دلایل اصلی ناکامی سفر تیلرسون چیست؟
در شرایطی که ماموریت وزیر خارجه آمریکا در سفر به عربستان، کویت و قطر شکست خورده توصیف شده است، سوال مهم این است: دلایل این ناکامی چیست؟
کد خبر :
697115
خبرگزاری تسنیم: به نقل از رونامه رای الیوم، عبدالباری عطوان سردبیر این روزنامه در بررسی دلایل ناکامی میانجیگیری «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا در حل و فصل بحران عربی، سه دلیل اصلی برای آن برشمرد که عبارتند از:
اول: تصمیم چهار کشور عربستان، امارات، بحرین و مصر برای ناکام گذاشتن هرگونه میانجیگری که خواسته ها و شروط 13 گانه آنان برای قطر را به طور کامل محقق نسازد و موجب بالا بردن پرچم سفید از سوی دوحه نشود.
دوم: اتهام این چهار کشور علیه تیلرسون به جانبداری از قطر در بحران موجود و مخالفت با تحریم دوحه به این دلیل که به عملیات نظامی آمریکا علیه داعش آسیب می رساند.
سوم: امضای یادداشت تفاهم آمریکا و قطر برای مبارزه با منابع مالی تروریسم در جریان سفر تیلرسون به قطر.
شدت خشم محور سعودی از اظهارات تیلرسون
دشمنان قطر با این توافق مخالفت کرده و آن را کافی ندانستند و در این میان تعریف و تمجید تیرلسون از قطر به عنوان اولین طرفی که به درخواست آمریکا پاسخ داده و حمایت مالی از تروریسم را متوقف کرد، به مثابه نمک پاشیدن بر زخم این چهار کشور و تشدید خشم وعصبانیت آنان شد.
وزیر خارجه آمریکا که منطقه خلیج فارس را به خوبی می شناند و هنگامی که رئیس شرکت بزرگ اکسون موبیل بود، با سران عرب این منطقه تعامل داشت، قطر را بدون هیچ اظهار نظری ترک کرد، این یعنی چیزی که بیانگر تحقق دستاوری در این ماموریتش باشد برای عرضه ندارد و طرف های تنش بر مواضع خود تاکید داشته و حاضر به هیچ گونه امتیاز دهی نیستند که موفقیت میانجیگری کویت را به دنبال داشته باشد.
جدول کاری تیلرسون در سفری چهار روزه
تیلرسون در این سفر چهار روزه با ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه سعودی و محمد بن سلمان ولیعهد این کشور دیدار کرد و علاوه بر این با امیر کویت ملاقات داشته و دو بار نیز با تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر دیدار کرد، به این معنی که وی حامل درخواست هایی از قطر بود که فراتر از شروط 13 گانه مورد نظر محور سعودی نبود که این درخواست ها نیز با پاسخ منفی قطر روبه رو شد زیرا از نظر دوحه به معنی نقض حاکمیت قطر و تحت قیمومیت قرار دادن آن است.
پیام محوری سعودی به تیلرسون؛ قطر امضا می کند اما پایبند نمی ماند
با این توضیحات اگر بگوییم دشمنان قطر از سفر تیلرسون انتظار موفقیت نداشتند، مبالغه نکرده ایم زیرا او را به جانبداری متهم کردند و بلافاصله پس از آغاز سفرش در بیانیه مشترک متن اسناد توافق با شیخ تمیم در سال 2014 که در حضور ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه متوفی سعودی امضا شده بود، عرضه کردند با این هدف که اعلام کنند قطر امضا می کند اما به آن پایبند نمی ماند.
در این میان شیخ عبدالله بن زیاد وزیر خارجه امارات نیز که در نشست تیلرسون با وزیران خارجه کشورهای تحریم کننده علیه قطر حضور نداشت، در یک کنفرانس مطبوعاتی در ابوظبی تاکید کرد، قطر باید برای تقویت اعتماد، کاری فراتر از امضا و خودداری از اجرای آن انجام دهد.
نقطه قابل توجه در اظهارات این وزیر اماراتی این است که به هیچ وجه حرفی از شورای همکاری خلیج فارس به میان نیاورد.
شمارش معکوس برای تشدید تحریم های اقتصادی علیه قطر
به هر حال چه بسا دست خالی برگشتن تیلرسون از این سفر به معنی پایان میانجیگری آمریکا و کویت و نیز پایان آرامش چهار روزه ای باشد که در جریان سفر او حاکم بود و به این ترتیب باید گفت منطقه خلیج فارس اکنون در برابر مرحله جدیدی از شدت تنش قرار دارد که چه بسا سرفصل آن آغاز اجرایی کردن تحریم های ا قتصادی علیه قطر باشد.
آمادگی برای هر احتمالی حتی رویارویی نظامی
در این میان ورود گروه پنجم از نیروهای ترک به قطر نیز موضوع مهمی است و بیانگر آمادگی برای رویارویی با هر احتمالی به ویژه نظامی است.
نکته قابل توجه اینکه انورقرقاش که اکنون ماموریت بیان کردن مواضع محور چهارگانه جدید را برعهداه دارد، از وظیفه خود به عنوان وزیر مشاور امور خارجه در امارات فراتر رفته و در یکی از اظهارات توییتری خود گفت: راه حل موقتی، کافی نیست (اشاره به امضای توافق بین قطر و آمریکا) و باید از فرصت نادر کنونی برای تغییر طرح ویرانگر قطر در منطقه که از سال 1995 و کودتای سفید شیخ حمد بن خلیفه علیه پدرش تا کنون ادامه داشته است، استفاده کرد.
در اینجا باید پرسید نقشه طراحی شده برای تغییر طرح ویرانگر قطر چیست و چگونه به اجرا در می آید؟
این سوالی است که نمی توان به آن پاسخ داد، اما باید گفت اظهارات قرقاش تهدید خطرناکی است که اگر اجرا شود، موجب شعله ور شدن آتش جنگ در منطقه ای می شود که فارغ از این بحران عربی در اصل متشنج است.
سوق یافتن منطقه به سمت تنش هرچه بیشتر
تمام چیزی که می توان گفت اینکه منطقه به سمت تنش هرچه بیشتر پیش می رود و هرچه زمان بحران طولانی تر شود، پیچیدگی آن نیز دو چندان خواهد شد و راه حل های سیاسی و دیپلماتیک نیز به سرعت در حال محو شدن است و در چنین مواردی جایگزین آن انفجار نظامی است که همه طرفها مدعی هستند به دنبال آن نبوده و در تلاش برای جلوگیری از وقوع آن هستند.