلانتری مدعی شد فیروز با وعده و وعید از او خواسته که از شوهرش جدا شود و با او ازدواج کند و به این بهانه او را همراه خود به شهرستانهای مختلف برد اما پس از 10 روز برای او ثابت شده وعدههای فیروز فقط به خاطر خوشگذرانی با او است. از سوی مأموران پروندهای در این زمینه تشکیل و به دادسرای ناحیه سه تهران فرستاده شد، غلامعلی عابدی دادیار شعبه دو دادسرای آن ناحیه صغری را به اتهام رابطه نامشروع با قرار لازم زندانی کرد و از مأموران خواست هر چه زودتر فیروز را دستگیر کنند. مدیر آژانس توریستی، دختر فرانسوی را اغفال کرد مدیر آژانس توریستی، یک دختر فرانسوی را از فرودگاه به خانه برد و با
تهدید اسلحه اغفالش کرد؛ او هنگامیکه دختر فرانسوی را به فرودگاه رساند تا سوار هواپیما کند، با شکایت دختر توسط پلیس انتظامی فرودگاه دستگیر شد. مدیر آژانس که «نینوس» نام دارد، «ژیزل» دختر فرانسوی را به همراه دو مرد خارجی در سالن فرودگاه منتظر پرواز هواپیما بودند از سالن فرودگاه خارج کرد، سپس به بهانهای او را با اتومبیل به خانه برد و اغفالش کرد. نینوس هنگامی که ژیزل را به فرودگاه بازگرداند توسط پلیس فرودگاه دستگیر و همراه پرونده به دادسرای تهران فرستاده شد، پرونده در شعبه 6 بازپرسی تحت رسیدگی قرار گرفت و نینوس با قرار بازداشت ممنوعالملاقات شد. ژیزل چون فرصت اقامت در ایران نداشت با همان پرواز به کشور خود رفت تا شکایتاش را از طریق سفارت ایران در فرانسه پیگیری کند.