وقتی یک دهه هفتادی مادر مادربزرگها میشود
جرقهٔ اولیه، یک مادربزرگ بسیار ساده در گوگل بود که مشابهاش را با تغییراتی به سبک خودم ساختم. شاید برایتان جالب باشد که من در اولین تجربههایم با دست خالی و حتی بدون چرخ خیاطی شروع به کار کردم. سعی کردم خودم شیوه ساخت عروسکها را یاد بگیرم. با آزمون و خطا جلو رفتم. بعد از آن به عروسکها شخصیت دادم، برایشان نام انتخاب کردم و برای هرکدامشان داستان خاصی نوشتم.
کد خبر :
710354
سرویس سبک زندگی فردا؛ محدثه انسینژاد: صفحه عروسکهایش در اینستاگرام پر از عروسکهای سنتی ایرانی و مادربزرگهای تپل و بانمک است. عروسکهایی که در نگاه اول یاد مادربزرگها و پدربزرگهایمان را برایمان زنده میکند. سازنده این عروسکهای زیبا کسی نیست به جز سحر تقیپور. او متولد اول فروردین ۱۳۷۱، اصالتا بختیاری و ساکن اصفهان است. فارغالتحصیل رشتهٔ فرش از دانشگاه هنر اصفهان است و بیشتر از یکسال میشود که به همراه خواهرش مشغول ساخت عروسک است. ایده ساخت این عروسکها از یک جستجوری ساده به ذهنش رسید و بعد در حالی که حتی یک چرخ خیاطی هم در خانه نداشت،
شروع به کار کرد. او و خواهرش حالا مدتی میشود که اتاقشان را به یک کارگاه کوچک تبدیل کردهاند و از ساخت عروسکها کسب درآمد میکنند. این کار برای او و خواهرش انقدر درآمد داشته که به هیچ شغل دومی فکر نمیکنند. در ادامه گفتوگوی فردا را با این دهه هفتادی موفق یا به قول مشتریهایش «مادر مادربزرگها» میخوانید.
فردا: اسمی که برای برندتان انتخاب کردید، به چه معناست؟
«آفرودال» ترکیبی است که از آفرودیته و دال ساختم. «آفرودیته» به معنی الهه زیبایی و دال یعنی عروسک. از نظر خودم ترکیبش یعنی عروسکِ الهه.
اینجا بخوانید: ماجرای جالب عروسکهای زشت دانمارکی +عکس
استقبال زیاد از اولین عروسکهایم باعث شد به فکر توسعه کار بیفتم
فردا: چطور شد که به فکر ساخت این عروسکها افتادید؟ خیلی اتفاقی بود. تابستان ۱۳۹۴، یک روز از روی بیحوصلگی و برای پرکردن اوقات فراغت در گوگل جستجو میکردم و کاردستیها را میدیدم. عروسکهای دستساز را دیدم و تصمیم گرفتم برای خودم عروسکی بسازم. یک مادربزرگ ساختم، که البته در قیاس با عروسکهای فعلیام بسیار ساده بود. قبل از آن، گاهی چیزهایی با گِل یا خمیر و پارچه ساخته بودم، ولی تصورش را هم نمیکردم که خلق آدمکها روزی حرفهٔ من بشود. فروردین ۱۳۹۵ در نمایشگاه خیریهٔ دانشگاه شرکت کردم، که البته بیشتر کارهایمان پیکسل و سرکلیدی بود و فقط دو مادربزرگ به
همراه داشتیم که بیشتر به عنوان تزئین، آنها را روی میز گذاشته بودیم، اما توجه همه را به خود جلب کرد، سریعا فروخته شدند و درخواست شد که باز هم بسازم. از آن زمان بود که تصمیم گرفتم این حرفه را جدیتر دنبال کنم و عروسکهای بیشتری را طراحی و اجرا کنم. از آن به بعد با همکاری خواهر کوچکترم کار را توسعه دادم.
فردا: لباسهای عروسکها از لباسهای سنتی ایرانی گرفته شده است؟
برای طراحی عروسکها و لباسهایشان ذهنی عمل میکنم، ولی بیشباهت به لباسهای سنتی و ایرانی نیستند.
به خاطر عروسکهایم به من لقب مادر مادربزرگها دادهاند
فردا: چرا بیشتر پیرزن و پیرمرد میسازید؟ برای کودکان هم عروسک میسازید؟
در ابتدا سبکهای مختلفی کار میکردم، عروسکهایی میساختم که کودکان با آنها بازی کنند، اما مادربزرگها و پدربزرگها بیش از دیگر کارهایم مورد توجه قرار گرفت، به گونهای که پیجم را با نامهایی مثلِ ننه دوز، پیجِ ننهها، مادربزرگ و... میشناسند و حتی به خودم لقب «آننه» دادهاند یعنی مادرِمادربزرگها. اما نکتهٔ قابل توجه برایم این است که مادربزرگها و پدربزرگها را تمام سنین و حتا خانمها و آقایان دوست دارند و گاهی آنها را برای کودکانشان و به خواست آنها سفارش میدهند. میتوانم بگویم آفرودالها عروسکهایی برای تمام سنین هستند.
