واکنش رئیس مرکز تجارت جهانی ایران به تحریم جدید آمریکا
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران گفت: با این وضعیت و با خصومتهای دولت آمریکا برعلیه ایران مطمئناً اعتماد غالب مردم نسبت به اجرایی شدن برجام از بین خواهد رفت و همین امر موجب خواهد شد تا شوک بزرگی به بازارهای مختلف ایران علی الخصوص بازار ارز وارد شود.
وی افزود: غالب تحریمها هنوز پا برجا هستند و تعدادی از تحریمهایی هم که مثلاً رفع و از بین رفته اند بطور موقت تعلیق شده اند تا در زمان مقتضی، مجدداً بر سر مردم ایران برقرار و مجدداً نازل شوند!! از طرفی دیگر، هر از چند گاهی تحریمهای جدیدی نیز از جانب ایالات متحدۀ آمریکا برعلیه کشورمان تصویب میشود که خود موانع متعددی را بر سر اجرای برجام بوجود آورده و می آورد. در این ارتباط به آخرین موردی که میتوانم اشاره کنم تحریمهای S.722 آمریکا میباشد که چند روز پیش با رأی قاطع 419 نمایندۀ کنگره و پشتبند آن با رأی 98 سناتور مجلس سنا برعلیه ایران تصویب شد!! اگرچه ظاهراً این تحریمهای گسترده که به "مادر تحریمها" و یا "سیاه چالۀ تحریمها" معروف میباشند به بهانه و با تمرکز بر روی سپاه پاسداران، برنامه موشکی و حقوق بشر ایران به رشتۀ تحریر درآمده اما در واقع برنامه های اقتصادی ایران را هدف گرفته و در خصوص انتقال سرمایه و سرمایه گذاریهای خارجی محدودیتهایی را برای کشورمان ایجاد میکند که دقیقاً مانع بزرگی در برابر تحقق برجام میباشد و از همه مهمتر اینکه اصلاً پیام خوبی برای اقتصاد ایران و همچنین بازار ارز در پی ندارد.!! سبزعلیپور گفت: طرحی که به تصویب کنگره و سنا رسیده « قانون مقابله با فعالیتهای بی ثبات ساز ایران 2017» نامگذاری و با کد S.722 فعلاً کد گذاری شده است، که انواع متعددی از تحریمهای جدیدی را برعلیه کشورمان وضع میکند که میتوان از آن به «سیاه چاله تحریمها» یاد کرد. یعنی مانند سیاه چاله ای که همه چیز را با خود به درون میکشد، طرح مصوب نیز در صورت امضاء ترامپ، این توانایی را دارد که همه چیز را با خود به سیاه چالۀ تحریم بکشاند. اما خاصیت سیاه چالگی این قانون به کدام بخش برمیگردد؟ به گفته وی، طبق پیشنویس طرح که در سایت کنگره آمریکا قرار دارد، بخش 5 این قانون به وضع تحریمهای جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مربوط است. در این بخش نمایندگان کنگره از دولت خود خواستهاند تا 90 روز پس از تصویب قانون فوق، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را مشمول دستور اجرایی 13224 نماید. رئیس مرکز تجارت جهانی ایران اضافه کرد: دستور اجرایی 13244 نیز در سال 2001 توسط جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا صادر شد. در این دستور تحریمهای مهمی علیه سازمانهایی که از نظر آمریکا تروریستی محسوب میشوند، وضع شده است. فلذا طبق این دستور اجرایی اگر یک نهاد یا سازمان یا فردی بعنوان تروریست و یا حامی تروریستها شناسایی شود، مشمول تحریمهای ثانویه بانکی و غیر بانکی آمریکا میشود. این مرحله از تحریمها برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران چیز جدیدی نیست. چرا که در حال