چرا اصلاح طلبان نگران اداره پایتخت بعد از قالیباف هستند؟
چندی است که برخی اصلاح طلبان پایتخت را شهری سوخته خوانده و هرزگاهی نگرانی شان را بابت اداره شهر توسط شهردار آتی که از دل شورای پنجم اصلاح طلب شهر تهران بیرون خواهد آمد و احتمالا همسو با این جریان فکری خواهد بود، ابراز می کنند.
کد خبر :
684069
شهرنوشت: موارد متعددی از سوی منتخبان شورای پنجم و یا اصلاح طلبان شورای چهارم شهر و دیگر افراد همفکر این جناح سیاسی دائما مطرح میشود. فارغ از اینکه توجه به انصاف موضوعی است که گویا به فراموشی سپرده شده، این گزارش پاسخی است به مواردی مانند میزان بدهیهای شهرداری به بانکها و پیمانکاران، میزان امنیت خطوط تازه افتتاح شده مترو، معضل آلودگی هوا و ترافیک، آسیبهای اجتماعی، میزان درآمدهای پایدار شهری، پرداخت حقوق کارکنان شهرداری و... که از سوی افراد مذکور مطرح میشود و دائما ابراز نگرانی میکنند که چطور شهر را بعد از محمدباقر قالیباف باید نگه دارند؟ ۱ - بارها عنوان شده است شهرداری تهران ۶۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد، این درحالی است که قدرت گودرزی معاون مالی و اقتصاد شهری شهردار پایتخت بارها با مستندات اعلام کرده در حال حاضر بدهی شهرداری به بانکها ۱۲ هزار میلیارد تومان و به پیمانکاران، بیمه و املاک نیز حدود ۴ هزار میلیارد تومان است. یعنی درمجموع شهرداری تهران نهایتا ۱۶ هزار میلیارد تومان بدهکار است. ضمن اینکه شهرداری تهران آمادگی دارد تمامی بدهی اش به بانکها را با مطالباتش از دولت تهاتر کند. زیرا بدهی به
بانکها در مقابل بدهی ۱۴ هزار میلیاردی دولت به شهرداری ناچیز است. البته اگر دولت بدهی اش را به شهرداری تهران و درواقع حق مردم پایتخت را به موقع پرداخت میکرد اصلا شهرداری بدهی نداشت. ۲ - در مورد مشکل ترافیک و آلودگی هوای پایتخت واضح است که توسعه حمل ونقل عمومی به لحاظ کمی و کیفی مهمترین راهکار برای کاهش ترافیک و میزان آلایندهها در هواست. این در حالی است که در تهران تا سال ۸۴ و در طول ۲۳ سال تنها ۷۰ کیلومتر مترو ساخته شده بود. به طوری که زمانی که دوره اخیر مدیریت شهری مترو را تحویل گرفت حتی خط ۱ و ۲ هم کامل نشده بود و خط ۵ نیز تونل نداشت و فقط از صادقیه به کرج مسافران را جابه جا میکرد، اما مدیریت جهادی محمدباقر قالیباف باعث شد تا در حال حاضر طول خطوط مترو از ۷۰ کیلومتر به بالغ بر ۲۰۰ کیلومتر آن هم بدون کمک دولت برسد و تا پایان این دوره به حدود ۳۰۰ کیلومتر برسد. این در حالی است که خط ۳ مترو به طول ۳۹ کیلومتر که طولانیترین خط مترو محسوب میشود در بدترین شرایط تحریمها ساخته شد. خط ۴ نیز که از منتهی الیه شرق به منتهی الیه غرب کشیده شد در این دوره احداث و در اختیار عموم قرار گرفت. خط ۶ نیز به عنوان
