دستفروشی همسر جواهرساز معروف! +تصاویر
درآمد میلیونی برخی از دستفروشان، همسر جواهرفروش معروف را هم وسوسه کرده است تا همچون همسرش از کسب درآمد میلیونی عقب نماند.
کد خبر :
713713
باشگاه خبرنگاران جوان: دستفروشی پدیده ای است که اغلب جوامع شهری در دنیای امروز به نوعی با آن روبرو هستند و در برخی موارد از این پدیده با نام یک معضل اجتماعی یاد می شود. معضلی که به عقیده برخی جامعه شناسان و مدیران مدیریت شهری، برای رفع آن باید راهکارهایی مناسب و کارآمد از سوی سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته شود. فقر، بیکاری، گره های کور کارگاههای کارآفرینی که در نتیجه عدم حمایت از تولیدات داخلی به وجود آمده است، نبود نظارت مستمر بر اجرای برنامه های تدوین شده در حوزه اشتغال، فشارهای اقتصادی که بر قشر ضعیف و متوسط جامعه در تامین معاش وارد می شود،
همه و همه از جمله عواملی هستند که موجب گسترش و توسعه معضل دستفروشی می شود.
بساط گستری دستفروشان صدای کسبه و تولیدکنندگان داخلی را هم درآورده است گاهی اوقات هم بحث و درگیری میان کسبه مغازه دار و دستفروش هایی که جلوی درب مغازه آن ها اقدام به بساط گستری می کنند، ایجاد می شود. درآمد نسبتا بالا و قابل توجه دستفروشی و در بر نداشتن مواردی چون مالیات، اجاره بها و مواردی از این دست، روز به روز بر تعداد افرادی که به گروه دستفروشان می پیوندند اضافه می شود. این امر نارضایتی و اعتراض کسبه و کارکنان مشاغل مختلف که برای فروش اجناس خود مغازه ای اجاره کرده اند را در پی دارد و در برخی موارد حتی شهروندان مشاجره برخی از کسبه ها با دستفروشان را مشاهده می
کنند. اما به دلیل مظلوم نمایی این قشر معمولا دستفروش ها هستند که مورد حمایت مردم قرار می گیرند.همچنین برخی از تولیدکنندگان داخلی به دلیل اینکه دستفروشان اقدام به فروش اجناس وارداتی می کنند، از گسترش معضل دستفروشی ابراز نارضایتی کرده و عامل آن را بیکاری به ویژه در میان جوانان بر می شمرند. به طور کلی دستفروش در چشم عابران و شهروندان جوامع شهری امروز همان فرد مظلوم و ناتوانی است که از روی نیاز و احتیاج مالی در تامین معاش، به بساط گستری و دستفروشی در جلوی درب مغازه ها، گوشه پیاده راهها، مترو و دیگر معابر و مراکز پر تردد شهری اقدام می کند و کسی به میزان درآمد آن
ها در شرایط فعلی توجهی ندارد. در مرتفع کردن معضل دستفروشی، کمبود قانون نداریم بر اساس اصل 9 ماده 96 تبصره 6 کتاب مجموعه قوانین و مقررات شهرداریها اراضی، کوچه ها، میادین، خیابان ها و معابر عمومی واقع در محدوده هر شهر، ملک عمومی محسوب شده و تعرض در این معابر، تخلف تلقی می شود و شهرداریها ملزم به برخورد با متخلفان هستند.همچنین بر اساس تبصره 1 ماده 55 قانون شهرداری ها، سد معابر عمومی و اشغال پیاده روها و استفاده غیرمجاز از آنها، میدان ها، پارک ها و باغ های عمومی برای کسب و سکونت ممنوع است. بند 20 همین ماده از قانون تاکید می کند که شهرداری ها موظفند با مشاغل مزاحم
یا تاسیس اماکنی که به نحوی موجب مزاحمت شهروندان باشد، برخورد کنند.
