رواج شیوههای عجیب و غریب خواستگاری در میان جوانان
خانوادههایی هم که طرفدار ازدواج به شکل سنتیاند؛ چند وقتی است شاهد شیوهها و ملاکهای جدیدی مانند دیدارهای خارج از خانه قبل از خواستگاری رسمی، پیشنهاد به خانواده دختر برای حضور در منزل پسر برای اولین دیدار، فرستادن عکس در تلگرام و ... هستند.
کد خبر :
717445
سرویس سبک زندگی فردا: رواج شیوههای عجیب و غریب خواستگاری این روزها موجب شده تا خانوادهها در همان قدم اول توقف کنند و قید دیدار حضوری دختر و پسر با یکدیگر را بزنند. شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که به خواستگاری دختری بروید یا خواستگاری راه دهید و بعد از چند جمله صحبت کردن؛ یکی یکی چیزهای عجیبی از آنها بشنوید. گاهی آنقدر متعجب میشوید که در همان قدم اول توقف میکنید و قید دیدار حضوری را میزنید. در ادامه این مطلب را به نقل از بیتوته بخوانید.
فلسفه خواستگاری رسم خواستگاری یک تدبیر ظریفانه و حساب شدهای است که متناسب با نیازهای فطری، روحی، عاطفی و ابعاد روانشناختی دختر و پسر شکل میگیرد تا موجب بالا رفتن عزت، شخصیت و انگیزه طرفین در امر ازدواج شود، اما این رسم هم اکنون دست خوش تغییراتی شده است.
تا همین چند سال گذشته، دختر خانم سنگین و رنگین مینشست خانه و پسر با دسته گل و شیرنی به خواستگاری او میآمد و منتظر میماند تا دختر نظرش را اعلام کند. شیوههای جدید خانوادههایی هم که طرفدار ازدواج به شکل سنتیاند؛ چند وقتی است شاهد شیوهها و ملاکهای جدیدی مانند دیدارهای خارج از خانه قبل از خواستگاری رسمی، پیشنهاد به خانواده دختر برای حضور در منزل پسر برای اولین دیدار، فرستادن عکس در تلگرام و ... هستند. آنها سرگردان ماندهاند که در صورت پیروی از این رسوم، چطور چند جلسه دخترشان را با یک پسر نا آشنا به پارک یا کافی شاپ بفرستند، در حالی که آنها جوان و
کم تجربهاند و به همین دلیل شاید نتوانند شناخت صحیح و کاملی نسبت به هم پیدا کنند و یا به هم دلبسته شوند. ملاکهای جدید بعضی ملاکها جای ملاکهای موثر بر رابطه زن و شوهری مانند شخصیت و اخلاق مثبت، آشنایی با روحیات جنس مخالف، چشم پاکی و اصالت خانوادگی را گرفته است. آنها به دنبال ملاک هایی هستند که برایشان نفع شخصی دارد. گویی یک زندگی آماده میخواهند تا زندگیای که تجربه ساختنش را داشته باشند. پول زیاد، شغل رسمی، ماشین شخصی، خانواده کم جمعیت، جذابیتهای ظاهری، نداشتن لهجه، اهل مُد بودن، رنگ چشم و مدل بینی، در کدام دانشگاه تحصیل کرده، از جمله ملاکهایی
است که جوانان به دنبال آن هستند تا اینکه یک دوست واقعی برای همراهی در زندگی شان پیدا کنند. شاید متوجه نباشند که چیزهایی که میخواهند، ابزارهای رفاهی زندگی است، نه ملاکهای موثر بر خوشبختی و سعادتمندی. سهراب ۳۳ ساله برای ما از ملاکهای عجیبش برای ازدواج میگوید: تنها ملاک ازدواجم، اصلاح نژادی بود، برای همین به دنبال دختری با قد بلند و موی بور و چشم رنگی بودم و به چیز دیگری اهمیت نمیدادم و وضع مالی خیلی مناسبی هم داشتم. در حال حاضر ۶ سال است که ازدواج کردم و یک دختر ۳ ساله دارم، اما هر دو ما از زندگی راضی نیستیم و مدتی است به ارتباطهای خارج از خانه فکر
میکنم. چرا خواستگاری با گل و شیرینی در منزل دختر؟ با توجه به اینکه روحیات دخترها حساستر از پسرها است و در محیط جدید، مضطرب میشوند، این اضطراب بر چهره و صحبت کردن آنها تاثیرگذار است، برای همین خواستگارها به منزل دخترها میآیند تا آنها بتواند با آرامش بیشتری شرایط پسرها را بررسی کنند. به همراه داشتن دسته گل هم به خاطر روحیه لطیف دختر و علاقه آن به گل است. گل به روح دختر طراوت میبخشد و با دیدن و بوییدن آن، ناخواسته در ضمیر ناخودآگاهش، زمینه مثبتی ایجاد میشود. پوشیدن لباس رسمی و همراهی پدر و مادر، جدیت موضوع و آمادگی پسر، برای پذیرفتن مسئولیت
زندگی را نشان میدهد که موجب اطمینان دختر به پسر میشود. اهمیت خواستگاری و نقش مدیریت پدرها خانواده با خواستگاری بنا میشود و چگونگی عملکرد در این مرحله، بر میزان سستی یا استحکام آن موثر است. همین موضوع سبب میشود تا خواستگاری پراهمیتترین و پیچیدهترین مرحله ازدواج شناخته شود، به همین منظور در این گزارش میخواهیم اصولی را در خصوص برگزاری مراسم خواستگاری در اختیار شما بگذاریم.
حدادی، روان شناس بالینی در این ارتباط میگوید: عوض کردن یک سبک و سیاق خاص، تبعاتی به همراه دارد. خواستگاری یکی از رسمهای تحت تاثیر تغییرات جامعه است که معمولا پسرها، برای صرف هزینه کمتر، مسئولیت پذیری کمتر و به دنبال آن پاسخگویی کمتر، مسیرهای فرعی را برای رسیدن به ازدواج، پیش میگیرند و دختر خانمها برای نشان دادن حسن نیت و علاقه شان، به این روشها تن میدهند، اما بهتر است که اصلا به این روشها عادت نکنیم تا ادامه پیدا نکنند.
برخی از جوانان دم بخت معتقدند: اینکه «جوانان اول خودشان بروند بیرون بعد خواستگاری رسمی انجام شود» بهتر است. رضوان ۲۷ ساله میگوید: جوانان در حضور پدر و مادرها خجالت میکشند و نمیتوانند راحت و به مدت طولانی با یکدیگر صحبت کنند. در ضمن این طوری زحمت خانوادهها کمتر است و لازم نیست پدر و مادرها مرخصی بگیرند و یا همسایهها در جریان آمدن خواستگار قرار بگیرند و بعد سوالات آنها را پاسخگو باشیم که چه شد؟ پروانه ۵۰ ساله، مادر یک پسر دم بخت معتقد است که با توجه به شناختی که از پسرش دارد، ترجیح میدهد تا مراحل اولیه آشنایی بیرون از خانه باشد، زیرا فکر میکند
پسرش با چند بار رفتن به خانه این و آن، زود تسلیم میشود و یکی را سریع انتخاب میکند، یا اینکه اگر ۲ - ۳ مرتبه خانه یک نفر برود؛ به اصطلاح نمکگیر میشود و در صورتی که فرد دلخواهش نباشد، رودربایستی میکند، یا اینکه احترام گذاشتن خانواده دختر و سفره انداختنها و پذیرایی کردنها آنها باعث میشود که جلوی چشمانش را بگیرد و از هدف اصلی که شناخت دختر است، باز بماند. موافق خواستگاری سنتی... بای، پژوهشگر آسیبهای اجتماعی میگوید: تغییر روشهای انتخاب، طبیعی است، اما مهمترین اتفاقی که افتاده است، واگذاری جوانان به خودشان است و پدر و مادر به برگزار کننده و مجری
مراسم ازدواج تبدیل شده اند. مادر برهان میگوید: من ترجیح میدهم آشنایی اولیه برای موضوعهای کلی با حضور خانوادهها انجام شود و بعد دختر و پسر برای آشنایی بیشتر و دستیابی به تفاهم در جزییات، با یکدیگر بیرون بروند و صحبت کنند. بالاخره بزرگترها دو پیراهن بیشتر از آنها پاره کردهاند و بدون اینکه عشق چشمشان را کور کند، میتوانند ناظران خوبی بر نحوه رفتار طرف مقابل، باشند. اما اینکه اول خودشان بیرون بروند و بعد خانوادهها وارد جریان بشوند؛ نقش ارشادی خانواده را تبدیل به نقش تشریفاتی میکند، گویی خودشان میبرند و میدوزند، بعد میگن خب ما پسندیدیم؛
حالا شما بیایید برای مخارج ازدواج ما، کارت بکشید. لزوم یک دستورالعمل ارشادی در ازدواج بای، آسیب شناس اجتماعی افزود: در دهههای قبل، ملاکهایی مهم بود که پایداری داشتند مانند اخلاق نیک، نجابت و اصالت، اما در حال حاضر شاهد ملاکها و شناختهای سطحی مانند رنگ مو و پوست، علاقه مندی به غذا و رنگ هستیم. خانم علیزاده یک معرّف در امر ازدواج است که در این باره میگوید: متاسفانه روشهایی رو به رواج است که با فرهنگ ایرانی-اسلامی ما همخوانی ندارد. بارها پیش آمده است که با توجه به شباهت در معیارهای اولیه اعلام شده به خانوادهها دختری را معرفی میکنم، اما به خاطر
معیارهای سطحی و ظاهری مانند اینکه در کدام دانشگاه درس خوانده است؟، مورد پسند قرار نمیگیرد. علیزاده ادامه داد: بسیاری از این موارد برای من پیش آمده و مدتها است احساس میکنم که اینگونه به جایی که باید برسیم؛ نمیرسیم. ما نیاز به یک راهنما داریم؛ یک دستورالعمل استاندارد و یک گروه که معیارهای اصیل و نحوه صحیح مراسم خواستگاری را به خانوادهها یادآوری کند. وی با بیان اینکه معتقدم به علت وجود اطمینانی که به مساجد هست؛ باید یک گروه متشکل از کارشناس متخصص، یک کارشناس مذهبی یا همان امام جماعت و والدین را در این مکان مقدس تشکیل بدهیم تا به صورت سیستماتیک، مشخصات
و معیارهای جوانان دم بخت را، به علاوه یک عکس، از آنها دریافت کنیم تا بتوانیم خانوادهها را با هم آشنا کنیم.