شیرین صمدی: خیلی از مجریان زن هزار حاشیه دارند! +عکس

گفت‌وگو با شیرین صمدی؛ مجری «عصرخانواده» بعد از انتشار خبر ممنوع‌التصویری‌اش در تلویزیون را بخوانید.

کد خبر : 695775
خبرگزاری صبا: شنبه‌شب تصویری از پست صفحه شیرین صمدی؛ مجری برنامه عصر خانواده در فضای مجازی دست به دست چرخید که حکایت از ممنوع‌التصویر‌شدنش داشت به این ‌خاطر که در تئاتری بازی کرده‌ بود. موضوعی که پیش از این برای خیلی از مجریان اتفاق افتاده بود، طعم بازی روی صحنه را چشیده بودند و مشکلی برایشان به‌وجود نیامده بود، به‌همین خاطر این تصمیم سازمان برای صمدی کمی ابهام‌آور بود و باعث شد تا با او گپی بزنیم و گلایه‌هایش را در این زمینه بشنویم که در ادامه می‌خوانید.

شب گذشته در پستی (که شما در صفحه شخصی‌تان به اشتراک گذاشتید) خواندیم که به خاطر بازی در یک تئاتر شما ممنوع‌التصویر شده‌اید. آیا این موضوع صحت دارد؟

بله؛ صحت دارد.

به‌نظرتان آیا بازی کردن در تئاتر با اصول اجرا منافات دارد؟

این سوال من هم هست.

نمایش شما از چه زمانی روی صحنه رفته است؟ آیا ممکن است پوششی که در حین بازی روی صحنه داشته‌اید باعث ایجاد این مسئله شده باشد؟

نمایش ما هنوز روی صحنه نرفته است(می‌خندد).

چه عجیب!

و عجیب‌تر این‌که من از طریق تئاتر وارد تلویزیون شدم و حتی اوایل مجری‌بازیگر بودم و بعد تبدیل به یک مجری صرف شدم اما ظاهرا به این ‌دلیل که عکس‌ها و تیزر تبلیغاتی تئاترمان -مثل همه بازیگران و کارگردان تئاتر- را در اینستاگرامم گذاشتم کارم دچار مشکل شده است. این نمایش و فعالیتم در زمینه تئاتر خیلی طبیعی است، حتی در آن تیزر و پوستر، حجاب چندان نامناسبی هم نداشتم ولی دوستان ایراد گرفتند که چرا اصلا از خودش عکس گذاشته است و پرسیدند که چرا اصلا او تئاتر کار کرده است؟

اما این اتفاق برای خیلی از مجریان افتاده است که در عرصه تئاتر و نمایشنامه‌خوانی حضور و فعالیت داشته‌اند.

شاید با این مسئله خیلی سلیقه‌ای برخورد شده است دقیقا نمی‌دانم داستان از چه قرار است. هفته گذشته تهیه‌کننده برنامه «عصر خانواده» با من تماس گرفت و گفت؛ «خانم صمدی چه کار داری می‌کنی»، گفتم؛ «هیچی»، پرسید که «چه چیزی را در اینستاگرامت گذاشتی؟» گفتم؛ «تیزر و عکس تئاترم را در اینستاگرام گذاشته‌ام.» و او گفت که «به ما از حراست تلفن‌ کردند و گفتند که خانم صمدی دیگر اجازه اجرا ندارد چون دارد تئاتر کار می‌کند.» من هم گفتم که «فکر نمی‌کنم تئاتر منافاتی با اجرای تلویزیونی داشته باشد و مورد نامتعارفی وجود داشته باشد.» اما درنهایت به من گفتند که «شما دیگر اجازه اجرا ندارید.» و الان دو هفته است که دیگر اجرا نمی‌کنم. گویا دارند کسی دیگر را هم جایگزین من می‌کنند.

پیگیری نکردید که چرا این اتفاق برای شخص شما افتاده است؟

خیر چون معتقدم نباید دنبال چیزی بدوم. علاقه‌ای هم ندارم که خواهش کنم و بگویم لطفا اجازه بدهید تا من برگردم!

پس می‌توان گفت؛ احتمالا کمی به شما برخورده است؟

کسانی که من را بشناسند می‌دانند که مجری بی‌حاشیه‌ای هستم. صفحه اینستاگرامم را هم ببینید متوجه می‌شوید که چقدر از حاشیه فراری هستم؛ نه عکس عجیب و غریبی می‌گذارم و نه معمولا از جنس حاشیه‌هایی که مجری‌ها برای خودشان درست می‌کنند به این دلیل که معروف بشوند، من چنین روندی را طی دوران کاری‌ام نداشتم و نیز هیچ کار خلاف مقرراتی نکرده‌ام. به این دلیل که خودم را فقط مجری نمی‌دانم، کارگردانی و نویسندگی می‌کنم، یک کار ۷۲ قسمتی عروسکی برای شبکه پنج‌سیما داشتم که پخشش تمام شد. حتی در حوزه مستندسازی فعالیت دارم و کارهای زیادی بلد هستم بنابراین مجری صرف نیستم که تشنه تصویر باشم. همیشه سعی کردم که کارم را درست انجام بدهم و هیچ‌وقت حاشیه‌ای را برای خودم به‌وجود نیاورم و کار خودم را بکنم. به‌همین خاطر فکر نمی‌کنم به‌خاطر یک کار هنری باید ممنوع التصویر شود.

