۱۰ راهکار پشت سر گذاشتن بحران سی سالگی برای خانم‌ها

حتما شنیده‌اید که بعضی‌ها می‌گویند: «چند سال دیگه به این کارات می‌خندی!» حقیقت این است که در ابتدای سی‌سالگی شاید به کارهای گذشته‌تان نخندید اما حتما به بیهوده بودن بعضی از آن‌ها یا اضافه‌بودن میزان انرژی که برایشان صرف کرده‌اید، پی می‌برید. یادتان بیاورید که برای یک بحث کوچک با دوستتان چقدر خودتان را اذیت می‌کردید. حالا وقت آن رسیده که این نوع از رفتارها را کنار بگذارید. برای هرچیزی به‌اندازۀ خودش غصه بخورید تا بعدها به نظرتان بیهوده نباشد.

کد خبر : 684818
سرویس سبک زندگی فردا؛ نیلوفر نیک‌بنیاد: شاید تا به حال عبارت «بحران سی‌سالگی» و مواردی مانند «تراژدی سی‌سالگی»، «سندروم سی‌سالگی»، «پل سی‌سالگی» و... به گوشتان خورده باشد. فرقی نمی‌کند کدام یک از واژه‌های بالا را شنیده باشید، مهم مفهوم آن‌هاست که همگی به مسائل و مشکلات افراد - مخصوصا بانوان- در ابتدای ورود به سن سی‌سالگی اشاره می‌کنند. مشکلاتی مانند افسردگی، بی‌حوصلگی، بی‌اشتهایی یا پرخوری، کم‌خوابی یا پرخوابی، پرخاشگری و مسایلی از این قبیل که نه‌تنها زندگی شخصی فرد را مختل می‌کنند بلکه در زندگی اطرافیان نیز بی‌تاثیر نیستند.
اینکه در ۲۸ سالگی دچار این بحران شده باشید یا ۳۲ سالگی، چندان اهمیتی ندارد، مهم این است که برای گذراندنش، یا بهتر است بگوییم خوب گذراندنش، فکری کنید و چاره‌ای بیندیشید. اگر شما هم خودتان را یک بحران‌زده می‌دانید، اگر احساس می‌کنید خیلی بیشتر از سنتان پیر شده‌اید، اگر حالات روحی جدید و عجیبی را در خودتان احساس می‌کنید که پیش از این وجود نداشته‌اند، راهکارهای زیر به کمکتان می‌آیند تا کمی پایتان را از این وضعیت بیرون بکشید.
۱. بخواهید
این‌که درگیر بحران سی‌سالگی بشوید یا نه، شاید دست خودتان نباشد؛ ولی اینکه همینطور درگیر بمانید یا از آن خلاص شوید قطعا دست خودتان است. قبل از هرچیز باید بخواهید و تصمیم بگیرید که از شر مشکلات ناشی از این بحران رها شوید، باید با میل خود آستین‌هایتان را بالا بزنید و کاری کنید. بیخود نگفته‌اند که خواستن توانستن است. تا زمانی که چیزی را نخواهید، هیچ برنامه و شخص و قانونی نمی‌تواند در شما تغییری ایجاد کند. معجزه‌ای در کار نیست. خودتان اعجاز کنید!
۳۰ کاری که بعد از سی سالگی باید متوقف کنید اینجا بخوانید
۲. آرامشتان را حفظ کنید
احتمالا شما هم مثل هر فرد دیگری نوجوانی و جوانی شلوغ و پردغدغه‌ای را پشت سر گذاشته‌اید. تجربۀ انتخاب رشته در مدرسه، کنکور، انتخاب رشتۀ دانشگاه، پیدا کردن شغل، همسر مناسب، محل زندگی و هزار چیز دیگر که زندگی شما را در نوسان‌های پی‌درپی قرار داده است. حالا وقت آن رسیده که این اضطراب‌ها را کنار گذاشته و با آرامش دست به تصمیم‌گیری‌های بعدی زندگی‌تان بزنید. نگران هدر رفتن وقت نباشید. شما با درنظر گرفتن میانگین عمر یک انسان عادی با شرایط خودتان، هنوز وقت زیادی دارید. پس آرامشتان را حفظ کنید و این ثبات نسبی را که در زندگی‌تان ایجاد شده، از بین نبرید.
۳. حواستان به جسمتان باشد
حالا که به یک ثبات نسبی رسیده‌اید، بهتر است طوری برای زندگی‌تان برنامه‌ریزی کنید که حتما ساعات مشخصی در هفته برای رسیدگی به سلامتی جسمی‌تان وقت داشته باشید. معاینات پزشکی منظم، ورزش، داشتن برناۀ غذایی سالم، مراقبت از پوست و مو و مسایلی از این دست، ابتدایی‌ترین کارهایی است که هر شخصی در ابتدای ورود به سی سالگی باید به آن‌ها توجه داشته باشد.
پنج اشتباه بزرگ بهداشتی که بعد از سی سالگی نباید مرتکب شوید اینجا بخوانید
۴. حواستان به روانتان باشد
درست است که اکثر افراد در این سن تا حدودی از درگیری‌های ذهنی و مشغله‌های دوره‌های قبلی زندگی‌شان دور می‌شوند، اما همچنان خطر افسردگی در کمینشان است. پس روانتان را نادیده نگیرید و برای آن برنامه‌ریزی کنید. یک فهرست از کارهایی که خوشحالتان می‌کند، تهیه کنید. فیلم دیدن، خرید کردن، سفر رفتن، آشپزی کردن و... اگر حس کردید دیو افسردگی دارد دهانش را برای بلعیدن شما باز می‌کند، خودتان را مجبور به انجام یکی از کارهای مورد علاقه‌تان کنید تا تاثیرش را در دور کردن این دیو ببینید.