مهمترین خط مترو تهران تا ۲ ماه آینده افتتاح میشود. به تمام این موارد باید افتتاح خط ۷ مترو و خط ۸ مترو از حرم امام خمینی (ره) تا فرودگاه امام خمینی (ره) به طول ۳۵ کیلومتر را هم اضافه کرد. حال این سوال مطرح است که چرا دولت که طبق قانون باید نیمی از هزینههای احداث مترو را میپرداخته از پرداخت سهمش سرباز زده است. تنها در سال گذشته ۴ هزار و ۴۰۰ میلیاردتومان شهرداری تهران برای مترو هزینه کرده که ۲ هزارو ۲۰۰ میلیاردتومان آن سهم دولت است. حال دولت بیاید اعلام کند که چقدر از این مبلغ را داده است؟! در کنار توسعه مترو ایجاد خطوط سامانه اتوبوسهای تندرو و افزایش کیفیت اتوبوسها -تا قبل از این دوره اصلا اتوبوس کولردار در تهران نداشتیم- هم باید اضافه کرد. ضمن اینکه فراموش نکنیم شهرداری تهران بارها اعلام کرد که حاضر است مسوولیت طرح کاهش آلودگی هوا را در صورت تمایل دولت برعهده گرفته و اقدامات لازم را عملی کند، اما همین دولت که همسو با دوستان شورای پنجم شهر تهران است، سرباززد و حتی حاضر نشد طرح شهردار تهران درخصوص کاهش آلودگی هوا را خودش اجرا کند! ۳ - اخیرا مطرح شده که متروی تهران در بخش ساختمان و تونلها وضعیت خوبی
دارد، اما در بخش تجهیزات به دلیل کمبود منابع، در برخی قسمتها مشکل وجود دارد و هرکس به عنوان شهردار جدید تهران انتخاب شود باید در اولین روز کاری خود این خطوط را تعطیل کند. این ادعا فارغ از اینکه چقدر کارشناسانه مطرح شده، اما جوابش را در دل خود دارد. اینکه سازه و تونلهای مترو هیچ مشکلی ندارد و مشکل از تجهیزاتی است که چوب کمبود منابع را میخورد نشان ازاهمال دولت درخصوص پرداخت حقوق شهروندی مردم تهران دارد. اگر واقعا دولتیها به قول شان پایند بودند هم اکنون مشکلی برای تامین تجهیزات و قطارها نبود که کسی نگران مردم شود! راهکار این امر هم تعطیلی خطوط نیست، زیرا صورت مساله را نباید پاک کرد. راهکارش کار و تلاش جهادی است تا بتوان خدمات بهتر و بیشتری ارائه داد. ضمن اینکه اگر به ایمنی خطوط مترو توجه نمیشد بی شک تا کنون در صدها کیلومتر مترویی که طی دوره اخیر مدیریت شهری افتتاح شده بود، شاهد ناایمنی میبودیم نه اینکه ایستگاههای مترو درواقع پدافند غیرعامل شهر به حساب بیایند. ۴ - در مورد کاهش درآمدهای پایدار شهری آمارهای مستند نشان میدهد در سال ۸۴ درآمدهای پایدار شهرداری تهران تنها ۲۱۴ میلیارد تومان بوده که این
رقم در سال ۹۵ به بیش از ۵ هزار میلیارد تومان رسیده است. ضمن اینکه سهم درآمدهای پایدار پایتخت از مجموع درآمدهای نقدی در سال ۸۶ تنها ۱۱ درصد بود، اما با اقدامات مدیریت شهری این میزان در سال ۱۳۹۵ به بیش از ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که اگر دولت تعهدات مالی خود را به شهر و شهروندان تهرانی پرداخت میکرد قطعا سیاستهای پایدارسازی درآمد در پایتخت تسریع میشد. ۵ - در مورد آسیبهای اجتماعی فارغ از این منظر که واقعا چقدر طبق قانون رفع این مشکلات در حیطه وظایف شهرداری تهران است، اما شهرداری پیشقدم شد و طرح انضباط شهری را کلید زد. البته همانطور که