دستفروشی همسر جواهرساز معروف زن جوان همان طور که روسری های روی گونی را مرتب می کند، می گوید: اسم من مریم است و همسر من جواهرساز است و در صنف طلافروش های بازار تهران کارگاه دارد. وضع مالی ما خوب است، اما دلم می خواهد خودم هم درآمدی برای خودم داشته باشم. چون شغل خوبی ندارم، به پیشنهاد یکی از دوستانم که در مترو با او آشنا شدم بیشتر از 3 سال است که دستفروشی می کنم.
زن دستفروش این طور ادامه می دهد: من در شبانه روز حدود 5 ساعت کار می کنم و معمولا پاتوق بساطم را عوض نمی کنم تا مشتریان ثابتم را از دست ندهم و معمولا درآمدم به 2 میلیون تومان می رسد. دوستان بسیاری دارم و خیلی از آنها دستفروش هستند و از کار و درآمدشان راضی هستند. کار خوبی است، فقط باید مردم و علاقه آن ها را بشناسی و هماهنگ با مد روز جنس بیاوری مریم دستفروشی در خیابان را راحت تر از مترو می داند و معتقد است: چون مجبور نیستی مثل فروشندگان مترو برای پیدا کردن مشتری از این قطار به آن قطار بروی اینجا گوشه خیابان راحت تر می توانی جنست را بفروشی. فقط باید حواست باشد که
اجناست نباید زیاد باشد که اگر ماموران رفع سد معبر آمدند، بتوانی بارت را برداری و در بروی. چشمک زد و در میان خنده ای ریز گفت: البته به خانم ها خیلی گیر نمی دهند. در حین گفتگو با مریم ناگهان مرد دستفروش دیگری که بساط چند نوشیدنی مختلف را روی چرخ کوچکی جا داده بود با یکی از مغازه داران که مالک سفره خانه ای در آن حوالی بود، درگیر شد. مدیر سفره خانه مدعی بود که وقتی مرد دستفروش جلوی مغازه او بساط می کند، مشتریان او کم می شود. درگیری بالا گرفت و کار به چاقو و چاقوکشی رسید. مردم که اغلب سرگرم خرید از دستفروش ها بودند در کمتر از چند ثانیه پراکنده شدند و با فاصله کوتاهی به
تماشای درگیری ایستادند. بالاخره پلیس آمد و به این درگیری پایان داد. همه جور آدمی در میان دستفروشان دیده می شود، اما همانطور که گفته شد درصد بساط گستران نیازمند کمتر از دستفروشان حرفه ای و پردرآمد است. حضور جوانان شیک پوش و تحصیلکرده پایتخت هم در میان دستفروشان به چشم میخورد و این موضوع اتفاق تازه ای نیست.
جوانانی که با صرف هزینه های بسیار بالا و پرداخت شهریه های نجومی دانشگاه ها مدرکی گرفته اند که هیچ شغل مرتبط و غیرمرتبطی با آن پیدا نمی کنند و به ناچار به شغل دستفروشی روی می آورند و با درآمد حاصل از آن گذران زندگی میکنند که البته اگر زرنگ باشند، می توانند تبدیل به فروشنده ای ماهر شوند و درآمد چند میلیونی داشته باشند. نبود شغل مناسب با درآمد کافی برای زندگی در شهر پرهزینه ای چون تهران و وسوسه درآمد پر و پیمان دستفروشی گاهی جوانان تحصیلکرده و دانشگاه رفته را در زمره بساط گستران قدیمی ماندگار می کند. شغلی که با وجود درآمدبالایی که دارد از وجه اجتماعی خوبی
یرخوردار نبوده و به گفته برخی جامعه شناسان شغلی کاذب است، اما هر روزه بر تعداد دستفروشان اضافه می شود. در چنین شرایطی سیاستگذازان رفاهی، اقتصادی و مدیران مدیریت شهری باید طی یک برنامه ریزی دقیق نسبت به شناسایی و ساماندهی به هنگام دستفروشان نیازمند اقدام کنند، زیرا دست به دست دادن دیگر آسیب ها و معضلات شهری با معضل دستفروشی هر روز بر وقوع اتفاقات تلخ و درگیریهای مداوم میان دستفروشان و ماموران سدمعبر و کسبه مغازه دار دامن خواهد زد.