گفتمان اصولگرایی باید به‌روز شود/ بسنده‌کردن به چند روزنامه و خبرگزاری از ضعف‌های اصولگرایان است

سرویس سیاسی فردا: دکتر قالیباف در نامه ای که خطاب به جوانان حزب الهی بود، نوشت: «این انقلاب با تکیه بر شور و انگیزه جوانان پیروز شد و این نظام با فداکاری آنها بقای خود را تضمین کرد. در ادامه راه نیز چاره‌ای جز تکیه بر جوانان در انجام کارهای بزرگ و ماندگار نیست و یکی از کارهای بزرگ جسارت «خود‌انتقادی» و متحول کردن اصول‌گرایی، بدون تضعیف این جریان در مقابل رقیبی است که اصلی‌ترین هنر آن تزریق ترس مصنوعی به جامعه، به قصد فراموش کردن وعده‌ها و ناکارآمدی‌هایش است.» از آنجایی که روی صحبت این نامه با با جوانان است با متین منتظمی دبیرکل جامعه اسلامی دانشجویان گفتگو کردیم که در ادامه می خوانید:

فردا: اصولگرایی چه ضعف های ساختاری و رویکردی دارد که نیازمند اصلاح شدن است؟

از جمله ضعف هایی که در جریان اصولگرایی وجود دارد موضوع به روز بودن و ورود تفکرات به روز در فعالیتهای ارزشی و اصولگرایی است. به عبارتی برخی از گفتمان های ما صرفا قالب های قدیمی دارد و سعی نکرده ایم آنها را به روز کنیم. این عمده اشکالی است که به نظر من به جریان اصولگرایی وارد است که سبب شده نتواند وارد بدنه مردم و جامعه شود. البته این بدان معنا نیست که اصلا جایی در این میان نداشته باشد، زیرا در انتخابات شاهد بودیم که 16 میلیون رای دارد و می تواند تاثیر گذار باشد. اما گفتمان اصولگرایی را باید به روز کنیم.

فردا: پس روشی را که شما برای حرکت به سمت نواصولگرایی پیشنهاد می کنید به روز کردن گفتمان است؟

بله، اصولگرایی گفتمان و حرف هایی دارد که با تغییر زمان به روز نشده است. برای یکسان سازی با حال حاضر نیاز داریم گفتمان و حرف ها را به روز کنیم.

فردا: نقش جوانان و چهره هایی که می توانند در این زمینه تاثیرگذار باشند، چگونه است؟

یکی از کارهایی که جریان اصولگرایی به آن نیاز دارد، تربیت نیروی جوان است که در حال حاضر این کار صورت نمی گیرد. در فضای کنونی جوانان تاثیر بیشتری خواهند گذاشت؛ چون انرژی و زمان بیشتری دارند و می توانند با شرایط زمانه خود و فضایی که در آن قرار دارند همراه شوند. در طول تاریخ هم چه در بحث انقلاب و... کارها از دانشگاه شروع شده و از بدنه جوانان استفاده شده است.

فردا: به نظر شما در گفتمان نواصولگرایی جایگاه مردم کجاست؟

قطعا شکل گیری نظام جمهوری اسلامی بر پایه مردم است و توجه به مردم و مطالبات آنها حرف اول را می زند. در همه جریان ها در جمهوری اسلامی این اتفاق باید بیفتد. اما این اتفاق با عبور از گفتمان های قدیمی باید رخ دهد.

فردا: یکی از انتقاداتی که این چند وقت و خصوصا بعد از انتخابات به جریان اصولگرایی می شود موضوع تتلو است، به نظر شما کار درستی بود؟

من اسمش را اشتباه نمی گذارم. اصولگرایی نیازمند به روز شدن است. تتلو راهکار خوبی بود، اما یک نوع حرکت دیگری نیاز داشت. ما حرف هایی می زنیم که در دهه 60 آن را پیاده کرده ایم. آیا می توانیم همان حرفی را که در دهه 70 در دانشگاه می زدیم، امروز هم در دانشگاه بیان کنیم؟ قطعاً نه. چون فضای دانشگاه در دو زمان مختلف است و با هم فرق دارد. از سوی دیگر عرصه های ورود یکسان نیست. در دهه 70 روزنامه ای تیتری می زد و جریانی ایجاد می شد، الان با وجود شبکه های گسترده مجازی خیلی بیشتر از اخبار مطلع ایم. امروز به چند روزنامه و خبرگزاری بسنده کردن یکی از ضعف های اصولگرایان است. جوان امروز به فضای مجازی ورود پیدا می کند، چون در زمانی زندگی می کند که عصر همین چیزها است.

فردا: به نظر شما تعامل نواصولگرایی با دولت چگونه باید باشد؟

اگر بخواهیم دانشجویی به این قضیه نگاه کنیم، باید همیشه انتقاد کنیم و جاهایی که در کشور احساس خلا می کنیم آن را فریاد بزنیم تا مسئولین امر متوجه شوند و برای حل آن اقدام کنند. انتقاد از دولت هم به دلیل جناحی بازی و دعواهای سیاسی نیست، صرفا به این دلیل است که مشکلات کشور حل شود. جریان اصولگرایی و جریان حزب الهی و ارزشی باید نسبت به مشکلات کشور حساس باشد. جایی که مشکل وجود دارد، اعلام کرده راهکار ارائه و انتقاد کند.

فردا: به نظر شما نسبت نواصولگرایی با رهبری انقلاب و نهادهای حاکمیتی و جریان های رقیب باید چگونه باشد؟

در رابطه با جریان سیاسی رقیب، اگر در چارچوب قانون جمهوری اسلامی باشد صرفا در مسائل اندیشه ای با هم اختلاف دارند که باید به دور از جنگ زرگری باشد.

در رابطه با رهبر انقلاب، ایشان نفر اول جمهوری اسلامی هستند و حرفشان حجت است و همه باید از آن تبعیت کنند. مبنای فعالیت جریان های ارزشی هم باید فرمایشات رهبری باشد و در راستای آن به تمدن اسلامی که مدنظر رهبری و انقلاب است، برسد. مبنای فعالیت جریان نو اصولگرایی هم که قرار است به روز شده جریان اصولگرایی باشد و خود را با مسائل روز جامعه وفق دهد باید ولایت فقیه باشد.

در رابطه با نهادهای حاکمیتی هم جریان ارزشی باید برای نهادهایی که برای اقتدار و امنیت نظام فعالیت می کنند احترام و ارزش ویژه ای قائل باشد؛ چون جریان ارزشی و بدنه آن سیستمی است که اجازه نمی دهد به نهادهایی که برای کشور اقتدار به وجود می آورند توهین کند. اینکه برای رای اوردن و برای رسیدن به قدرت خود را اپوزیسیون نظام کند، این را در بدنه خود ندارد. بنابراین جریان های ارزشی باید نسبت به نهادهای حاکمیتی روند حمایتی داشته باشند.