آشفتگی در سیاست خارجی آمریکا/ باز هم پای یک زن در میان است!
دموکراتها و جناح محافظهکارتر حزب جمهوریخواه از اقدامات نیکی هیلی و احتمال تعویض او با تیلرسون ناراضی هستند و به دنبال حفظ جایگاه پدرسالار آمریکا برای متحدانش به خصوص در مسائل اقتصادی میگردند.
پس از ماجرای عصبانیت مایک پنس از اقدامات مایکل فلین، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا که در نهایت منجر به استعفای فلین شد، حالا نگاهها در کابینه ترامپ به وزیر امور خارجه، رکس تیلرسون معطوف شده است. ناهماهنگی بین تیلرسون و ترامپ در ماجرای اختلاف قطر با 4 کشور عربی آنقدر مشهود بود که دیگر نیازی به انتشار اخبار پشت پرده درباره اختلاف نظر اساسی بین تیلرسون با ترامپ و برخی از مقامات کاخ سفید نیست. اما مشکل اصلی تیلرسون، فلین و یا حتی مایک پنس و استیو بنن نیست. مشکل اصلی شخص دونالد ترامپ است. از تغییر رویکرد 180 درجهای برخی از شعارهای تبلیغاتی، مثل اولویت دادن به مبارزه با داعش به جای برکناری بشار اسد تا اصالت دادن به نفع شخصی و گروهی در چالشهای دیپلماتیک به خصوص در دشمنی با قطریها و باج دادن به امارات (یادداشت رئیس جمهوری که تجارت، اولویت اول اوست را بخوانید) و همینطور دعوای دائم با رسانههای معروف آمریکا، که به او اجازه برقراری رابطه با روسیه را تاکنون ندادهاند، کار سیاست خارجی دولت آمریکا را به بینظمی، پیش بینیناپذیری و هرج و مرج کشانده است. تاثیرگذارترین بانوی سیاستمدار در دولت ترامپ اما در این بین یک نفر مشغول ماهی گرفتن از آب گل آلود است. بیشک باید به «نیکی هیلی» سفیر آمریکا در سازمان ملل، لقب تاثیرگذارترین بانوی سیاستمدار در دولت ترامپ را داد. فعالیت پیگیر و اقدامات مستمر او در چند ماه اخیر، دارای ظرافتی بود که حالا او به خود اجازه میدهد تا خود را به عنوان نماینده بینظمی و از همگسیختگیِ سیاست خارجی آمریکا معرفی کند و جالب تر آنکه هیلی هرج و مرج فعلی در دیپلماسی آمریکا را به عنوان راهکار مفید برای ادامه حیات آمریکا قلمداد میکند.
در جلسه هفته گذشته هیلی با نمایندگان کنگره آمریکا، او عدم پیشبینی پذیری در سیاست خارجی فعلی آمریکا را نقطه قوت ارزیابی کرد و مدعی شد که اکنون با 192 کشور دنیا در ارتباط است و اینکه آنها نمیدانند با دولت ترامپ چگونه باید رفتار بکنند، برای موفقیت در مذاکره با هر کشوری بسیار مفید است. مجموعه وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی آمریکا نظارت محدودی بر فعالیتهای نیکی هیلی دارد و به گفته خودش درباره شکل اظهاراتش علیه روسیه، هرگز ممنوعیتی از طرف ترامپ نداشته است و مقامات کاخ سفید هیچ وقت به او نگفتهاند که در شورای امنیت سازمان ملل چه باید بگوید یا نگوید. هیلی معتقد است که نباید به هیچ کشوری در شرایط فعلی جهان تضمینی از سوی آمریکا داده شود. نیکی هیلی 600 میلیون دلار از هزینههای کمکی آمریکا به سازمان ملل را که حدود 2 میلیارد دلار در سال بوده است، به نفع طبقه مالیات دهنده آمریکایی کاهش داده و از پیگیرترین طرفداران خروج آمریکا از موافقتنامه آب و هوایی پاریس بود.
اکنون هیلی حتی در تصمیمگیریهای نظامی آمریکا هم نقش موثری دارد. او اعلام کرد که بعد از بمباران یکی از پایگاههای نظامی ارتش سوریه توسط موشکهای آمریکایی برای انتقام از آنچه او حمله شیمیایی نیروهای اسد میداند،نمایندگان کشورهای مختلف در سازمان ملل به صورت مخفیانه از آمریکا تقدیر کردند. علاوه بر اینها هفته گذشته نیکی هیلی به شکل غیر قابل پیش بینی اقدام به تهدید سوریه، روسیه و ایران به حمله نظامی کرده بود. هشدار درباره پر شدن جای خالی آمریکا برای رهبری جهان درباره آمریکایی که اکثر متحدانش به خصوص در خاورمیانه به این کشور به چشم عامل ثبات خود نگاه میکنند، ماجرا در جایی جالب میشود که دموکراتها و جناح محافظهکارتر حزب جمهوریخواه از اقدامات نیکی هیلی و احتمال تعویض او با تیلرسون ناراضی هستند و به دنبال حفظ جایگاه پدرسالار آمریکا برای متحدانش به خصوص در مسائل اقتصادی میگردند. خواستهای که فقط با ثبات و پیشبینی پذیری رفتار آمریکا در سیاست خارجی تحقق خواهد یافت و حرکات زیگزاگی در اولویت دادن به منافع ملی آمریکا یا اولویت دادن به منافع شخصی و ماجراجوییهای احمقانه توسط ترامپ و نیکی هیلی دقیقاً برخلاف تفکر سنتی حاکم بر سیاست خارجی آمریکاست. حالا آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل هم نگران خالی شدن جایگاه آمریکا در رهبری جهانی شده است و صراحتاً درباره پرشدن جایگاه آمریکا در رهبری کشورهای جهان، پس از خروج از توافقنامه آب و هوایی پاریس توسط کشورهای دیگر، به هیلی و سایر دولتمردان آمریکا هشدار میدهد. مجموعه نشانهها خبر از ادامه چالشها در دستگاه سیاست خارجی دولت ترامپ دارد. آزمون سختِ بحران قطر برای تیلرسون میتواند باعث تقویت اعتبار او در ادامه دادنِ کار او در وزارت خارجه آمریکا باشد. آیا ترامپ برای ادامه کار خود به آشفتگی سیاسیِ تئوریزه شده پر و بال بیشتری میدهد یا بر سر عقل میآید و مسیر محافظهکارانهتری را برخواهد گزید؟