حاضر و حتی بعد از برجام که ادعا شده تحریمها برداشته شده است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تحریمهای ثانویه بانکی و غیربانکی آمریکا قرار دارد. یعنی هم اکنون نیز سپاه در لیست SDN آمریکا میباشد. در حال حاضر اگر کسی با سپاه پاسداران همکاری کند مشمول برخی تنبیهات از سوی آمریکا میشود که موقتی هستند. علیپور اظهار داشت: آنچه که وضعیت را بسیار متفاوت میکند و سبب میشود به این قانون لقب « سیاه چاله تحریمها» را بدهیم، این است که طبق دستور اجرایی 13224 هر آنکس به یک سازمانی که در این دستور اجرایی بعنوان حامی تروریسم شناسایی شده، خدماتی ارائه دهد (هر نوع خدماتی اعم از خدمات بانکی یا غیر بانکی) مشمول تحریمهای ثانویه بانکی آمریکا میشود. به اینصورت که آن فرد یا نهاد ارائه دهندۀ خدمت، خودش نیز در لیست تحریمی آمریکا یا همان SDN قرار میگیرد. یعنی دیگر خبری از یک تنبیه موقتی نیست، بلکه آن شخص یا نهاد بطور کامل در لیست تحریمی قرار میگیرد. وی گفت: شفاف و بی پرده باید عرض کنم که قانون S.722 صراحتاً این را میگوید که هر شخص و یا شرکت و سازمان داخلی و خارجی که با سپاه پاسداران همکاری کرده و خدماتی را به آن نهاد نظامی بدهد، مشمول تحریمهای سختی خواهد شد که در حال حاضر تعداد اشخاص، شرکتها و سازمانهای داخلی و خارجی که با سپاه همکاری و مبادلات مالی و اقتصادی دارند کم نیستند.!! پس باید منتظر تحریم همه آنها باشیم.!! سبزعلیپور افزود: این قانون وقتیکه در کنار قانون IFCA-2013 قرار بگیرد شرایط را بسیار سخت تر میکند. چرا که در قانون IFCA-2013 هر فرد یا نهاد ایرانی یا فرد یا نهادی که بواسطه ایران در لیست تحریمیSDN آمریکا قرار بگیرد، مشمول تحریمهای ثانویه بانکی نیز میشود. یعنی در نتیجه آن، هیچکسی در دنیا نباید چه مستقیم و چه غیرمستقیم با این فرد و نهاد همکاری کند، که در غیر اینصورت با فشارها و تنبیه هات جدی ایالات متحدۀ آمریکا و همپیمانانش روبهرو میگردد. رئیس مرکز تجارت جهانی ایران خاطرنشان کرد: بعبارت ساده تر، این قانون دایره لیست تحریمی SDN آمریکا را بسیار بسیار گسترده تر از سابق میکند. ضمناً تعداد دقیق اشخاص، شرکتها و سازمانهای مشمول تحریمهای این قانون قابل محاسبه نیست. چرا که تمام بخشهای سپاه پاسداران باضافه تمامی نهادهای مرتبط با آن در لیست سازمانهای تروریستی قرار گرفته و قطعاً مشمول دستور اجرایی 13224 خواهند شد. حال هر فرد یا نهادی که با این نهادها همکاری داشته باشد، در صورت شناسایی توسط وزارت امور خارجه آمریکا در لیست تحریمی SDN قرار میگیرد. شما تصور کنید تمام بخشهای دولتی و غیردولتی که با سپاه پاسداران همکاری و مبادلات دارند پتانسیل لازم برای قرار گرفتن در لیست تحریمی آمریکا را دارند. این وضعیت حتی از دوران قبل از برجام هم بدتر میباشد. تا قبل از برجام حدود 600 فرد و نهاد در این لیست تحریمی قرار داشت و برجام 400 نفر و نهاد را از لیست خارج کرد. اما با تصویب و اجرای این قانون میتوان پیشبینی کرد که هزاران فرد و نهاد در لیست تحریمی SDN قرار خواهند گرفت. وی گفت: درکل این اتفاق بسیار مهمی است و اثرات بسیار وسیعی در اقتصاد کشور خواهد داشت. زیرا تا بحال نهاد رسمی نظامی هیچیک از کشورهای جهان از طرف آمریکا در لیست سازمانهای تروریستی و یا حامیان تروریسم قرار نگرفته است و تحریم سپاه پاسداران، اولین مورد در جهان میباشد!! این صاحب نظر تجارت جهانی تصریح نمود: قانون S.722 تعاملات ریالی را هم هدف گرفته و تأثیرات بدی را بر این بخش از مبادلات مالی ایران میگذارد. فلذا اتفاق تازۀ دیگری که با تصویب و اجرایی شدن این قانون رخ خواهد داد، تعمیق شکاف ایجاد شده میان نهادهای ایرانی است که پس از برجام بوجود آمده است. برجام با تقسیم نهادهای ایرانی به تحریمی و خارج شده از تحریم، شکافی را ایجاد کرد که در نتیجه این شکاف، برخی رفتارهای « خود تحریمی» نیز در اقتصاد کشور مشاهده گردید. مانند خدمات ندادن برخی از بانکهای داخلی به تعدادی از نهادهای تحریم شده که سر و صدای بسیاری را نیز در آن زمان برپا کرد. بطور مشخص همکاریهایی که لازمهاش برقراری روابط بانکی خارجی بود، با محدودیتهای فراوان مواجه شد. اما این شکاف خطرناک با این قانون بسیار تشدید میشود. چرا که در برجام و در پی نوشت شماره 16 ضمیمه دوم آن، بوضوح قید شده است که روابط داخلی نهادهای ایرانی تحت تاثیر تحریمهای ثانویه بانکی آمریکا قرار ندارد. بعبارت دیگر روابط ریالی از خطر تحریمها مصون سازی شده بود. هرچند در عمل بدلیل پیچیدگی روابط بانکی، این بند خیلی راه گشا نبود اما سبب شده بود که همکاریهای داخلی میان نهادهای تحریمی و غیرتحریمی تا حدودی ترمیم و از خطرها مصون بماند و یک آرامش روانی برای همکاری داخلی نهادهای تحریمی و غیرتحریمی ایجاد کرده بود. وی گفت: اما در قانون جدید دیگر مصونیتی ولو روی کاغذ هم برای روابط داخلی و مبادلات ریالی میان نهادهای ایرانی با یکدیگر در نظر گرفته نشده است و آنها را نیز هدف قرار داده است. این مسئله علاوه بر اینکه نقض صریح برجام است، بلکه سبب افزایش شدید شکاف ایجاد شده میان نهادهای تحریمی و نهادهای غیرتحریمی ایرانی نیز خواهد شد. چنانچه ظرف روزهای آینده « قانون مقابله با فعالیتهای بیثبات ساز ایران 2017» یا همان قانون S.722 به امضاء دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برسد، واقعاً با یک « سیاه چاله تحریمها» روبهرو میشویم که افراد و نهادهای ایرانی فراوانی را با خود به درون لیست تحریمهای جدید و قدیم خواهد کشاند. سبزعلیپور به نحوه تنظیم و تصویب این طرح اعتراض کرد و افزود: در این طرح، تحریمهایی را برعلیه کشورهای ایران، کره شمالی و روسیه تصویب کرده اند که من نمیدانم قرار دادن نام جمهوری اسلامی ایران در کنار کره شمالی چه معنا و سنخیتی دارد؟ کشور ایران تابع قوانین جهانی بوده و عضو تمامی سازمانها و اکثر کنوانسیونهای بین المللی میباشد و همچنین سالهاست که به کنوانسیون بینالمللی منع جنگافزارهای شیمیایی و کشتار جمعی پیوسته است. همچنین سالها با شش قدرت جهان مذاکرات فشرده ای را درجهت اعتماد سازی و پایبندی به عدم ساخت و توسعه سلاحهای هسته ای انجام داد که حاصل آن شد توافقنامه بین المللی برجام، اما کشور کرۀ شمالی پایبند هیچیک از پیمانهای بین المللی نبوده و بدون احترام