عروسکها با استایل ایرانی خواستنیتر میشوند
فردا: یکی از ویژگیهای عروسکهایی که در دنیا ساخته میشود، لاغر بودن آنهاست. چیزی که باعث شده بچهها به این فکر کنند که اندام زیبایی ندارند و همه باید شبیه به آن عروسکها لاغر شوند، اما عروسکهای ساخت شما تپل و بامزه هستند. تا به حال به این نکته فکر کرده بودید؟
بله، سعی کردهام عروسکها تپل و کوچک باشند، این مورد هم مدنظر خودم بوده و هم مورد استقبال بینندگان قرار گرفته، چون به استایل ایرانی و مادربزرگها و پدربزرگها نزدیکترند و خواستنیتر میشوند.
مشتریهایم عکس پدربزرگ و مادربزرگ مرحومشان را برایم میفرستند، تا عروسکی مشابه آنها برایشان بسازم
فردا: مشتریهای شما را بیشتر چه کسانی تشکیل میدهند؟ اکثرا خانمها برای سفارش با من ارتباط برقرار میکنند، در بیشتر مواقع عروسکها را برای تزئین و قرار دادن در دکور میخواهند، گاهی برای کودکانشان و سیسمونی آنها سفارش میدهند، گاهی سفارش از روی عکس دارم که عکس پدربزرگ و مادربزرگهایشان را برایم میفرستند تا عروسکی مشابه آنها برایشان بسازم و در نبودِ این عزیزان موجبِ دلگرمیشان باشد. در موارد محدودتر هم آقایان سفارش دهنده هستند به جهت هدیه دادن به مادر یا همسرشان.
عروسک ایرانی بازار فروش خوبی دارد
فردا: این کار چقدر از شما وقت و هزینه میگیرد؟ ارزش انجامش را دارد؟
حرفهٔ من بخش مهمی از زندگی من است، تا جایی که بشود برایش عاشقانه وقت میگذارم. در این مدت یکساله بیش از هزار عروسک ساختهام اما نه برایم تکراری میشود و نه دلزدهام میکند. هزینهٔ کار در مقایسه با درآمدش پایین است، مدیریت کار و اجرا همگی دست خودم و خواهرم است، پس میتوانم بگویم از آنجایی که کار ما نوعی تفریح به حساب میآید، هزینهٔ اولیهٔ بالایی نیاز ندارد و اینکه شناخته شده و دارای محبوبیت هستیم و بازار فروش خوبی هم داریم. از همه مهمتر اینکه زیردستِ کارفرما نیستیم و هر زمان بخواهیم میتوانیم کار را تعطیل کنیم، این برای ما بسیار باارزش است.
۷ پیشنهاد غافلگیرکننده برای هدیه روز دختر اینجا بخوانید
فردا: دوست دارید کارتان را گسترش دهید؟ اگر بله چه فکرهایی درباره آن کردهاید؟
بله، به این موضوع فکر کردهام. گاهی به دوستانم برای همکاری پیشنهاد دادهام. اما کار به نظرشان سخت بوده و یا مورد علاقهٔ آنها نبود و همکاری ادامه پیدا نکرد. فعلا تصمیم گرفتهام یک تیم دونفره (من و خواهرم) باقی بمانیم چون مدلهایمان زیاد است، ریزه کاریهای خاصی دارد و هرکسی از عهدهٔ ساخت، به خصوص صورت عروسکها، بر نمیآید.
عروسکهایم مهمان خانه ایرانیان مقیم خارج هم میشوند
فردا: یک یا چند خاطره شیرین که از فروش عروسکها در ذهنتان مانده برایمان بگویید.
خاطرات خوش زیاد داشتهام. وقتی کار را شروع کردم و ابزار و وسایل کارم بسیار محدود بود و حتی چرخ خیاطی و میز کار نداشتم، یک آرزو در ذهنم بود که باعث میشد عاشفانه کار کنم و سختیها و خستگیها را به جان بخرم، میگفتم:«به امید روزی که در خانهٔ هر ایرانی یکی از این مادربزرگها باشد». حالا آرزویم تا حدودی برآورده شده. حتی گاهی عروسکها به خانهٔ ایرانیان مقیم خارج کشور میروند. وقتی عروسکها به دست مشتریان میرسد، عاشقشان میشوند و یک جمله که از اکثر خریداران شنیدهام و برایم بسیار باارزش بوده این است که:«انگار عروسکهایت زندهاند!» خاطرهٔ خوشی که
میتوانم به آن اشاره و افتخار کنم، این است که آقای یوسف علیخانی، نویسنده و مدیر نشر آموت تعدادی مادربزرگ از من خریدند که در مجموعهٔ شخصی ایشان (آموتخانه) نگهداری میشوند.
با دست خالی و بدون چرخ خیاطی شروع به کار کردم
فردا: شخصیتهای این عروسکها از کجا در ذهنتان شکل میگیرد؟
جرقهٔ اولیه، یک مادربزرگ بسیار ساده در گوگل بود که مشابهش را با تغییراتی به سبک خودم ساختم. شاید برایتان جالب باشد که من در اولین تجربههایم با دست خالی و حتی بدون چرخ خیاطی شروع به کار کردم. سعی کردم خودم شیوه ساخت عروسکها را یاد بگیرم. با آزمون و خطا جلو رفتم. بعد از آن به عروسکها شخصیت دادم، برایشان نام انتخاب کردم و برای هرکدامشان داستان خاصی نوشتم. بیشتر شخصیتها زادهٔ تخیّلم هستند، گاهی هم از شخصیتهای واقعی که روزگاری بودند و حال نیستند، جان گرفتهاند. مثلا ننه نازلی، مادربزرگِ مادرم است که من فقط نام و توصیفش را شنیدهام و از آن جایی که
شیفتهٔ شخصیتش بودم، تصمیم گرفتم تجسمش کنم.
ما انتخاب میکنیم که کودکمان با تبلت بزرگ شود یا با اسباببازیهای وطنی
فردا: چه کار باید بکنیم که بچهها بیشتر با عروسکهای وطنی بازی کنند؟
انتخاب با خودِ ماست. میتوانیم کودک را با اسباب بازیهای پلاستیکی و بازیهای رایانهای و تبلت و موارد مشابه که این روزها کم نیستند خو دهیم و یا با داستانها، افسانهها، شخصیتها و عروسکهای وطنمان بزرگشان کنیم. بخشی هم به بازار فروش و حمایت دولت برمیگردد.
میراث فرهنگی برای جلوگیری از کپی کاری عروسکها باید صاحبان سبک را به رسمیت بشناسد
فردا: تا به حال کسی بی اجازه کار شما را کپی کرده است؟
بله، این مورد برای همهٔ عروسکسازها و صاحبان سبک اتفاق میافتد، که بسیار برایمان ناراحت کننده است. بدتر از آن مواردی است که عکسِ کارهای ما را به اسمِ خودشان در پیج و کانالهایشان برای فروش قرار میدهند و متاسفانه مرجعی برای پیگیری و شکایت در این زمینه وجود ندارد. تنها به این دلخوشیم که شناخته شدهایم یا سازمان میراث فرهنگی سبک ما را میشناسد، اما این شناسایی کافی نیست، میراث فرهنگی باید سبکها را با نام خالقانشان ثبت کند. باید به هنر بیش از اینها بها داده شود.
1. فردا: چه چیزهایی در حین این کار شما را اذیت میکند؟ مثلا پیامهای نابه جا یا حرفهای دیگر.
کپی کردنِ بی اجازه. برداشتن و اشتراک گذاری عکس کارهایمان به اسم خودشان. اینکه گاهی افراد به خود اجازه میدهند، روی کارها قیمت بگذارند، بیآنکه بدانند چقدر زمان و انرژی صرف کار شده و البته در مواردی هم مشتریان سخت گیر و وسواسی هستند که انرژی زیادی از ما میگیرند.
درآمد خوبی دارم و به هیچ عنوان به شغل دوم فکر نمیکنم
فردا: آن طور که من دیدم قیمت عروسکهای شما بسیار مناسب است. از این بابت این کار واقعا برای شما سوددهی هم دارد؟ قیمتها را متناسب با قدرت خرید مردم در نظر گرفتهام. اینکه عروسکهایم به دست همهٔ هنردوستان برسد، برایم در اولویت است. به لطف خدا درآمد خوبی دارم و از نظر خودم پایین بودن قیمتها در افزایش فروش بیتاثیر نبوده است. بعد از شروع این کار هرگز به شغل دیگری فکر نمیکنم.
تبلیغات برای عروسکهای ایرانی باید بیشتر شود
فردا: اگر میتوانستید در بازار عروسک و اسباب بازی کودکان ایرانی تغییری بدهید، چه کار میکردید؟ تبلیغات را بیشتر میکردم. خیلیها اطلاعی از وجود عروسکهای ایرانی ندارند. خودِ من تا قبل از آنکه وارد این حرفه و فضای اینستاگرام شوم، واقعا نمیدانستم چقدر عروسکساز ایرانی و عروسکهای دستساز داریم. حتی اگر آنها را در فروشگاهها میدیدم، متوجه نمیشدم تولید وطنی است یا متعلق به کدام برند است. باید در مورد این کار تبلیغ شود، صاحبان سبک را به رسمیت بشناسند. شاید با این کار از کپی برداری و سواستفادههای دیگر هم بتوان جلوگیری کرد.