نگاهی به چرایی عدم موضع‌گیری ابومازن در بحران قطر

واهمه حقیقی تشکیلات خودگردان از بحران به وجود آمده در قطر، به ماهیت قدرت این کشور و مواضع آن باز نمی‌گردد بلکه ابومازن از سناریویی که ورای حماس و قطر کمین کرده است می‌هراسد.

کد خبر : 682885

خبرگزاری ایسنا: زمانی که ترامپ به غرب آسیا سفر کرد شاهد تغییراتی در صف بندی های منطقه ای هستیم. این صف بندی ها جدید با جدا شدن قطر از ائتلاف سعودی-غربی رخ نمود. هنوز ترامپ در منطقه بود که درگیری لفظی میان سعودی، امارات، اردن، مصر و بحرین از یکسو و قطر از سوی دیگر در گرفت. اگرچه بر اساس آنچه اتفاق افتاد این قطر بود که با مقاومتی خواندن حماس و ابراز احترام به نقش ایران در منطقه این اختلاف را کلید زد اما موضع سفت و سخت و آنی پنج کشور فوق در مقابل قطر، حکایت از این داشت که مسئله بسی عمیق تر و پیچیده تر از این ها است. سؤالی که پس از موضوع گیری 5 کشور نامبرده محل تأمل کارشناسان قرار گرفته است است که: 5 کشور نامبرده به اضافه تشکیلات خودگردان همراه با قطر در یک ائتلاف حضور داشته اند. در نشست ریاض- که نقطه آغاز اختلافات بود- رئیس تشکیلات خودگردان، ابومازن هم حضور داشته است. اما چرا به رغم مواضع سختی که پنج کشور اول اتخاذ کرده اند، تشکیلات خودگردان هنوز موضعی اتخاذ نکرده است؟ جایگاه قطر در فلسطین قطر به عنوان کشوری اقماری که متشکل از چند جزیره است با هزینه های سنگینی که از آغاز بیداری اسلامی متحمل شد تلاش کرد به عنوان یک بازیگر در منطقه مطرح شود. به همین دلیل نمی توان برای قطر در هیچ یک از مسائل منطقه ای و بین المللی جایگاه ویژه ای را در تاریخ منطقه جست و برای یافتن جایگاه قطر در فلسطین، کافی است به اقدامات 7 سال اخیر این کشور نگاهی بیاندازیم. از زمانی که بیداری اسلامی در منطقه غرب آسیا رقم خورد قطر با حمایت ویژه ای که از اخوان المسلمین کرد در منطقه به عنوان حامی اول اخوان المسلمین مطرح شد به همین لحاظ به دلیل حمایتی که از اخوان المسلمین کرد به دلیل حضور پر رنگ اخوان المسلمین در 3 منطقه خاص، قطر نیز در دو مسئله اصلی در منطقه ورود جدی پیدا کرد. مسئله نخست؛ مصر بود. اخوان المسلمین به واسطه سقوط حسنی مبارک، توانست قدرت را در این کشور به دست گیرد. مسئله و منطقه دوم؛ سوریه بود. جرقه اصلی بحران سوریه را اخوان المسلمین سوریه رقم زد. سوم؛ نوار غزه. به واسطه حمایت از اخوان المسلمین قطر از حماس نیز به عنوان یکی از زیر مجموعه های اخوان المسلمین حمایت ویژه کرد. این حمایت آن قدر عمیق بود که زمانی که جنبش حماس به دلیل اختلاف با نظام سوریه و عدم حمایت از سوریه، عزم تعطیلی دفاتر خود در دمشق را کرد، قطر در دوحه آنها را ساکن نمود. کمک های قطر در حمایت از حماس آن قدر دامنه پیدا کرد که قطر تنها کشوری شد که به نوار غزه کمک های مستقیم ارائه کرد. این کمک ها و حمایت آنقدر ادامه یافت تا جایی که در سال 2012، امیر وقت قطر، حَمَد آل ثانی- که پدر امیر فعلی قطر است- به نوار غزه سفر کرد. کمک های مالی قطر به نوار غزه موجب شد قطر به دلیل برخورداری از حمایت های حامیان مردمی حماس جایگاهی برای خود در فلسطین دست و پا کند. قطر به جای مصر؛ سرپرست آشتی ملی پس از بیداری اسلامی در مصر و سرنگونی نظام حسنی مبارک، شرایط مصر به گونه ای نبود که بتواند پرونده فلسطین، به ویژه پرونده آشتی ملی را - که از ابتدا در اختیارش بود پیش ببرد. در این وقت قطر با میانجیگری و به دلیل شرایط آرامی که بر کشورش حاکم بود توانست جای مصر را در این پرونده بگیرد. لذا از سال 2012 با وجود آنکه مصر نیز نشست های مهمی را در راستای آشتی ملی برگزار کرده است اما 2 توافق مهمی که پس از آغاز بیداری اسلامی در آشتی ملی فلسطین به دست آمد