«خندوانه» منهای خانواده!/ چرا شوخیهای خندانندهشو یک عقبگرد برای خندوانه محسوب میشود؟
مشکل اینجاست که چرا برنامهای که از روز اول با شعار «خندهی خانوادگی» آمد، ناگهان برنامهای شد که جان میدهد برای یک دورهمی مجردی که با سرنخ بعضی از شوخیهای منشوریاش، میتوان دوساعت گعده کرد و خندید و اصلأ گندش را هم درآورد.
کد خبر :
696008
رضا صیادی سردبیر هفتهنامه همشهری جوان در جدیدترین شماره این نشریه با نگارش یادداشتی در ارتباط با برنامه تلویزیونی «خندوانه» نوشت:
رودهبر شدیم از خنده، قبول! اما این همه ماجرا نیست. «خندانندهشو» موضوع داغ این روزهاست و خیلی از ما را شبها پای تلویزیون میکشاند تا طنازی تعدادی جوان خوشذوق را ببینیم که حالا روی دست بسیاری از کمدینهای پُر سابقه بلند شدهاند.
تا این جای کار مشکلی نیست، باید کلاهمان را هم بالا بیندازیم که پس از مدتها یک برنامهی همهگیر روی آنتن رفته اما این دیکته هم طبیعتأ غلطهایی دارد که باید دوستانه به طراحان خندوانه گوشزد کرد.
من البته شخصأ مشکل چندانی با جنس بیشتر شوخیهای این برنامه ندارم، مشکلم اینجاست که چرا برنامهای که از روز اول با شعار «خندهی خانوادگی» آمد، ناگهان برنامهای شد که جان میدهد برای یک دورهمی مجردی که با سرنخ بعضی از شوخیهای منشوریاش، میتوان دوساعت گعده کرد و خندید و اصلأ گندش را هم درآورد.
من این تغییر ریل را برای خندوانهای که چهارسال مخاطبش را با خودش جلو آورده، یک عقبگرد کامل میدانم؛ برنامهای که در همهی مسابقههای قبلیاش، به فکر این بوده که دختر هفتسالهی من هم کنارم نشسته و برنامه را میبیند، انگار ناگهان فراموشش شده که اینجا خانواده نشسته است!
ممکن است بگویید پیازداغش را زیاد نکن، حالا دوتا شوخی ناجور هم شده، به کجای دنیا بر میخورد، ولی من میگویم ساده نگیر رفیق! اگر دختر تو هم کنارت نشسته بود و سوال میکرد که بابا داستان «شیث و نصرتی» چیست؟ و مجبور میشدی آسمان و ریسمان را به هم ببافی که دوتا رفیق فوتبالیست هستند که خیلی باهم دوستند! به من حق میدادی که اعتراض کنم و حالا باید خدا خدا کنم که دو روز بعد همین کلیدواژهها را به گوگل ندهد، چون احتمال دارد عکسهایی ببیند که مناسب سنش نباشد.
شما را نمیدانم ولی وقتی من با صدای بلند به برخی از شوخیهای این برنامه که ارجاع ظریفی به چند نکتهی جنسی داشت میخندیدم، هیچ پاسخی برای اهل خانه نداشتم که همینطور صافصاف نگاهم میکردند و نمیدانستند قضیه چیست.
اگر این برنامه در ساعتی دیگر، در شبکهای دیگر، در برنامهای که ادعای «دورهمی خانوادگی» نداشت پخش میشد، من شخصأ مشتری پر و پا قرصش میشدم ولی برای خندوانه یک تغییر رویکرد ماهوی بود. یک خروج از مانیفست مشهود که سطح برنامه را از یک ضیافت شبانهی خانوادگی به یک شوخی تینایجری تقلیل داد.
تکمله: بگذارید آخر این یادداشت اعتراف کنم آنقدر هم که نشان دادم دغدغهی یک خانوادهی پاستوریزه را ندارم که اگر داشتم، خواندن همین یادداشت هم برایشان سم مهلک بود! ولی این چند خط را به احترام آن رفیق نوشتم که نگران فرزندش بود، نگران خانوادهاش بود...