دود سیگار در سرویس بهداشتی مدرسه!
اینروزها که معضل اعتیاد به سیگار، قلیان و مواد مخدر حتی از رگ گردن به دانشآموزان نزدیکتر شده است، به نظر میرسد که اقدامات پیشگیرانه را باید جدی تر گرفته و آتش را در نطفه خفه کرد.
کد خبر :
690615
خبرگزاری مهر: زنگ دبیرستان که به صدا درمیآید، عدهای از بچهها موقع ترک مدرسه گوشیهای موبایلشان را بیرون میآورند، عدهای سیگارهایشان را روشن میکنند و عدهای دیگر به کافهها میروند. این تصویر وحشتناک، زمانی کابوس پدر و مادرها بود که اینروزها نرم نرمک دارد به حقیقت میپیوندد. چشم میگفت هست، آمار سکوت میکرد، چشم میگفت هست، آمار صعود میکرد. همهمان میبینیم و میشنویم صدای زنگ خطری را که حالا از رگ گردن به بچهها نزدیکتر است، اما دستگاههای مرتبط و مسئول در این زمینه سعی میکنند تا جایی که امکان دارد آمارها درز پیدا نکنند تا اینکه به تازگی آماری از سوی آموزش و پرورش درباره دانشآموزان معتاد و در معرض خطر منتشر شد. چند ماه پیش مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی آموزش و پرورش گفت ۱۳۶ هزار نفر از دانشآموزان در کل کشور در معرض خطر ابتلا به مصرف مواد مخدر هستند و از این تعداد ۳ هزار و ۶۰۰ نفر حداقل یک بار مصرفکننده مواد مخدر بودهاند. بیشک میتوان ادعا کرد اکثر آنانی که در معرض خطر ابتلا به مصرف مواد مخدر هستند، مصرفکننده سیگار و قلیان هستند؛ راهی که دربست افراد کم سن و سال را پای مواد مخدر
هم میبرد. میدانیم همهچیز از سیگار و قلیان لعنتی شروع میشود، پس لازم است بین ممنوعیت پدیدهای مثل گوشی موبایل و سیگار و... در مدرسه تفاوتهایی قائل شویم. به هرحالت نمیتوان سختی زندگی و مشکلات آن را دلایلی موجه دانست برای نوجوانانی که سیگار و قلیان و حتی مواد مخدر میکشند ولی میتوان از حرفهای آنان استفاده کرد تا راهحلی اندیشید. میخواستم بگویم بزرگ شدهام یکی از دانشآموزان پایه دهم که بیش از دوسال است به سیگار و قلیان اعتیاد دارد درباره عوامل رفتن دانشآموزان به سمت سیگار میگوید: معمولا وقتی در دوره نوجوانی فرد احساس میکند که دیگر بزرگ شده و باید این بزرگشدن را به طریقی نشان بدهد، به سیگار و قلیان و کافهها روی میآورد که برخاست و نشست با دوستان بزرگسال نیز در این موضوع کماثر نیست. وی ادامه میدهد: سال اول برای نشان دادن خودش و بزرگیاش سیگار وقلیان میکشد ولی به دوسال که میرسد، دیگر نیکوتین موجود در سیگار به خون نفوذ کرده و در اثر همین مضوع و نیاز بدن به این ماده، دیگر نمیتواند کنار بگذارد. او همچنین درباره اینکه آیا انگیزهای برای ترک دارد، میگوید: انگیزه ترک دارم و مدام با خودم میگویم
که دیگر نمیکشم و این آخرین نخ است اما وقتی دست کسی میبینم باز وسوسه شده و سراغش میروم. انگار آن اراده اصلی و انگیزه واقعی را ندارم. این دانشآموز دوره متوسطه با بیان اینکه خانواده نمیتواند پس از معتاد شدن مانع مصرف شود، تشریح میکند: مثلا من میروم یکجایی پنهانی سیگار میکشم و وقتی برمیگردم به تنم عطر میزنم و آدامس میجوم تا بوی سیگار از لباسها و دهانم نیاید و بدینترتیب خانوادهام نیز نمیفهمند که من اعتیاد پیدا کردهام. مدرسه نمیتواند مانع شود برای مثال ما در مدرسه میبینیم که دانشآموزان پیشدانشگاهی در سرویس بهداشتی سیگار روشن کرده و میکشند وی اعلام میکند: مدرسه بههیچ وجه نمیتواند مانع شود! برای مثال ما در مدرسهمان میبینیم که دانشآموزان پیش دانشگاهی به راحتی در سرویس بهداشتی سیگار روشن کرده و میکشند؛ این یعنی مدرسه عملا هیچ تاثیری ندارد. دانشآموز پایه دهم در ادامه بیان میکند: هرگز به سمت مشروبات الکلی یا مواد مخدر نرفتهام چون احساس میکنم نهایت بدبختی هستند. سیگار بدبختی نیست چون فقط ریهها را خراب میکند ولی مواد مخدر تا حدی فرد را از خود بیخود میکنند که شخص برادر یا خواهر را
دیگر نمی شناسد. وی در پایان میافزاید: واقعا الان میفهمم ارزشش را ندارد که صرفا بخاطر نشان دادن بزرگشدنمان برویم سراغ سیگار. باید سعی کرد که شروع نکرد وگرنه بعد از ابتلا دیگر رهایی خیلی سخت است؛ حتی با زور و کتک! اعتیاد به معنای واقعی کلمه بین دانشآموزان اتفاق نمیافتد اینکه این پسر نوجوان اعتراف میکند اعتیاد به مواد مخدر اوج بدبختی است ولی سیگار در آن حد نمیتواند آسیب زا باشد، از یک سو غلط است زیرا اغلب از همین رهگذر وارد وادی اعتیاد شده اند و از سوی دیگر اما اینکه نوجوان به درستی از فاجعههای بزرگ مواد مخدر اطلاع دارد خود یک امتیاز مثبت برای مقاومت در برابر این مواد به شمار می رود. هرچند به عقیده این دانشآموز مدرسه و اولیا پس از ابتلا نمیتوانند نقش بسزایی در ترکدادن داشته باشند ولی بیشک ابتلا یا عدم ابتلا نوجوانان در آغاز، خود مسئلهای است که بخشی از آن به نحوه تربیت و پرورش آنها باز می گردد. برای اطلاع هرچه بیشتر از برنامههای آموزش و پرورش برای دانشآموزان مصرفکننده یا در معرض خطر، سراغ مدیر بهداشت آموزش و پرورش آذربایجان شرقی میرویم. حکیمی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار میدارد: به دلیل
اینکه آمارها را گاهی پنهان میکنند و هم واقعیت قضیه این است که اعتیاد به معنای واقعی کلمه در بین دانشاموزان اتفاق نمیافتد، نمیتوان آمار دقیقی عنوان کرد. وی تاکید میکند: چیزی که در بین دانشآموزان بسیار بیشتر رواج دارد و روز به روز نیز افزایش مییابد، سیگار و قلیان است و میتوان گفت دختران در اینباره زمینه بیشتری برای اعتیاد دارند. فروش سیگار در مغازههای مقرر در شعاع صدمتری مدارس ممنوع است مدیر بهداشت آموزش و پرورش آذربایجان شرقی ادامه میدهد: تفاوتهایی نیز درباره نواجوانان مناطق مختلف در نوع اعتیاد وجود دارد. برای مثال در روستا آمار اعتیاد تقریبا صفر است. در مناطق بالای شهرقلیان و در حاشیه شهر نیز سیگار بین دانشآموزان بیشتر است. وی همچنین درباره زمینههای اعتیاد دانشآموزان نیز تصریح میکند: زمینه معتادشدن فقط رفاه مالی یا کمبود مالی نیست؛ بلکه پرخاش و خشم و... هم میتوانند عوامل روی آوردن به سیگار، قلیان و مواد مخدر باشند. حکیمی درباره اقداماتی که برای پیشگری از ابتلا دانشآموزان به اعتیاد مواد مخدر انجام میشود اعلام میکند: سوپرمارکتهایی که در شعاع صدمتری مدارس قرار دارند، از فروش سیگار
منع شدهاند و در صورت مشاهده و گزارش، از طرف ادارت مسئول رسیدگیهای لازم انجام میگیرد. وی با بیان اینکه اصلیترین وظیفه آموزش و پرورش برای مقابله با اعتیاد فرهنگسازی است، تشریح میکند: سعی میکنیم در سهماهه اول سال تحصیلی برای تبیین و تشریح خطرات مواد مخدر و سیگار مسابقاتی از جمله مسابقه نقاشی برگزار کنیم. همچنین کمپینهای نه به سیگار و قلیان و مواد مخدر نیز با همراهی برخی بیمارستانها برگزار میشود. مدیر بهداشت آموزش و پرورش استان در ادامه میگوید: با همکاری بیمارستان بهبود تبریز قرار است کمپینی به نام کمپین ته سیگار نیز برگزار کنیم که هدف از برگزاری آن نیز تبیین خطرات تهماندههای سیگار برای محیط زیست است. اعتیاد دانشآموزان بیشتر تفننی است وی خبر میدهد: نمایشگاههای مختلف موقت و دائمی نقاشی و خوشنویسی و .... نیز در همین راستا هم برای اولیا و همکاران و هم برای دانشآموزان برگزار میشود که در تشریح خطرات اعتیاد تاثیرات بسزایی دارد. حکیمی همچنین به بحث اقدامات پس از ابتلا به اعتیاد دانشآموزان اشاره میکند و اعلام میدارد: اسامی و آمار دانشآموزانی که در هر مدرسه اعتیاد دارند توسط مربیان پرورشی