شما دقیقا از چه سالی کارتان را شروع کردید؟

از سال ۸۳ با شبکه اصفهان کارم را شروع کردم، از سال ۸۹ به شبکه یک‌سیما آمدم مجری ثابت این شبکه شدم و بعد از اجرای برنامه‌هایی مثل «کتابخانه صبا»، «روز ششم»، «سیمای خانواده» و این اواخر »قاصدک» را داشتم که کاملا مجری-بازیگر بودم، کاری که معمولا مجریان از انجام‌دادن آن وحشت دارند. بعد از آن هم که در «عصر خانواده» حضور داشتم، اجراهایم را خیلی کم کرده بودم به خاطر کار کارگردانی که در کنار آن داشتم و حالا هم که دیگر این برنامه را از من گرفتند و اجازه اجرا ندارم.

از چه زمانی در حوزه تئاتر و بازی فعالیت داشتید؟

کار تئاتر را از ۷۸ شروع کردم و حتی به‌عنوان یک خانم روی صحنه نقالی هم می‌کردم و شاهنامه‌خوانی هم در تئاتر شهر داشتم. هیچ مشکلی هم برایم پیش نیامد. حتی کاری هم داشتم که در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان ترکیه به زبان انگلیسی اجرا شد. حالا پس از ۱۰ سال به تئاتر برگشتم که این اتفاق پیش آمد.

تا الان در ضوابط لازم برای اجرا چنین بندی نداشته‌ایم که مجری‌ای نتواند بازی کند یا روی صحنه برود.

اصلا شما ببینید همه دارند کار می‌کنند، برای مثال احسان کرمی در حوزه بازیگری فعال است. شاید هم یک سری قوانین فقط مختص خانم‌ها وجود دارد که حتما نانوشته است و من از آن خبر ندارم!

و یک قانون نانوشته دیگر که معمولا خیلی برای مجریان به‌وجود می‌آید که آن هم اصل زیرآب زدن همکاران است! آیا این درست است؟

به‌شدت؛ البته خیلی به این چیزها فکر نمی‌کنم زیرا اعتقاد دارم درنهایت آن چیزی اتفاق می‌افتد که خدا می‌خواهد و شاید هم «عدو شود سبب خیر.»

پوشش شما پر از رنگ و طرح است، فکر نمی‌کنید شاید مخالفت با این موضوع، باعث گرفتن چنین تصمیمی شده و نظر منفی مدیران را جلب کرده است؟

این موضوع نظر‌ها را جلب کرده است، در فضای تلویزیون خیلی تلاش کردم که دامن بپوشم و در کل پوششم ایرانی باشد. خیلی برای این موضوع جنگیدم و تلاش کردم که شال سرم بپوشم، مقنعه نپوشم و ظاهرم ایرانی باشد، حتی پیش آمده که یک‌میلیون‌تومان برای لباس پرداخته‌ام تا بتوانم لباس سنتی و ایرانی بپوشم اما ظاهرا این مسئله برای هیچ‌کسی اهمیتی نداشته چون هیچ وقت ندیدم که من را به‌خاطر پوشیدن لباس ایرانی در فضای تلویزیون تشویق کنند. درحالی که در اینستاگرام می‌بینم مخاطبان مدام درباره نحوه لباس‌پوشیدنم می‌نویسند؛ برای مثال «چقدر لباس‌های شما خوب است و به من انگیزه می‌دهند» اما متاسفانه این انگیزه‌بخشی در تلویزیون وجود ندارد.

فکر می‌کنید علت آن چیست؟

برای این‌که من به هیچ جایی بند نیستم و در تمام طول مدتی که دارم کار می‌کنم به‌هیچ کسی باج نداده‌ام. من به هیچ مدیر و به هیچ تهیه‌کننده‌ای به هیچ نحوی باجی نداده‌ام.

احتمالا این موضوع برای شما عصبی‌کننده شده است؟

ظاهرا خیلی. اما تا الان من ایستادگی کردم و مشغول انجام‌دادن کارهایم هستم. روی پای خودم ایستاده‌م و دارم فعالیت می‌کنم، نه پدر خیلی ثروتمندی داشتم که سرمایه بدهد تا کار و حتی تهیه‌کنند‌گی کنم مثل فلان مجری! و نه لباس می‌خرم بلکه طراح لباسی به‌نام مرجان کشاورز پیدا کرده‌ام که برایم طراحی انجام داده است و این انجام‌دادن کارها اصلا آسان نیست، در تلویزیون ایران دامن پوشیدن آسان نیست اما من این کار را به زحمت انجام دادم تا پوششم ایرانی باشد و بابت همه این‌ها انواع و اقسام فشارها را تحمل کردم.

به‌هرحال آغاز کردن هر حرکت نویی یک سری هزینه هم دارد.

من این مسئله را پذیرفته‌ام اما پیامک‌های بی‌شماری مبنی بر تشکر از این حرکتم به برنامه ارسال شده است که خستگی‌ام را از تنم بیرون کرده است اما متاسفانه خانم‌ها و آقایان این چیزها را نمی‌بینند. در هرحال من عادتی دارم که همیشه کارهایم را به بهترین نحو ممکن انجام می‌دهم و باقی‌اش برایم مهم نیست که چه کسی چه فکری می‌کند.

تا این‌جا و برای این اتفاق چقدر تهیه‌کننده پشت سرتان ایستاد و از شما حمایت کرد؟

چرا او تلاشش را کرد، گاهی وقت‌ها اصلا نمی‌شود. انتظار ندارم که تهیه‌کننده به‌خاطر حضورم، یک برنامه را زیر سوال ببرد. تلویزیون یک داستان‌هایی دارد که به‌هرحال گاهی حل نمی‌شود.

آیا قصد ندارید به حراست رجوع کنید و دلایل تصمیم‌گیریشان را بپرسید؟

نه؛ این کار را نمی‌کنم چون کار اشتباهی نکرده‌ام. شاید اشتباه می‌کنم و شاید از نگاه آن‌ها دیدگاهم گستاخی به نظر برسد اما واقعا نظرم این است که کار اشتباهی نکرده‌ام. این تلویزیون است که کم‌کم دارد مجریانشان را از دست می‌دهد.

چرا روی مجریان زن تا این اندازه تمرکز وجود دارد. آیا این تمرکز به‌خاطر حواشی‌ای است که برای یکی دونفر پیش آمد یا موضوع دیگری وجود دارد؟

خیلی با شما موافق نیستم چون خیلی از مجریان زن هستند که هزار تا حاشیه دارند اما دارند کار خودشان را می‌کنند به هزار و یک دلیل!

به چه دلیل؟

نمی‌دانم.

آیا این اتفاق را آسیب‌شناسی نکردید، منظورم این است که که چرا آن‌ها می‌توانند و من نه؟

فکر می‌کنم اما چون در نهایت برایم اهمیتی ندارد و خودم را مجری صرف نمی‌دانم دنبالش هم نمی‌روم.

یعنی به این مسئله برمی‌گردد که با توجه به رفتار بعضی از همکارانتان مثال «از ماست که برماست» به وجود می‌آید یا حساسیت‌های مدیران است که موجب می‌شود هنوز که هنوز است ما یک مجری رده بالا و برتر در میان زنان نداشته باشیم؟

یک سری از اتفاقات مربوط به وضعیت «از ماست که بر ماست» می‌شود به اضافه یک سری مافیاهایی که وجود دارد. سرمداران تلویزیون، الگو به آدم‌ها معرفی می‌کنند؛ ‌ما می‌گوییم که او بهترین مجری است پس این فرد باید برای شما الگو باشد. مخاطبانی هم که تلویزیون تماشا می‌کنند نمی‌دانند که آن مجری چطور آن برنامه را به‌دست آورده و در نتیجه شاید همه این‌ها برایم اهمیت نداشته باشد اما برای برخی از همکارانم این موضوع خیلی ناراحت‌کننده است و واقعا غصه می‌خورند.

به‌نظرتان این مافیا بیشتر مالی است یا ارتباطی؟

ارتباطی! به‌شدت ارتباطی! من که آدم اهل ارتباطی نیستم، ببینید چطور توانستم در تلویزیون بمانم. همه این‌ها به این برمی‌گردد که تشنه دیده شدن نیستم بنابراین آویزان هیچ تهیه‌کننده‌ای نمی‌شوم، باج نمی‌دهم، مدام در دفتر مدیران نمی‌شینم و خودم را پرزنت نمی‌کنم. من همین هستم که می‌بینید اگر کسی دوست داشته باشد با من کار می‌کند اگر نه هم که من به کارهای دیگرم می‌پردازم.

در آخر از تئاترتان کمی برایمان بگویید.

نام نمایشمان «خواب خیس ماهی» است که از ۲۲ تیر‌ماه تا ۲۲ مرداد‌ماه سال جاری در تماشاخانه پایتخت روی صحنه می‌رود. بعداز آن هم کار دیگری دارم که نویسنده‌اش فرزانه سهیلی و نام موقت نمایش «خوابگاه» است.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: