پرسشهای بنیادین درباب اصولگرایی
فاصله گیری از فضای اجتماعی، ضعف در سیاست ورزی، ناتوانی در بهره گیری از مجاری ارتباط جمعی و تشتت و چنددستگی را شاید بتوان تنها بخشی از عوامل وضعیت کنونی دانست. بسیاری از چهره های شاخص اصول گرایی از این اردوگاه فاصله گرفته اند و بخش قابل توجهی از بدنه جوان و حامی نسبت به توانایی نخبگان اصول گرا در پیشبرد منافع نیروهای انقلابی ناامید شده اند.
کد خبر :
701558
سرویس سیاسی فردا؛ دکتر رسول بابایی: آنچه بر صحنه رقابت های سیاسی انتخاباتی چند سال اخیر کشورمان حاکم بوده را می توان در قالب گزاره قدرت گیری گام به گام و تدریجی اصلاح طلبان و شکست و به حاشیه رفتن اصول گرایان تحلیل کرد.
فاصله گیری از فضای اجتماعی، ضعف در سیاست ورزی، ناتوانی در بهره گیری از مجاری ارتباط جمعی و تشتت و چنددستگی را شاید بتوان تنها بخشی از عوامل وضعیت کنونی دانست. بسیاری از چهره های شاخص اصول گرایی از این اردوگاه فاصله گرفته اند و بخش قابل توجهی از بدنه جوان و حامی نسبت به توانایی نخبگان اصول گرا در پیشبرد منافع نیروهای انقلابی ناامید شده اند.
سرمایه اجتماعی اصولگرایی در معرض تهدید جدی قرار گرفته و ظرفیت های گفتمانی آن با وجود برخی اشتباهات استراتژیک دستخوش چالش های جدی شده است. نوع رفتار نخبگان اصول گرا حتی برای بدنه اجتماعی حامی هم قابل توجیه نیست و با وجود تفوق اصلاح طلبان بر فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی جدید، غالب رفتارهای اصول گرایان در معرض حملات شدید رقیب و اعتبارزدایی از آنها قرار دارد.
در چنین شرایطی و پس از چند بار شکست اصول گرایی در اکثر رقابت های سیاسی نظام جمهوری اسلامی اعم از ریاست جمهوری، انتخابات مجلس، و شوراهای اسلامی شهر و روستا به نظر می رسد وقت آن رسیده که بازسازی اصول گرایی در دستور کار قرار گیرد. نامه محمد باقر قالیباف به جوانان مومن و انقلابی را می توان در راستای پاسخ به همین ضرورت و ناظر به دغدغه های یک نیروی انقلابی برای وضعیت بغرنج کنونی اردوگاه اصلی نیروهای انقلاب دانست.
قالیباف که در نامه خود به اشکالات ساختاری، رویکردی و عملکردی در سطوح کلان و خرد اصول گرایی اشاره کرده از ضرورت «تغییر اساسی در نحوة کنش جریان اصولگرایی» گفته و اهمیت آغاز «نواصولگرایی» با تحول در سیاستورزی اصول گرایانه و استفاده ازگفتمان و چهرههایی نو را یادآور شده است. او ضمن اهمیت آسیب شناسی وضعیت کنونی نیروهای اصول گرا از اهمیت شناسایی دغدغه های جدید و ارتباط گیری با بدنه اجتماعی حامی گفته است. بحث های حائز اهمینی همچون نقش جوانان، جایگاه مردم و پیوند آرمان ها با سبک زندگی جدید جامعه ایرانی از دیگر مقولات حائز اهمیتی هستند که می توانند مبانی اصلی و وجوه ممیزه کانونی نواصول گرایی را شکل دهند. به واقع و از همین منظر می توان گفت پرسش هایی که قالیباف مطرح کرده پرسش های بنیادینی هستند که می تواننند مختصات و ویژگی های اصول گرایی جدید را ترسیم کنند.