فریب و آزار ۴۰ زن و دختر با کارت ویزیت طلافروشی
پسر جوان با چاپ کار ویزیت، زنان و دختران را فریب میداد و خودش را طلافروش سرشناسی در شمال تهران معرفی میکرد. متهم که امین نام دارد، تاکنون با شکایت ۴۰ زن و دختر به اتهام سرقت، کلاهبرداری و آزار مواجه شده است.
روزنامه جوان: پسر جوان با چاپ كار ويزيت، زنان و دختران را فريب ميداد و خودش را طلافروش سرشناسي در شمال تهران معرفي ميكرد. متهم كه امين نام دارد، تاكنون با شكايت 40 زن و دختر به اتهام سرقت، كلاهبرداري و آزار مواجه شده است. اواخر پاييز سال 95 زن ميانسالي راهي اداره پليس در تهران شد و از پسري 25 ساله به نام امين شكايت كرد. او گفت: يك ماه قبل براي خريد لباس به پاساژي در شمال تهران رفته بودم. هنگام برگشت از خريد ديدم راننده يك خودروي زانتيا، طوري ماشينش را پارك كرده كه نميتوانم از پارك خارج شوم. به همين دليل مجبور شدم با شماره تلفني كه روي شيشه خودرو قرار داشت، تماس بگيرم. شماره تلفن روي كارت طلافروشي چاپ شده بود. بعد از تماس، راننده آمد و ماشينش را جابهجا كرد. او بعد از جابهجايي خودرواش كارت طلافروشي را به من داد و پيشنهاد داد براي خريد طلا به مغازه او بروم. چند روز بعد با امين تماس گرفتم و به آدرس مغازه كه در اقدسيه بود، رفتم. همين ملاقات با آن جوان خوشتيپ و مؤدب منجر به علاقه شد و از من خواست از طريق اينستاگرام با هم در ارتباط باشيم. شاكي در ادامه گفت: اين ارتباط ادامه داشت تا اينكه وقتي عكسهاي خصوصيام را براي امين فرستادم، او تهديدم كرد اگر پولي كه ميخواهد به او ندهم، عكسها را به خانوادهام نشان خواهد داد. به هر سختي بود، چند ميليون پول فراهم كردم و به او دادم، اما او دست بردار نبود به همين دليل تصميم گرفتم از او شكايت كنم. با طرح اين شكايت، مأموران در تحقيقات خود دريافتند كه پسر كلاهبردار از چندين زن و دختر به همين شيوه اخاذي و سوءاستفاده كرده است و همه آنها نزد مأموران اعتراف داشتند كه به دام اينستاگرامي پسر جوان گرفتار شدهاند. در حالي كه مبلغ اخاذي از 39 نفر شاكي حدود 100 ميليون تومان برآورد شده بود، يكي از شاكيان در توضيح شكايت خود گفت: در پارك براي پيادهروي رفته بودم كه امين را ديدم. وقتي شماره تلفن مغازه طلافروشياش را داد، با او تماس گرفتم. اين تماس بهانه آشنايي ما شد و در ملاقاتها قول ازدواج داد. با اين حرف به او اعتماد كردم و روزي براي ديدنش به خانه او رفته بودم. امين حالت عادي نداشت به همين دليل تلاش كردم، از خانه خارج شوم، اما او مانع شد و بعد از آزار طلاهايم را سرقت كرد. با تأييد اين شكايت از سوي پزشكي قانوني، امين تحت تعقيب مأموران قرار گرفت، شناسايي و دستگير شد. متهم در بازجوييها به مأموران گفت: قبول دارم براي جلب اعتماد با چاپ كارت طلافروشي با آنها رابطه برقرار كردم، اما كسي را آزار ندادم و اخاذي نكردم. آنها پول ميدادند تا برايشان ماشين بخرم. با توضيحات متهم و مدارك موجود اين پرونده تكميل و براي رسيدگي به اتهام كلاهبرداري به دادگاه عمومي انقلاب اسلامي و با استناد به مدارك پزشكي قانوني براي رسيدگي به اتهام آزار به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. متهم به زودي پاي ميز محاكمه حاضر خواهد شد.