به قوانین جهانی، فقط در حال ساخت و توسعه سلاحهای کشتار جمعی و هسته ای میباشد!! حال بین این دو کشور چه سنخیت و وجه اشتراکی وجود دارد که قانونگذاران آمریکا نام ایران اسلامی را در کنار آن کشور قرار داده اند که این عمل ناشیانه آنها نوعی کج سلیقه گی و بی احترامی به جامعه جهانی و ملت بزرگ ایران میباشد. رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در پایان اظهار داشت: همچنانکه پیشتر و به کرات تأکید نموده ام، مجدداً عرض میکنم که عملکرد خصمانه مقامات هر دو حزب سرشناس آمریکایی با جمهوری اسلامی ایران طی سالهای پس پیروزی انقلاب تا به امروز به اثبات رسیده است، ضمناً تاریخ این واقعیت را نیز ثابت کرده است که رفتار و عملکرد جمهوری خواهان نسبت به دموکراتها علیه ایران تندتر و خصمانه تر بوده است. فلذا از این تاریخ به بعد نیز فشارهای کلی آمریکا علیه ما همانند سالیان گذشته برقرار خواهد بود اما بدلیل حکمرانی جمهوری خواهان علی الخصوص حضور شخص ترامپ در رأس قوۀ مجریۀ آمریکا، برخی از فشارهای سلیقه ای علیه ایران تا حدود زیادی نسبت به سالهای گذشته بیشتر و پر رنگ تر خواهد شد؛ فشارهایی همانند سختگیری در صدور ویزا، اعمال تحریمهای جدید و پی در پی، جلوگیری از نزدیکی شرکتهای آمریکایی و شرکتهای بزرگ بین المللی به بازار ایران، ایجاد محدودیتهای پولی و بانکی و... دهها مورد دیگر. اما باتوجه به اینکه دولت روحانی اکثر تخم مرغ های عملکرد خود را طی چهار سال گذشته در سبد برجام و نزدیکی به آمریکا گذاشته است، متأسفانه با بر سر کار آمدن ترامپ، موانع بیشتری بر سر اجرای برجام پیش خواهد آمد و باتوجه به اینکه جمهوری خواهان کنگره و قوه مجریه را همزمان در اختیار دارند در نتیجه اعمال تحریمها و محدودیتهای متفاوت جدید علیه ایران دور از انتظار نخواهد بود و در کوتاه مدت دست دولت روحانی بسته تر خواهد شد و از نظر روحی و روانی تأثیرات منفی بر روحیه فعالان اقتصادی ایران و حتی خارجیان مشتاق به همکاری با ایران خواهد گذاشت. همچنین تصویب قانون S.722 تأثیری بدی بر بازار ارز ایران دارد و اجرای این قانون، نرخ ارز را در بازار آزاد تا حدودی بالاتر خواهد برد. از طرفی دیگر افزایش نرخ ارز بر واردات کالاهای مصرفی تأثیر منفی خواهد گذاشت و قیمت کالاهای وارداتی نیز گرانتر تمام خواهد شد که خود بر مصرف کننده فشار خواهد آورد و نرخ تورم را نیز افزایش خواهد داد. همچنین با این وضعیت و با خصومتهای دولت آمریکا برعلیه ایران مطمئناً اعتماد غالب مردم نسبت به اجرایی شدن برجام از بین خواهد رفت و همین امر موجب خواهد شد تا شوک بزرگی به بازارهای مختلف ایران علی الخصوص بازار ارز وارد شود. ولیکن با رشد نرخ ارز، برعکس ارزش سهام بورس کاهش خواهد یافت. همچنین نظرباینکه شاخص قیمت سایر کالاها نیز بر مبنای دلار تعین میشود پس افزایش نرخ ارز موجب افزایش قیمت سایر کالاهای مصرفی خواهد شد که همین امر تورم جدیدی را نیز بر دوش مردم شریف ایران تحمیل خواهد کرد. در خاتمه مجدد تأکید اینجانب بر این است که افزایش نرخ ارز بدلیل شکننده بودن توافقنامۀ برجام، و اعمال تحریمهای پی در پی محتمل و در راه میباشد.