۵. تکرار نکنید
افراد معمولا اشتباهات دورۀ نوجوانی و جوانی‌شان را ناشی از کمی سن و تجربه می‌دانند و معمولا به‌همین دلیل با این تصور که حالا بزرگ و با تجربه شده‌اند، مجددا به سراغ اشتباه‌هایشان می‌روند. بیایید با خودمان روراست باشیم، آیا ده سال بعد، از این که چندین سال از زندگی‌مان را صرف تکرار اشتباهات‌مان کرده‌ایم، خوشحال خواهیم بود؟ آیا این کار به اندازۀ دیدن چندین‌بارۀ یک سریال بی‌مزه آزار دهنده نیست؟ آیا بهتر نیست از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم؟
اشتباهاتی که در دهه ۳۰ زندگی انجام می‌دهیم اینجا بخوانید
۶. فکرهای منفی، پر
حتما شنیده‌اید که بعضی‌ها می‌گویند: «چند سال دیگه به این کارات می‌خندی!» حقیقت این است که در ابتدای سی‌سالگی شاید به کارهای گذشته‌تان نخندید اما حتما به بیهوده بودن بعضی از آن‌ها یا اضافه‌بودن میزان انرژی که برایشان صرف کرده‌اید، پی می‌برید. یادتان بیاورید که برای یک بحث کوچک با دوستتان چقدر خودتان را اذیت می‌کردید. حالا وقت آن رسیده که این نوع از رفتارها را کنار بگذارید. برای هرچیزی به‌اندازۀ خودش غصه بخورید تا بعدها به نظرتان بیهوده نباشد. در شادی‌کردن ولخرجی کنید و در غصه‌خوردن خسیس باشید.
۷. دوستان جدی داشته باشید
دورۀ آزمون و خطای افراد مختلف برای انتخاب دوست، تمام شده است. بهتر است به جای اینکه امروز در مورد دوستی با این شخص و فردا با شخص دیگری فکر کنید، وقتتان را برای انتخاب دوستان جدی و پایدار بگذارید. همانطور که شما در این سن به ثبات فکری و هویتی رسیده‌اید، افراد دیگر هم این ویژگی را پیدا کرده‌اند. از میان آنان کسانی را برای دوستی انتخاب کنید که زمینۀ مشترک بیشتری با هم دارید و می‌توانید از وقت‌گذراندن با یکدیگر لذت بیشتری ببرید.
خانم‌های سی ساله مراقب باشید اینجا بخوانید
۸. تغییر ناگهانی ممنوع
تا ابتدای جوانی به‌خاطر درگیر بودن با بحران هویت، این اجازه را داشتید که هرچند وقت یک‌بار دست به تغییری اساسی بزنید. نوع پوششتان را عوض کنید، تفکرات مذهبی‌تان را تغییر دهید، امروز طرفدار یک عقیدۀ سیاسی باشید و روز دیگر طرفدار گروه مقابل و غیره. اما پس از ورود به دهۀ سی‌سالگی بهتر است دست از این تغییرات بزرگ و ناگهانی بکشید. چرا که نه تنها در مورد خودتان به مشکلاتی برخواهید خورد، بلکه به‌خاطر حضور پررنگ‌تر در اجتماع، تصویر خودتان را در ذهن مردم مخدوش خواهید کرد و آنان از شما تصویر فردی دمدمی را به ذهن خواهند سپرد.
۹. وقت علاقه‌هاست
شاید تا به‌حال به‌خاطر مشغول بودن به دغدغه‌های روزمرۀ زندگی دست از علاقه‌هایتان کشیده باشید، اما حالا وقت مناسبی است که دوباره به سمتشان بروید. این تصور که «دیگه برای من دیره!» را از خودتان دور کنید. خیلی از انسان‌های موفق نه در سی‌سالگی، که خیلی دیرتر از این‌ها سراغ علایقشان رفته‌اند و اسم در کرده‌اند. چطور است یک بوم نقاشی بخرید؟ نواختن یک ساز را یاد بگیرید؟ در یک کلاس زبان ثبت‌نام کنید و...
در دهه سوم زندگی‌تان این گونه زندگی کنید اینجا بخوانید
۱۰. پیشگیری بهتر از درمان
متاسفانه باید این را به شما بگویم که بحران‌های زندگی مثل یک زنجیر به یک‌دیگر متصل‌اند. یعنی این‌طور نیست که پیش خودتان بگویید این یکی را رها می‌کنم تا خودش بگذرد و تمام شود. چون در این صورت این مهره از زنجیره معیوب شده و مهرۀ بعدی زنجیره‌تان را هم معیوب خواهد کرد. یعنی اگر نتوانید بحران سی سالگی‌تان را به خوبی پشت سر بگذارید، باید منتظر اتفاق‌های ناخوشایندتری در بحران چهل‌سالگی و پنجاه‌سالگی و بعد از آن باشید. پس اگر هنوز شروع نکرده‌اید، سریع‌تر دست‌به‌کار شوید و فکری برای عبور از پل سی‌سالگی‌تان بکنید.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: