رونق تصادفهای ساختگی برای ساختن آب و نان!
فردی پس از بیحس کردن دستش، استخوان ترقوه کتف خود را با اره برید، کودکی که همزمان با هیایوی چند کودک کار پشت چراغ قرمز، خود را زیر چرخهای یک ماشین قرار داد و...
کد خبر :
706707
روزنامه جوان: فردی پس از بیحس کردن دستش، استخوان ترقوه کتف خود را با اره برید، کودکی که همزمان با هیایوی چند کودک کار پشت چراغ قرمز، خود را زیر چرخهای یک ماشین قرار داد، معتادی که در نیمههای شب خود را به میانه اتوبان و مقابل یک ماشین انداخت، پدری با لگد زدن عمدی به شکم همسرش، جنین چهارماهه خود را کشت، پسری که از سوی پدر خود به سمت یک ماشین با سرعت بالا پرتاب شد، زنی که با قیچی آهن بر دندانهای خود را برید. اشتباه نکنید؛ اینها صحنههای یک فیلم با یک ژانر وحشتناک نیست، بلکه حکایت این روزهای خانوادههایی است که از شدت فقر، روی غریزیترین عواطف انسانی خود پا میگذارند تا با قربانی کردن خود یا سایر بستگان دور و نزدیک در تصادفهای ساختگی از دیه تعیین شده در راستای تأمین هزینههای زندگی بر آیند. افزایش قیمت دیه فرصت مناسبی شد برای سودجویانی که از طریق تصادفات ساختگی جیبشان را پر پولتر کنند و در این میان سهم قربانیان اگر فوت و قطع نخاع نشوند، در بهترین حالت، دستی معیوب و پایی علیل است که چند صدهزار تومان ناقابل را نصیبشان میکند. سالها پیش بود که به رانندگان توصیه میشد هنگام عبور از کنار اتوبانها و
بزرگراهها به خصوص در ساعتهای خلوت و تاریکی هوا مراقب افرادی باشند که ناگهان از لابهلای فضای سبز حاشیه اتوبان خود را مقابل ماشین پرتاب میکنند. بعضاً هم این شگرد را متعلق به معتادانی میدانستند که طلب خسارت در این زمینه داشتند. از آنجایی که همیشه کثرت یک بحران اجتماعی تنها منجر به تلنگر زدن و فکر کردن برای یافتن راهحل میشود، این روند تا جایی ادامه یافت که خبر پرت کردن عامدانه کودکان از سوی والدین مقابل خودروهای عبوری شنیده شد. پاتک باندهای تصادفات ساختگی به پزشکی قانونی! حال آنکه با گذشت چند سال و بهرغم ادعای پزشکی قانونی برای داشتن راهکارهای لازم جهت تشخیص ساختگی بودن تصادفاتی که منجر به جرح یا فوت میشود، کار این افراد به تشکیل باندهای تصادفات ساختگی رسیده است. پزشکی قانونی میگوید الگوهایی را ثبت کرده که از سراسر کشور جمعآوری شده و در هنگام مواجهه با نمونههای مشابه تشخیص ساختگی یا غیرساختگی بودن آن را میدهد، اما از سوی دیگر این باندهای هنجارشکن که کسب درآمد با جان را انتخاب کردهاند نیز بیکار ننشستهاند و دست به طراحی راهکارها و شیوههای نوینی برای این تصادفات ساختگی میزنند تا الگوهای ثابت
