اینها جماعتِ بیننده را قانع نمی‌کند!/ کنداکتور تلویزیون در ماه رمضان؛ خوب یا بد؟

وقتی فقط دو تا سریال ایرانی بی‌ربط به ماه رمضان، درکنداکتور باشد و آخر شب سیما، خلاصه شود در تعدادی برنامه زنده میدانی، خب انصافا جایی برای جذابیت نمی‌ماند. طوری که برخی همچنان ترجیح می‌دادند مجموعه‌های چند سال قبل را از آنتن آی فیلم و تماشا و غیره ببینند.

کد خبر : 691266
سرویس فرهنگی فردا؛ محسن غلامی (قلعه‌سیدی): بهترین فرصت برای نقد تولیدات سیمای رمضان و چکش زدن به میخ تلویزیون، همین حالاست؛ حالایی که تب همه‌چیز خوابیده و می‌شود کمی تحلیلش کرد. این نیز سلیقه شخصی‌ست، بالاخره شاید برخی از کنداکتور راضی باشند و برخی نیز ناراضی. تا بوده چنین بوده. البته خب هستند جماعتی که هرچه برایشان بسازی و به خوردشان بدهی دوباره غر می‌زنند. کاری به اینها نداریم!
از برنامه‌های تلویزیون می‌گفتم و مناسبتِ رمضان. بالاخره اینجاهاست که صداوسیما باید بارش را حسابی ببندد و دو دستی مخاطبش را بچسبد. هر مناسبتی نیز جدول پخش خودش را می‌خواهد. کلی تفاوت هست بین ماه رمضان و محرم و چه می‌دانم مثلا عید نوروز. مشترکاتی گرچه دارند که نمی‌شود راحت ازشان گذشت.
دقیقا مثل سریال‌های شبانه؛ نباشد که بیننده جلوی تلویزیون بند نمی‌شود. حق هم دارد بالاخره دلش خوش است به این قصه گفتن و شنیدن‌های سریال‌ها. البته اگر بتواند راضی‌شان کند. از همینجا ورود کنیم پس.
چند نکته درباره «زیر پای مادر» سریال پرمخاطب رمضان امسال
درباره سریال‌ها؛ یا تلف شده‌ها
کمی عقبگرد کنیم و از قبلتر نیز حرف بزنیم. سریال‌های ماه رمضان امسال، متاسفانه دلچسب نبودند در کلیّت. به گمانم به فضای رمضان نمی‌خوردند؛ دلیل دارم. یکی‌شان هم که می‌توانست اقناع‌کننده باشد، آخر ماجرا حسابی خراب کرد و شد مایه وقت تلف‌کردن بیننده.
با این توضیح که چیزی ساخته‌اند که اکثریت ربطی به حال و هوای ماه رمضان ندارد و متاسفانه بر وفق مراد بیننده هم نیست. ضعیف‌اند مثل همین «نفس» جلیل سامان. هرچه توی دو سریال قبلش آبرویی جمع کرده به نظرم اینجا تاحدی به باد رفت. گرچه آنقدرها بد و مضحک نبود ولی جدا رضایت‌بخش نبود.
داستانی که هیچش به انقلاب نمی‌خورد جز کدر کردن و بی‌رنگ کردن تصاویرش که مثلا داستان را به سی سال عقبتر برگرداند. داستان را ول می‌کنند و بدبختانه بلد نیستند برای کارکترها، شخصیت رئالی درآورند. زیادی به نظرم الکی و خوشند. تازه این اواخر سریال بود که داشت کمی روی دور جذبه می‌افتاد اما زیادی دیر نیست؟
این وسط به اسم فیلمسازِ متعهد بودن و غیره هم نمی‌شود لابد خرده آنچنانی به اینها گرفت وگرنه گلایه می‌کنند و بیا و درستش کن.
اصلا بیخیال این حرفا؛ اگر فیلمی بد است باید از قضا حسابی از خجالتش درآمد. مثل «زیر پای مادر»، دیگر سریال شب‌های گذشته که خیلی خوب استارت زد و امیدوارمان کرد که با کار تر و تمیزی روبرو باشیم. خصوصا اینکه در بین شخصیت‌هایش، هم کارکتر ذاتا چرک داشت و هم به اصطلاح کارکتر تلخی که نمی‌شد دوستش نداشت.
سعید نعمت‌الله قصه‌اش را بخوبی کش داد اما خیلی بد تمام کرد. چقدر بیننده را اذیت می‌کنند جدا که حتی حاضر نیستند دست از این پایان‌بندی‌های لوس و یخ همیشگی بردارند. ته ماجرا می‌شود قصه ماست‌مالی شده مثبتی که بنی‎بشری توی کتش نمی‌رود.
یاد سال‌های قبل بخیر پس؛ چه مجموعه‌هایی! گرچه کاری به کیفیت ساختشان ندارم ولی ماجراجویی می‌کردند از جمله آن‌هایی که تم ماورایی داشتند. مخاطب اینها را دوست دارد چه من خوشم بیاید و چه نه.
