وقتی ماه رمضان در این کشور تبدیل به یک جشن بزرگ میشود
ساعتی بعد از اذان گویی شهر جان میگیرد. هوا که تاریک میشود، نوبت رقص نورِ چراغانیهاست. همه جا شلوغ میشود. انگار نه انگار که تا وقتی خورشید در آسمان بود، این شهر سوت و کور بود. کافهها و رستورانها تا اذان صبح باز هستند و در فروشگاهها جشنهای رمضانی برپاست. بچهها با رمضانهای اینجا دوست هستند. چون با فرا رسیدنش، جشنهای جذاب و سرگرمیهای جالب در فروشگاهها منتظر آنها است.
کد خبر :
680232
سرویس سبک زندگی فردا؛ الهام فرح بخش: یک هفته مانده به ماه مبارک رمضان، رنگ و بوی شهر کم کم تغییر میکند. خیابانها و اتوبانها و درختهای وسط بلوارها اولینهایی هستند که ندای نزدیک شدن قدمهای ماه رمضان را به مردم میدهند. یک شب که هنوز رمضان در راه است، میخوابیم و صبح که از خواب بیدار میشویم و میبینیم همه درختها ریسه بندی شده و المانهای رمضانی در جای جای شهر دیده میشود و بیلبوردهایی که خبر آمدن ماه مبارک را میدهند. شب که میشود ریسهها را روشن میکنند و شهر چراغانی میشود. چون ماهِ عزیزی در راه است و بزم مهمانی عظیمی به همراه خود دارد. شاید
ریسهٔ چراغهایی که به صورت نوشتاری درست کردهاند بیشتر از همه هیجان و شور و شوق در دل مردم ایجاد میکند. ریسههایی که شبیه ماه هلال درآمده و در دلشان نوشته شده است: «مبارک علیکم الشهر»، «رمضان کریم»، «Ramadan Mubarak». و اینگونه است که شهر خبردار میشود.
حالا نوبت به مراکز خرید و فروشگاهها رسیده تا محبتِ خود را به ماه مبارک ابراز کنند. هر ساله تزیینات با شکل و خلاقیت جدیدی، سرتاسر فروشگاه را در برمیگیرد و تخفیفات رمضانی شروع می شود. مخصوصا فروشگاههای زنجیرهای مواد غذایی که سنگ تمام میگذارند در تزیین و زیباسازی فضای فروشگاهشان. فانوس یکی از نشانههای مهم این ماه است. فانوسهایی که به صورت ریسه در میآیند از سقف فروشگاهها آویزان میشود به همراه هلال ماه، حس خوبِ آمدن ماه رمضان را به ببینده القا میکند. اکثر مواد غذایی که مخصوص این ماه است شامل تخفیفات میشود و همچنین بعضی از فروشگاههای مواد
غذایی به حسب سلیقه خود بستههای رمضانی که شامل روغن و برنج و آرد و نوشیدنی و دیگر مواد غذایی است، تهیه میکند و با یک بسته بندی بسیار زیبای رمضانی برای فروش قرار میدهند. این بستهها مخصوص کسانی است که میخواهند به مستمندان و افراد کم بضاعت کمک کنند. با خرید این بستهها و رساندن آن به افراد کم بضاعت، به آنها در این ماه یاری میرسانند.
شهر در روز آخر ماه شعبان و روز اول ماه رمضان، زمین تا آسمان فرق دارد. روز اول ماه رمضان تا آخر ماه مبارک، سکوتی دلنشین شهر را فرا میگیرد. خیابانها خلوتر از همیشه است.
ساعات ادارای کم شده و مردم زودتر به خانههایشان بازمیگردند تا به استراحت و عبادت در این ماه بپردازند. نزدیک به اذان مغرب، در میدان مرکزی شهر یا جایی کنار دریا، مامورین آماده شلیک توپ از توپخانه هستند. موقع اذان این توپ شلیک میشود و همه مردمی که سر سفره منتظر اذان هستند با شنیدن آن میدانند که بلافاصله موذن اذان خواهد گفت. در کنار مساجد بزرگتر، خیمههای (چادر) رمضانی برپا میشود. سفرهای بلند میاندازند. خرما و دوغ شیرین از ملزومات این سفره است. اکثر کارگرها و رانندههایی که از خانوادههایشان دور هستند و برای کسب درآمد به اینجا آمدهاند، بر سر این
سفرهها می نشینند. مردم از همه طرف غذاهای متنوع درست میکنند و نزدیک به اذان، به مسجد تحویل میدهند.
در این ماه و در این دیار، روزه خواری نه تنها گناه محسوب میشود بلکه جرم هم شناخته شده و جریمههای سنگینی در پی دارد. کافهها و رستورانها از اذان صبح تا اذان مغرب تعطیل است و در فروشگاهها محوطهٔ فست فودی تاریک و سوت و کور میشود. بعضی از کافهها که اجازه فعالیت دارند، دور تا دور کافه شان را با پارچه میپوشانند و هر کس که روزه دار نیست و مایل به خوردن و آشامیدن است، میتواند به آن فضای محصور شده در پارچههای ضخیم و تیره پناه ببرد. غذاهای بیرون بر هم قابل سفارش هستند اما در ملاء عام هیچکس اجازه روزه خواری ندارد. قبل از اینکه برای آن جریمههای سنگینی وضع
کنند، هم مردم مقید بودند. حتی آنهایی که مسلمان نیستند و از کشورهای اروپایی و آمریکایی به اینجا مهاجرت کردهاند، این قانون را رعایت می کنند و خواه ناخواه روح رمضان در آنها نیز دمیده میشود. بطوریکه آنهایی که سالها ساکن اینجا شدهاند، رمضان بخشی از زندگیشان شده، اگرچه مسلمان نیستند و روزه نمیگیرند اما برای آن احترام خاصی قائل هستند و گویی ناخودآگاه بارقههای رمضان آنها را هم گرفته است.
ساعتی بعد از اذان گویی شهر جان میگیرد. هوا که تاریک میشود، نوبت رقص نورِ چراغانیهاست. همه جا شلوغ میشود. انگار نه انگار که تا وقتی خورشید در آسمان بود، این شهر سوت و کور بود. کافهها و رستورانها تا اذان صبح باز هستند و در فروشگاهها جشنهای رمضانی برپاست. بچهها با رمضانهای اینجا دوست هستند. چون با فرا رسیدنش، جشنهای جذاب و سرگرمیهای جالب در فروشگاهها منتظر آنها است. ماه رمضان خانمهای خانه دار را به پای تلویزیون میکشاند تا سریالهای عربی که مخصوص این ماه ساخته میشود دنبال کنند و برنامههای زنده و قرعه کشیها و هدیهها و برندههای
رمضانی را تماشا کنند.
هریسه، یکی از غذاهای مخصوص این ماه است که به وفور دیده میشود و بر سر سفره افطار خودنمایی میکند. هریسه شبیه حلیم است اما همچون حلیم یکدست و یکنواخت نشده و رشتههای بزرگ گوشت را میتوان دید. هریسه را با کمی روغن زیتون و پودر دارچین میخورند. خانههایی هستند که هر روز یا بیشتر روزهای ماه رمضان پخت هریسه دارند و نزدیک غروب که هریسه جا افتاد و آماده شد، در حیاط را باز میگذارند و هرکس بخواهد میتواند برود از آنجا هریسهٔ ماه رمضان بردارد. ژله و کرم کارامل در این ماه طرفدار زیادی دارد و مردم بستههای ۱۲ تایی و ۱۸ تایی خریداری میکنند. از شیرینیهای معروف
این ماه لقمةالقاضی است که به نوعی بامیه محسوب میشود اما با روش پخت آسانتر و راحتتر. در جنوب ایران هم این شیرینی بسیار طرفدار دارد و به آن لگیمات میگویند. در این ماه به پخت و تهیه دسر اهتمام بیشتری میورزند و معمولا سفره افطار، سفره کاملی همراه با غذای اصلی است.
دهه آخر ماه رمضان اوج مناجات و دعاست. از طرفی هم مساجد شلوغ تر میشوند و هم فروشگاهها. مردم همانقدر که به فکر لباس نوی عید فطر هستند، به فکر بخشیده شدن کامل گناهانشان و بهره گرفتن بیشتر از این ماه نیز هستند. روزهای آخر ماه، همهٔ خیاط ها سرشان شلوغ است. همه مشغول دوخت لباس های عید و تحویل آن به مشتریانشان هستند. به همین ترتیب، فروشگاههای لباس هم پر رفت و آمد و شلوغ است. مردم برای عید فطر احترام ویژهای قائل هستند و بزرگترین عید خود میدانند. داشتن لباس نو از واجبات این عید هست. در همه فروشگاهها مراکز خیریه از جمله هلال احمر نیز میزی دکه مانند دارند و برای
تهیه لباس نو عید فطر برای نیازمندان، کمکهای مردم جمع میکنند.
افطارِ آخرِ ماه رمضان و شب اول ماه شوال، وقتی از تلویزیون اعلام میشود که فردا عید است، شادی عجیبی در شهر میپیچد. آسمان شهر از آتش بازیها رنگارنگ میشود. صبح عید، همه شهر پر میشود از صدای :«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَ...» و این دعا در فضای شهر میپیچد. قدیمترها که هنوز شهر شلوغ نشده بود و ملیتهای کمتری در خود جای داده بود، بچهها با لباس نوی عیدشان، به در خانهها میروند و طلب عیدی میکنند و صاحب خانه شیرینی و پول خرد به آنها میدهند تزیینات و چراغانی شب و روز عید در شهر تغییر میکند و متناسب با عید است و یک هفته به مناسبت
این عید عزیز تعطیل است.
لازم به ذکر است که در سالهای اخیر گاهی اوقات که نماز عید فطر شیعیان، طبق نظر اوقاف جعفری، یک روز بعد از عید فطر اهل تسنن اعلام میشود، از سوی حکومت، اجازه اقامه نماز در روزی غیر از روزِ اعلام شده برای عید، ممنوع شده است. همچنین باید گفت که هرچند ماه رمضان و عید فطر و جشنهای مربوط به آنها همچنان به قوت خود باقیمانده و احترام این ماهها حفظ میشود، اما دست استکبار در پررنگتر کردن جشن سال نوی میلادی در این کشور به وضوح قابل مشاهده است.