در پزشکی قانونی را کنار بزنند. یکی از شهروندان درباره شگردهای تازه این افراد میگوید: چندی پیش یکی از بستگانم پشت چراغ قرمز ایستاده بود که با هیاهوی چند نفر از کودکان خیابانی برای پاک کردن شیشه خودرواش مواجه میشود. او از کودکان میخواهد که از ماشینش دور شوند، اما به محض اینکه چراغ راهنما سبز میشود حرکت میکند، ولی هنگام حرکت متوجه میشود که از روی یک مانع رد شده است، توقف میکند و میبیند که کودکی زیر چرخهای ماشین او قرار دارد که سراسیمه کودک را به بیمارستان میرساند. پس از آن یکی از اقوام این کودک برای دریافت پول و رضایت با او وارد چانهزنی میشود. وجه غیرانسانیتر این موضوع، استفاده ابزاری از کودکان و حتی جنین چند ماهه از سوی پدر و مادر خانوادههای فقیر برای دریافت دیه از طریق یک تصادف ساختگی است. چنانچه اخیراً در خبرها آمده بود که پدر یک جنین چهار ماهه با لگد زدن عمدی به شکم مادر و قربانی کردن بچه خود و بعد از آن با ایجاد یک صحنه تصادف ساختگی از بیمه درخواست دیه کامل یک انسان را کردهاند. طبق اخبار منتشر شده در اغلب این باندها 80 درصد دیه به پیمانکار تعلق میگیرد و فرد آسیب دیده حدود 4 یا 5 میلیون
تومان از این خسارت را دریافت میکند که البته تکرار این کار هم برای باندها، هم افرادی که تن به همکاری با این گروهها دادهاند، تصادفات ساختگی را به یک شغل کاذب پردرآمد برای آنها تبدیل کرده است. این باندهای تصادفات ساختگی به صورت پیمانکاری کار خود را انجام میدهند و با استفاده از افراد بهخصوص جوانانی که اعتیاد دارند، صحنه تصادف را با خسارتهای جانی که از قبل به فرد وارد کردهاند، زمینهسازی میکنند و بعد از طی مراحل قانونی دریافت دیه، این هزینه را گرفته و تنها بخش اندکی از آن را به قربانیان خود اگر زنده بمانند، تحویل میدهند. کسب مال نامشروع به قیمت جان به گفته یحیی کمالیپور، عضو هیئت رئیسه کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی، بخش دیگری از این ماجرا به کسب مال نامشروع مربوط میشود. وی در این ارتباط میگوید: ناهنجاریهایی چون تصادفات ساختگی ناشی از فقر اقتصادی است که برخی از افراد به آن روی آورده تا از قِبَل آن ضمن دریافت دیه، پولی به دست آورند، این ناهنجاریها سبب تزلزل پایههای اعتقادی مردم نیز میشود. هرچند که در این میان تنها سازمان پزشکی قانونی درگیر ماجرای تصادفات ساختگی نیست، بلکه یک سوی دیگر
این ماجرا شرکتهای بیمه هستند که باید خود را ملزم به کارشناسی دقیق این موضوع کنند و نیز از نقش پلیس راهنمایی و رانندگی و دستگاه قضایی در جلوگیری از گسترش شکلگیری پروندههای ساختگی نباید غافل شد. یادمان باشد در فقدان تصمیمسازیهای درست این ما هستیم که باید هوشیارانه عمل کنیم؛ چراکه هر رانندهای میتواند قربانی تصادفات ساختگی باشد، بدون آنکه روحش هم خبردار شود. گروهی از کلاهبرداران به قدری طبیعی رفتار میکنند که شاید بازیگران حرفهای هم نتوانند آن صحنههای خشن را به این خوبی بازی کنند. پیشتر از این هشدارهایی را در اینباره داده بودند که اگر دستگاهها هر چه زودتر جلوی تصادفات ساختگی را برای دریافت دیه نگیرند، در آینده شاهد افزایش صحنهسازی قتل در تصادفات ساختگی خواهیم بود. اگر چه صحنهسازی برای قتل در تصادفات ساختگی هنوز شیوع نیافته است، اما موضوع ایجاد جراحات عمدی با هدف اخذ دیه آنقدر جدی شده است که بیشتر و دقیقتر مورد توجه قرار گیرد و تدابیر درخوری عملیاتی شود.