مدارس به مشاوران ارائه میشود تا مشاوران نیز در ابتدا با خود بچهها صحبت کرده و اقدام به اگاهسازی و حل مسئله آنها کنند. وی ادامه میدهد: در صورتی که مسئله به وسیله صحبت با خود دانشآموز به نتیجه نرسید، با اولیا آنها صحبت میشود که در صورت نیاز به مراکز درمانی که در سطح شهرها و روستاها وجود دارند معرفی میشوند ولی چون اعتیادی که بین دانشآموزان رواج دارد بیشتر تفننی هست، معمولا کار با مشاوره و .... به پایان میرسد و حل میشود. اعتیادهایی که از قرص ریتالین شروع میشوند مدیر بهداشت آموزش و پرورش استان ضمن بیان این موضوع که آغاز بسیاری از اعتیادهای دانشآموزان با قرصهایی جهت بیدار ماندن در شبهای امتحان و نیز داروهایی مشابه است، تاکید میکند: داروهایی مثل ریتالین مثل سایر مواد مخدر خطرات بسیار زیادی ندارند ولی وقتی که تداوم پیدا کرده و تبدیل به اعتیاد میشوند و بسیار خطرناک میشوند. وی توضیح میدهد: معمولا قبل از آغاز فصل امتحانات سعی میکنیم از طریق رسانهها یا بروشورها دانشآموزان را به استفاده از مواد مغذی و دمنوشهای طبیعی برای دچار نشدن به مشکل کمخوابی دعوت میکنیم ولی باز هم آمار استفاده از این
قرصها زیاد است. برای پیشگیری از اعتیاد دانش آموزان خوب است که اعتبارات لازم را به آموزش و پرورش اختصاص دهند تا این دستگاه با برنامههای تفریحی و تخصصی، خطر اعتیاد را رفع کند حکیمی صحبتهای خود را اینگونه پایان میدهد: معمولا در ایام قدیم افرادی که پا به سن میگذاشتند به اعتیاد روی میآوردند ولی اکنون متاسفانه این موضوع به سن نوجوانی در جامعه کاهش یافته است. برای پیشگیری از این معضل اجتماعی بزرگ خوب است که دستگاههای کلان و سیاستگذاران، اعتبارات لازم را به آموزش و پرورش اختصاص بدهند تا این دستگاه با برنامههای تفریحی و تخصصی که برگزار میکند، خطر اعتیاد را ریشهکن کند وگرنه دادن اعتبار به دستگاههای دیگر باعث حیف و میل میشود. همانطور که در آمارها نیز اعلام شده، میزان دانشآموزان در معرض خطر ابتلا، بیش از صد برابر دانشآموزانی است که مصرف کردهاند و این دقیقا بدان معناست که زنگ خطر باید برود قبل از تعویض جای این آمار به صدا دربیاید. هرچند امروز در استانی مثل آذربایجان شرقی از نظر مردم اولویت اول نگرانیهایشان از معضلات اجتماعی بیکاری است و اعتیاد به درجههای دیگر یعنی چهارم و پنجم منتقل شده است، اما
هرگز نمیتوان از ارتباط تنگاتنگ آسیبهای اجتماعی و همینطور راهحل نسبتا مشترک آنها چشم پوشید . وقتی آموزش و پرورش خواستار اعتبار بیشتر برای ایجاد فضایی کاملا بانشاط جهت نرفتن دانشآموزان سراغ مواد مخدر میشود، باید دید اعتباراتی که قبلا اختصاص داده شده چقدر در ثبات یا کاهش آمار تاثیرگذار بوده است. دانشآموزان غیر از آگاهی درمورد اعتیاد و مواد مخدر و مضرات آنها، دلایلی هم میخواهند که به سوی آنها نروند و همچنین دلایل بزرگتری برای ترک. باید نحوه تربیت در حدی باشد که یک کودک یا نوجوان را با کتک هم نتوان به مصرف مواد مخدر وادار کرد وگرنه بعد از ابتلا جاهای پنهان زیادی در شهر وجود دارند که با جان و دل پذیرای دخترها و پسرهای فراری از خانه میشوند.