هر عقل سلیمی تشخیص میدهد کار در این زمینه نیازمند همکاری دستگاهها و سازمانهای مختلفی بجز شهرداری تهران است که بیان میزان همکاریها در این مقال نمیگنجد و افکارعمومی به خوبی عملکرد هر دستگاه و سازمانی را در این خصوص در حافظه دارد. ۶ - اگر جمعیت تهران از سال ۸۴ افزایش یافته این مهم را خاطرنشان میکند که بی شک تهران دارای امکانات قابل توجه بوده است و این نتیجه زحمات مدیریت شهری آن هم بدون حمایت دولت است، اما اینکه چرا مردم از دیگر شهرها به تهران مهاجرت
میکنند نشان از عدم امکانات و البته شغل و درآمد در شهرهای دیگر دارد که مبرهن است در این خصوص دولت باید پاسخگو باشد. زیرا شهرداری تهران وظیفه ایجاد امکانات در دیگر شهرها را ندارد تا مانع از مهاجرت افراد به پایتخت شود. گرچه مدیریت شهری کنونی پایتخت تلاش کرد تا با توسعه زیرساختهای حمل ونقلی به شهرهای اقماری مانع از حضور مهاجران در پایتخت شود، اما طبق قانون هزینه ایجاد مترو برای شهرهای اقماری با دولت است و به رغم اعلام آمادگی شهرداری تهران برای همکاری در این خصوص؛ دولتهای نهم، دهم و یازدهم گام مثبتی برنداشته اند. ۷ - شهری که افزایش بالغ بر ۶۷ درصدی مساحت فضای سبز درون شهری و برون شهری را طی ۱۲ سال اخیر تجربه کرده، شهری که افزایش سرانه پارکی-تفرجگاهی اش در دوره اخیر مدیریت شهری به اندازه تاریخ پایتخت افزایش داشته-تا سال ۸۴ سرانه پارکی-تفرجگاهی شهری ۳. ۳۲ مترمربع بوده و در حال حاضر به ۶. ۴ متر مربع رسیده است- شهری که تا قبل از دوره اخیر مدیریت شهری تنها ۶ باغ توسط شهرداری اش تملک شده بود، اما از سال ۸۴ تا ۹۵ تعداد ۵۹ باغ تملک شده دارد که به صورت بوستان عمومی مورد بهره برداری قرار گرفته، شهری که ۱۹ مددسرا
با ظرفیت ۵ هزار نفر، ۱۶ مرکز پرتو، ۲۴ مرکز بهاران، چندین همراه سرای بیمار، ۴ مدرسه رویش برای مهارت آموزی به کودکان بدسرپرست و ۲۵۰۰ مرکز و خانه کارآفرینی در محلاتش ایجاد شده که البته اینها بیان یک از هزار اتفاقاتی است که طی این ۱۲ سال در تهران افتاده، چطور میتواند شهر سوخته باشد؟ ۸ - طبق گفته شهردار تهران ۱۵ پروژه نیمه تمام فعلی دوره اخیر مدیریت شهری تا پایان این دوره به بهره برداری رسیده و به شهروندان تحویل داده میشود. پس پروژه نیمه تمام مهمی روی دست مدیران بعدی نخواهد ماند. این در حالی است که بر کار محمدباقر قالیباف شورای شهری نظارت داشت که اعضای اصلاح طلب متعددی در آن عضو بودند، دولت با شهرداری همکاری نکرد و همسو نبود و نمایندگان تهران در مجلس دهم همگی از جناح سیاسی مخالف بودند. اما شهردار آینده در شرایطی کارش را آغاز میکند که شورا، دولت و نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی همگی از یک جناح سیاسی و موافق هستند. حال اینکه چرا جریان فکری اصلاح طلب تا این حد نگران وضعیت شهر بعد از محمدباقر قالیباف است، سوالی است که جوابش روشن است؛ به عمل کار برآید به سخندانی نیست!