پشت پرده اتفاقهای عجیب در وزارت ورزش
دربی که اسپانسر دو باشگاه قصد داشت با هدف کشاندن ایرانی های مقیم خارج از کشور به ورزشگاه و درآمدزایی از این راه و همچنین درآمدزایی از راه پیامک ها، آن را برگزار کند اما در نهایت دیروز این دربی لغو شد.
این روزها، بحث برگزاری دربی در آلمان یکی از داغ ترین موضوعات روز فوتبال ایران است.
به گزارش سایت نود، دربی که اسپانسر دو باشگاه قصد داشت با هدف کشاندن ایرانی های مقیم خارج از کشور به ورزشگاه و درآمدزایی از این راه و همچنین درآمدزایی از راه پیامک ها، آن را برگزار کند اما در نهایت دیروز این دربی لغو شد.
نکته جالب اینجاست که وزارت ورزش وجوانان در این ماجرا سعی داشت نشان دهد که در برگزاری دربی دخالتی ندارد اما در نهایت همه متوجه شدند که نه تنها وزیر ورزش و جوانان بلکه معاون ورزش قهرمانی اصرار ویژه ای در برگزاری دربی در آلمان دارند. رسانه های نزدیک به وزارت ورزش و جوانان و دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هم دیروز سعی داشتند تا آخرین لحظات القا کنند که دربی به هر ترتیب برگزار می شود و از دیروز این رسانه ها از برگزاری دربی دوستانه در آلمان و یا در تهران خبر می دهند. این درحالی است که ظاهرا دربی اصلا قرار نیست در آلمان برگزار شود.
یک اتفاق مشابه
نظیر چنین اتفاقی در اواخر سال ۱۳۹۵ و در ماجرای کنار رفتن نصرالله سجادی از معاونت ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان هم مشاهده شد. در حالیکه مشخص بود که دکتر سجادی نمی خواهد در وزارت ورزش و جوانان بماند و قصد کناره گیری دارد، اما از داخل وزارت ورزش و جوانان و حتی برخی خبرها حاکی از آن است که از طریق روابط عمومی وزارتخانه، به برخی رسانه ها و سایتها و کانال های تلگرامی خط داده می شد که سجادی را دو تابعیتی اعلام کنند تا کنار گذاشتنش برای وزارت راحت تر باشد و در اصطلاح بتوانند این برکناری را توجیه کنند. در کوران اخبار آن زمان دو تابعیتی ها در کشور، کنار رفتن نصرالله سجادی، که سوابق طولانی در ورزش کشور دارد به ماجرای دو تابعیتی بودنش ربط داده شد و این در حالی بود که سجادی اصلا دو تابعیتی نبود.
سید نصرالله سجادی استاد دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران که مدتی سرپرست سابق وزارت ورزش و جوانان و معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان بود هنوز از این ماجرا دلخور است و البته حق هم دارد که از این جریان سازی ها ناراحت باشد. او در تمام سالهایی که در ورزش کشور کار کرده یعنی از از سال ۱۳۶۰ که با ابلاغ محمد جواد باهنر، مدیر کل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش شد تا ریاست فدراسیون فوتبال در اواسط دهه شصت و از قائم مقامی سازمان تربیت بدنی و دبیرکلی کمیته ملی المپیک و معاون تربیت بدنی و تندرستی وزیر آموزش و پرورش تا سرپرستی کاروان ایران در بازیهای المپیک ۱۹۸۸ سئول، ۱۹۹۶ آتلانتا،۲۰۰۴ آتن و ۲۰۰۸ پکن و سرپرستی کاروان پنج دوره بازیهای آسیایی و عضویت در شورای المپیک آسیا را از سال ۱۳۷۰ تا سال نود، همیشه برای خروج از کشور،ویزا گرفته و پاسپورت دومی هم در کار نبوده اما اواخر سال گذشت موجی به راه افتاد تا او را دو تابعیتی نشان دهند.
نکته عجیب این است که در دوره اول انتخاب شدن حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور و پس از از اینکه مسعود سلطانیفر و رضا صالحی امیری نتوانستند از مجلس رأی اعتماد بگیرند، حسن روحانی، نصرالله سجادی را به عنوان سومین وزیر پیشنهادی در ۱۲ آبان ۱۳۹۲ به مجلس معرفی کرد که آن زمان سجادی موفق به کسب رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی نشد تا آن زمان سومین وزیر پیشنهادی وزارت ورزش و جوانان نتواند وارد کابینه شود. در ۲۸ مهر ۱۳۹۵ و بعد از استعفای محمود گودرزی از وزارت ورزش و جوانان، حسن روحانی، رییس جمهوری طی حکمی نصرالله سجادی را به عنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان منصوب کرد و این نشان می دهد که از نظر سیاسی هم سلطانی فر و سجادی در یک جهت قرار دارند اما برای کنار گذاشتن سجادی طور خط داده شد که او با یک سناریوی ناجوانمردانه وزارت را ترک کند. شاید اگر به صورت مستقیم به سجادی گفته می شد که وزیر جدید قصد ادامه همکاری با او را ندارد، آن وقت او بدون مشکل کنار می رفت و مهر دو تابعیتی بر پیشانی نصرالله سجادی که همواره خودش را یک معلم در ورزش ایران می داند نمی خورد.
وزارت نظرات اسپانسر را قبول می کند
با مدلی که وزارت ورزش در یکی دو فصل اخیر برای اداره استقلال و پرسپولیس ارائه کرده به نظر می رسد این وزارت با هدف عدم هزینه در دو باشگاه دولتی و پرطرفدار حاضر است نظرات اسپانسر دو باشگاه را در هر زمان و در هر وضعیتی بپذیرد اما سوال اینجاست که وزارت ورزش، تبعات برگزار نشدن دربی در آلمان را هم می پذیرد؟ البته همه می دانند که لغو دربی دوستانه در آلمان با اتفاقات و تبعات دیگری همراه خواهد بود. لغو این دربی دوستانه قطعاً پایان ماجرا نخواهد بود و این تصمیم تبعات و اتفاقات دیگری را هم به دنبال خواهد داشت. خبر لغو دربی پایتخت که قرار بود در تاریخ ۳۱ تیرماه برگزار شود، عصر روز گذشته در سایت نود اعلام شد. متعاقب انتشار این خبر از سوی سایت نود، مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس در مصاحبه ای با سایت رسمی باشگاه اعلام کرد که جمع بندی تصمیمات بر این بوده که دربی لغو شده و دیدار سوپرجام هم در تاریخ ۳۰ تیر برگزار می شود. این اتفاق در حالی رخ داد که سامانه بلیط فروشی این مسابقه از عصر روز گذشته کار خود را آغاز کرده و برخی از هواداران دو تیم که در آلمان و سایر کشورهای اروپایی سکونت دارند، اقدام به خرید بلیط های این مسابقه کردند. ارزش بلیط این مسابقه از ۲۰ تا ۷۰ یورو قیمت گذاری شده بود.
همچنین تعدادی از هواداران دو تیم با عضویت در سامانه پیامکی در مورد ترکیب دو تیم اعلام نظر کرده و برای آن مبلغ ۵ هزار تومان هم پرداخته اند. علاوه بر این، اسپانسر مشترک سرخابی ها به عنوان مسئول برگزاری این بازی، برای اخذ ویزای شینگن بیش از ۹۰ نفر اقدام کرده بود که این افراد شامل بازیکنان، مربیان، برخی از مسئولان دو باشگاه، برخی از خبرنگاران جراید، رسانه ها و سایت های خبری، و گروه فیلمبرداری و رسانه ای اسپانسر بودند که برای آنها ویزای شینگن اخذ شده و هزینه هایی هم در این زمینه پرداخت شده بود. در خصوص توافق با مسئولان ورزشگاه بیه لفلد جهت میزبانی از این دیدار، علی دایی سرمربی تیم سایپا اعلام کرده که مسئولان ورزشگاه بیلفلد خواهان عقد قرارداد ۳۲۵ هزار یورویی برای برگزاری این دیدار بودند اما به واسطه رایزنی هایی که او با مسئولان ورزشگاه بیلفلد داشته، این مبلغ به ۱۵۰ هزار یورو کاهش یافت.
حال این سئوالات پیش روی اهالی فوتبال است که تکلیف هوادارانی که برای ترکیب دو تیم اعلام نظر کرده بودند، و هزینه هایی را هم برای آن پرداخت کردند، چه خواهد شد؟ آیا این هزینه به آنها بازپرداخت خواهد شد؟ مسئله مهم تر اینکه آیا دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به خاطر لغو این مسابقه باید به اسپانسر خسارت پرداخت کنند؟ اسپانسر برگزاری این مسابقه چه توافقاتی با مسئولان ورزشگاه بیله فلد داشته و حال که این بازی لغو شده، آیا باید خسارتی را به مسئولان این ورزشگاه پرداخت کنند یا نه؟
در ماجرای دربی جنجالی که فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ بازنده های بزرگ آن بودند، تشکیلات فوتبال ما نشان داد که حاضر است به خاطر برگزاری یک بازی دوستانه، مسابقه رسمی سوپرجام را به تعویق بیندازد. تعویق سوپرجام به خاطر بازی دوستانه دربی در آلمان با تبعات و جنجال های بسیاری همراه بود و رسانه ها نقدهای بسیاری را به فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ وارد کردند. به نظر می رسد که تبعات مالی لغو دربی آلمان گریبانگیر دو باشگاه و اسپانسر آنها خواهد شد و این داستان همچنان ادامه دارد. نقش وزارت ورزش و جوانان در این اتفاق ها چیست؟ برخی وزارت را نه تنها ناظر نمی دانند، بلکه عقیده دارند وزارت ورزش به عنوان یک تماشاگر، اتفاق ها را از مقابل چشمانش گذراند و حالا هم که دربی برگزار نمی شود، موضع سکوت اتخاذ کرده است. باید منتظر ماند و دید وزارت ورزش و جوانان در این ماجرا چه واکنشی خواهد داشت و چه خط و خطوطی خواهد داد!