یا زمانی کنداکتور، سراسر مجموعه‌های کمدی بامزه بود و یا ترکیبی از این و درام‌هایی که اشاره کردم چقدر هم تلخ بودند ولی جاندار. پر از مثال است اتفاقا. یاد این قصه‌ها بخیر واقعا.
این مجموعه‌های نمایشی به کنار...
از کله سحر برنامه‌های روتین رمضان تلویزیون شروع می‌شد؛ سحری‌خوردن همان و برنامه‌های «همیشگی» همان. نمی‌دانم اسمش را خوب بگذارم یا بد. قضاوت با خودتان! به نظر حتی اگر برنامه‌های سحرگاهی سال‌های قبلتر را بشکل تکراری جلویمان می‌گذاشتند، تفاوتی نمی‌کرد. چیزی که بیننده روی آنتن دید صرفا مجری‌های سابق بود و رویه سابق. یکجوری‌ند، انگار اصلا مخاطب‌سنجی پشت این برنامه‌ها نیست.
تنها چیزی که برای ماه مبارک، مثل همیشه اصل جنس است ویژه‌برنامه‌های معارفی‌ست اعم از آنتن زنده قرآن‌خوانی و غیره که خب وظیفه تلویزیون است. اگر نخواهد سراغ اینها را بگیرد که باید درش را بست آنهم توی این ماه. ولی پوششان جالب و ایده‌آل بود.
جدای از این ویژه‌برنامه‌ها، تولیدات دیگری بشکل شبانه یا گاها روزانه نیز دیدیم. همان‌هایی که آخر شب از اکثریت شبکه‌ها روی آنتن می‌رفت و در فضایی میدانی فکر می‌کردند شاخ غول می‌شکنند! نه اینکه بودنشان بی‌خاصیت باشد؛ نه ولی بیننده جلوی تلویزیون، با این چیزها چندان حال نمی‌کند و سر ذوق نمی‌آید.
این دست برنامه‌ها همواره و در تمام مناسبت‌ها نیز روی آنتن‌اند و باید باشند اما دارند تکراری می‌شوند. تایم حداقل دو ساعته را در اختیار می‌گیرند و نهایتا شده‌اند محل بحث و جدل مجری‌ها یا حضور چند تا بازیگر و خواننده دسته چندم. تغییری چیزی ... خواهشا.
حالا دوباره چه خوب است که «ماه عسل» پرمخاطبی بود و برای بیننده نیز جذاب. این وسط اصلا معلوم نیست چرا دیگر خبری از برنامه‌های دمِ افطار شبکه یک و دو و غیره نبود. داریوش کاردانی کسی ... احتمالا از ترس نبودِ مخاطب است که کلهم بیخیال تولید این برنامه‌های گفتگومحور شده‌اند و جا را به احسان علیخانی و رفقا داده‌اند. دریغ از ذره‌ای نبوغ و رقابت!
رمز موفقیت پرمخاطب‌ترین برنامه رمضانی چندسال اخیر چیست؟
وقتی فقط دو تا سریال ایرانی بی‌ربط به ماه رمضان، درکنداکتور باشد و آخر شب سیما، خلاصه شود در تعدادی برنامه زنده میدانی، خب انصافا جایی برای جذابیت نمی‌ماند. طوری که برخی همچنان ترجیح می‌دادند مجموعه‌های چند سال قبل را از آنتن آی فیلم و تماشا و غیره ببینند. دل خوشی هم که نمی‌شود از فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی آخر هفته داشت؛ خیلی بی‌رمق و تکراری‌اند.
کاش لاقل فکری به حال کنداکتور این فیلم‌ها می‌کردند که الکی برچسب سینمایی می‌خورند ولی حتی به لعنت خدا نمی‌ارزند. بالاخره زمان‌هایی هست که هر شبکه را جابجا می‌کنی برنامه جذاب یا آیتم بدردبخوری پیدا نمی‌کنی، این فیلم‌ها که می‌تواند جایگزین بشود، نمی‌تواند؟
همه‌چیز را سیاه نمی‌بینیم ولی انصافا کنداکتور ماه رمضان با تمام تلاشی که برایش شد چندان تفاوتی با سال‌های قبل نداشت. یک تازگی که بشود گفت برای امسال است، نبود. لااقل اصول اولیه رسانه را رعایت کنند. دقیقا از آن وقتهایی‌ست که تلویزیون در نبود مسابقات ورزشی بویژه فوتبال‌های شبانه، حسابی دستش خالی بود.
وقتی رسانه ملی صرفا روی دو تا مجموعه نمایشی که مانند هندوانه دربسته است، برنامه بچیند جز این انتظاری نیست. انتظاری که ته ماجرا مخاطبش را سرخورده می‌کند. بدتان نیاید اما با این تهیه‌کنندگان پیر یا خواصی که به نام تهیه‌کننده اما فقط با پول یا رفیق‌بازی به صداوسیما می‌آیند، هیچ توقعی جز این نداریم. نه ذوقی، نه ایده‌ای و نه کار شاقی.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: