انتقادات تند معاون روحانی به وی در روزهای آخر دولت!
در خوشبينانهترين حالت ادامه وضع موجود را در كابينه دوازدهم خواهيم داشت كه اسمش را درجازدن ميتوان گذاشت تا بازگشت به عقب.
کد خبر :
707692
اعتماد: آخرین طبقه ساختمان معاونت، آخرین روزهای معاونت و شاید آخرین گفتوگوی شهیندخت مولاوردی در قامت معاون امور زنان و خانواده رییسجمهور. جز مردان حراست، انگار هیچ مردی به اینجا راه ندارد؛ تقریبا همه کارکنان این معاونت را زنان تشکیل میدهند، حتی کارکنان خدمات. گزیده هایی از گفتگوی اعتماد با مولاوردی در ادامه خواهد آمد.
-تنها تفريح ما اين بود كه برويم در مسجد نماز جماعت بخوانيم [ميخندد]. خواهر كوچكترم از صبح ميرفت مسجد جا ميگرفت. تلويزيون هم كه يكي، دو كانال بيشتر نداشت. يادم هست از ساعت 4 بعدازظهر به بعد، برنامهها تازه شروع ميشد؛ يعني بعد از اخبار ساعت 2. برنامه درسهايي از قرآن آقاي قرائتي آن موقع خيلي در بورس بود. يك دفترچه داشتم كه همه نكاتي كه آقاي قرائتي ميگفت را مو به مو مينوشتم.
اصلاحطلبان چگونه زنان را فریب دادند؟ اینجا بخوانید
چه سالي ازدواج كرديد؟
ازدواج من در دوران دانشگاه اتفاق افتاد با يكي از همكلاسيها. سال 66، عقد كرديم.
ازدواج با عشق يا...؟
اينها قرار نبود جزو سوالات باشد. بله ديگر، بالاخره انسان جايزالخطاست[ميخندد]. نميدانم اسمش را دوست داشتن بگذارم يا عشق، ولي بالاخره يك احساسي بود كه به پيوند زناشويي منجر شد.
پيشنهاد معاونت از طرف شخص رييسجمهور با شما مطرح شد؟
اگر خاطرتان باشد در سال 92، معاونت امور زنان و خانواده آخرين معاونتي بود كه تكليف آن معين شد، چون بعد از تشكيل كابينه، چندماهي طول كشيد تا بالاخره بر سر يك نفر براي اين معاونت به توافق رسيدند. دو ماه قبل از اينكه مسووليتم نهايي شود، در مركز بررسيهاي استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام آقاي صالحياميري با من طرح موضوع كردند.
غير از خانم مولاوردي، چه گزينههاي ديگري روي ميز بود؟
گزينههاي زيادي از گرايشهاي مختلف مطرح شده بودند. بعد از پيشنهاد آقاي صالحياميري، جلسهاي را با آقاي نهاونديان داشتم و بعد هم با شخص رييسجمهور ديداري داشتم و فرداي آن روز، حكم معاونت براي من زده شد. يكي از بحثهايي كه حاشيههاي زيادي در دولت يازدهم ايجاد كرد، موضوع ورود زنان به ورزشگاهها بود. كدام افراد، سازمانها يا گروهها بيشترين فشار را در اين زمينه به شما وارد كردند؟
-بحث ورود بانوان به ورزشگاه يكي از چالشهايي بود كه منتقدان توانستند به خوبي آن را مديريت كنند و ما را درگير حواشي آن بكنند. آن زمان، تهران ميزبان مسابقات ليگ بينالمللي واليبال بود و بحث محروميت ايران در صورت عدم اجازه به زنان و خانوادهها براي ورود به ورزشگاهها مطرح ميشد. طبق معمول هميشه، خبرنگارها براي خبرهاي حوزه زنان به سراغ من آمدند و سوال كردند كه نظر معاونت چه هست و آيا قرار است اقدامي در اين زمينه صورت بگيرد يا نه؟ من آنجا مطرح كردم كه بالاخره بعد از سي و چند سال كه از انقلابمان ميگذرد، بايد بتوانيم اين موضوع را با رعايت تمام ملاحظات شرعي و
قانوني و عرفي مديريت و ساز وكار لازم را براي اين حضور فراهم كنيم تا هم نگراني مراجع تقليد رفع شود و هم به مطالبه بخشي از جامعه پاسخ دهيم. خانمهاي نماينده مجلس نهم نسبت به اين صحبتها اعتراض كردند كه آيا اولويت معاونت امور زنان ورود به ورزشگاههاست و فضا را شلوغ كردند. بعد دوباره يك خبرنگار ديگر سراغ من آمد. گفتم اگر ما اين موضوع را مطرح ميكنيم به اين معنا نيست كه در اولويت برنامههاي ما قرار دارد، ولي همانطور كه براي زنان روستايي، زنان آسيبديده و ساير گروههاي زنان برنامه داريم، اين موضوع را هم مطالبه بخشي از زنان جامعه ميدانيم و انتظار اين هست
برنامهريزي لازم براي آن صورت بگيرد. بعد از اين مصاحبه، روزنامه كيهان اين طرف و آن طرف جملهام را زده بود و از يك پاراگراف تيتر در آورده بود كه مولاوردي گفته اولويت ما ورود زنان به ورزشگاههاست. الان هم هرجا در اينترنت سرچ كنيد اين تيتر ميآيد. همين را عليه من دست گرفتند و ميگفتند فلاني همه كارهايش را زمين گذاشته و همه همو غمش شده اين موضوع. درحالي كه واقعا اينگونه نبود. بعد هم اگر خاطرتان باشد، جلوي وزارت ورزش تجمع كردند و كفنپوش شدند كه مولاوردي حيا كن/ ورزش مردان را رها كن و از اين حرفها. همين الان هم اگر وزارت ورزش در حال پيگيري اين موضوع است بايد
همه بدانند كه منظور ورود زنان به ورزشگاهها براي همه رشتههاي ورزشي نبود. نظر ما در مورد رشتههايي بود كه تا آن زمان هم براي ورود زنان به ورزشگاهها مشكلي نداشتيم و به ناگهان محدوديت ايجاد شد. هنوز هم سوال است كه واقعا چه اتفاقي افتاد كه اين سياست تغيير كرد! مثلا در ورزش واليبال.
- نص صريح قانوني براي ثبتنام نكردن خانمها براي انتخابات مجلس خبرگان و رياستجمهوري وجود ندارد. در انتخابات اخير خبرگان، 16 خانم در آزمون اجتهاد آن شركت كردند ولي خب هيچ كدام از آنها جزو كساني نبودند كه نامشان به عنوان پذيرفتهشدگان آزمون اعلام شود. ولي هيچوقت اعلام نشد كه به دليل زن بودن، صلاحيت آنها رد شده است. بعضا مواردي را داريم كه بعد از ثبتنام با آنها تماس گرفته ميشود و دلسوزانه و دوستانه از آنها خواسته ميشود كه انصراف دهند. در رياستجمهوري هم وضع به همين ترتيب است. هميشه ميگويند زنان ميتوانند ثبتنام كنند، خب بله، زنان ميتوانند
ثبتنام كنند و هميشه هم ثبتنام كردهاند، ولي اصل ماجرا در بررسي صلاحيتهاست. در همين انتخابات امسال 137 زن ثبتنام كردند.
اینجا بخوانید: قطعی شدن انصراف زن پرحاشیه دولت از وزارت آموزش
در كابينه دولت يازدهم، وزيري كه اعتقادي به زنها نداشته باشد هم بود؟
بله. ولي نميتوانم اسمش را بياورم. [ميخندد]
-اگر به شرايط بحراني و خاصي كه دولت يازدهم تحويل گرفت برگرديم، ميبينيم رييسجمهور تصميم گرفت و مجبور به استفاده از افرادي در كابينه شد كه با كولهباري از تجربههاي وزارت و صدارت و استانداري بتوانند كشور را از اين مرحله عبور بدهند. بنابراين ميبينيم كه در اين دولت تقريبا از زنان و جوانان استفاده نشد. شايد اين وضعيت در آن شرايط قابلدفاع باشد ولي الان ديگر از آن وضعيت گذشته خبري نيست و الحمدلله كشور به ثباتي نسبي در حوزه اقتصادي، سياست داخلي و خارجي رسيده است و به نظر ميرسد كه توجيهات و بهانههاي قبلي نيست و استفاده نكردن از ظرفيت زنان و جوانان ديگر
قابل دفاع نيست.
فكر ميكنيد نبودن وزير زن در دولت دوازدهم، برگشت به عقب است؟
در خوشبينانهترين حالت ادامه وضع موجود را در كابينه دوازدهم خواهيم داشت كه اسمش را درجازدن ميتوان گذاشت تا بازگشت به عقب.