در دوحه رقم خورد. نخستین آنها بیانیه دوحه در سال 2012 و دوم، امضای توافقنامه آشتی ملی دوحه در سال 2014 بود. بدین طریق قطر صاحب جایگاه در مسئله فلسطین شد. موضع ابومازن و تشکیلات خودگردان نسبت به قطر با توجه به حمایت ویژه قطر از حماس، تشکیلات خودگردان به عنوان رقیب سیاسی حماس قطعا موضع موافقی در مقابل قطر ندارد. زیرا قطر با حمایت هایی که از حماس و نوار غزه صورت داده است، از رقیبی که نوار غزه را از سال 2007 از دست تشکیلات خودگردان در آورده، حمایت می کند و این حمایت مانعی اساسی در مقابل حاکمیت تشکیلات خودگردان بر نوار غزه است. به همین سبب تشکیلات خودگردان قطعا با سیاست های قطر مخالف بوده و سقوط دولت قطر و یا تغییر ماهوی قدرت در این کشور می تواند موجب حذف حامی حماس و بازگشت نوار غزه تحت حاکمیت تشکیلات خودگردان شود. اما چرا با این وجود تشکیلات خودگردان موضعی در قبال حماس اتخاذ نمی کند؟ ترس از آنچه پشت پرده پنهان است واهمه حقیقی تشکیلات خودگردان از بحران به وجود آمده در قطر به ماهیت قدرت این کشور و مواضع آن باز نمی گردد بلکه ابومازن از سناریویی که ورای حماس و قطر کمین کرده است می هراسد. ابومازن از این واهمه دارد که پس از قطر نوبت به حماس برسد و چه بسا ، هدف قرار گرفتن قطر به واسطه حمایت از حماس باشد و هدف اصلی این بحران حماس باشد. حال سؤال تشکیلات خودگردان از سازندگان این سناریو این است که اگر حماس پس از قطر هدف قرار گیرد و حاکمیت نوار غزه را از دست چه کسی جایگزین آن در این منطقه خواهد شد؟ نزدیک ترین گزینه برای جایگزین کردن به جای حماس از سوی ائتلاف 5 کشور اردن، امارات متحده عربی، عربستان، مصر و بحرین، محمد دحلان است. این شخصیت همان سناریویی است که ابومازن را ترسانده و مانع موضعگیری او شده است. محمد دحلان کیست؟ محمد دحلان همان کسی است که از کنگره ششم فتح در سال 2009 به دلیل آنکه مدعی حضور در رأس هرم قدرت فتح بود با ابومازن اختلاف پیدا کرد. در میانه راه ابومازن با پرونده سازی برای دحلان تلاش کرد او را دادگاهی و بازداشت کند اما دحلان به دلیل روابط وسیعی که در دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان و جنبش فتح دارد از نقشه وی آگاه شد و به امارات رفت. او در میان حامیان فتح در نوار غزه از محبوبیت بالایی برخوردار است. طی 2 سال گذشته با حمایت مصر و امارات به قاهره رفته و در آنجا تشکیلاتی را برای خود فراهم کرده است. ظاهرا با حماس نیز توافقاتی کرده و در نوار غزه اقداماتی را علیه ابومازن شکل می دهد. یکسال قبل، پیش از آنکه ابومازن کنگره هفتم فتح را در رام الله برگزار کند، 4 کشور اردن، مصر، امارات و عربستان تلاش کردند با تشکیل یک کمیته ، بین ابومازن و دحلان آشتی برقرار کنند. ابومازن که می دانست اگر دحلان با آشتی به فتح باز گردد به احتمال قوی جای او را در رأس قدرت خواهد گرفت طرح کمیته 4 جانبه را رد کرد و از این کشورها خواست از دخالت در امور داخلی تشکیلات خودگردان حذر کنند. برآورد حال با بروز بحران قطر، دحلان که در تمامی کشورهای 5 گانه فوق صاحب نفوذ و قدرت است و در داخل فتح نیز از محبوبیت بالایی برخوردار است با سقوط حماس می توان یکی از قوی ترین گزینه های برای در دست گرفته حاکمیت نوار غزه باشد. ابومازن به دلیل در مقابل قطر موضع منفی اتخاذ نمی کند که از حاکمیت بر نوار غزه در صورت سقوط حماس اطمینان ندارد و از سوی دیگر حضور دحلان در نوار غزه را یک جنگ همه جانبه در مقابل خود می داند که ممکن است با اختلافاتی که در درون فتح و تشکیلات خودگردان وجود دارد و حمایتی که می داند مخالفان امروزی قطر از دحلان خواهند کرد قدرت خود را از دست رفته می بیند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: