آیا از رکود خارج شدیم؟/ نیازمند جراحی اقتصادی در صنایع تولیدی و خدماتی هستیم
دیپلماسی اقتصادی و کنترل نبض اقتصاد خاورمیانه باید در برنامههای ما قرار بگیرد و سفارتخانهها و دیپلماتهای ما باید نقش بازاریابانی را بازی کنند که به وسیله آنها در هر کشور حداقل در یک حوزه صاحب جایگاه برتر شویم.
کد خبر :
679015
سرویس اقتصادی فردا؛ محمدحسین عامری*: رکود و شناسایی زمان خروج از آن مسئلهای است که امروز از کف بازار تا اساتید اقتصاد در مورد آن اظهارنظرهای متفاوتی میکنند اما اینکه اکنون در رکودیم یا از آن خارج شدیم را ازلحاظ تولید بالقوه و تولید بالفعل میتوان موردبررسی قرارداد.
در تولید دو بحث داریم تولید بالقوه و تولید بالفعل:
تولید بالفعل ظرفیت تولیدی است که صنایع با آن مشغول به کار هستند.
تولید بالقوه ظرفیت صنایع در حالتی است که اگر تقاضا کافی برای آنها وجود داشته باشد میتوانند بدون استخدام و بهکارگیری نیروی جدید در آن ظرفیت به تولید بپردازند.
بیشتر بخوانید: آیا میتوان ادعای خروج از رکود کرد؟
شکاف تولید چیست؟
به فاصله بین تولید بالقوه و بالفعل شکاف تولید میگویند که میتواند مثبت یا منفی باشد.
اگر مثبت باشد به این معناست که به علت وجود فشار در تقاضا در حال تولید با بیش از توان بالقوه هستیم و این امر از طریق چند شیفته شدن و استخدام نیروی جدید صورت گرفته است؛ که میتوان به دلیل ایجاد شرایط تورمی در این حالت به رونق پی برد.
اگر شکاف تولید منفی باشد به این معناست که به علت کمبود تقاضا در حال تولید با توانی کمتر از توان بالقوه هستیم و به علت عدم وجود تقاضا در حالت رکود به سر میبریم.
حال اقتصاد ما در چه حالی است؟ شکاف تولید منفی است یا مثبت؟
در چند ساله گذشته چند نوبت اقدام به تقویت سمت تقاضا صورت گرفت اما همچنان رکود غذاگیر باقی ماند، اینگونه میتوان ابراز داشت که علت رکود موجود چیزی بیش از تقاضاست، تقویت کفه ی تقاضا شاید اقدام لازم بود اما اقدام کافی نبود چرا که به علت وجود مشکل در کفه عرضه تقاضای ایجاد شده توسط واردات پاسخ داده شد.
لذا به علت صرفه واردات نسبت به تولید در داخل کشور تقویت کفه تقاضا چندان موثر واقع نشد.
با نگاه کلی به وضعیت بنگاه های تولیدی و اقتصادی کاملا هویداست که در حال فعالیت با ظرفیت های پایینی هستند، پس مشخص است که به دلیل شکاف تولید منفی در رکود هستیم ولی آیا علت این رکود از تقاضا است؟
مشکل کمی پایهایتر است به علت مشکل در ورود کالاهای سرمایهای و مواد اولیه در دوران تحریم بخش عرضه با مشکلات جدی مواجه شد، آن بخشی هم که مشکل مواد اولیه و کالای سرمایهای نداشت به علت افزایش هزینههای ناشی از تحریم که سبب میشد تا هزینه واردات و صادرات افزایش چشمگیری پیدا کند دچار آسیب جدی شد.
همچنین به علت عدم وجود کالاهای جانشین مناسب، تقاضای مصرفی داخلی بهناچار به سمت کالاهای جانشین خارجی رفته است، از طرفی در خیلی موارد امکان جابجایی شرکای تجاری وجود ندارد چراکه کالاهای سرمایهای موردنیاز ما در انحصار چند کشور خاص مثل آلمان و فرانسه و حوزه یورو است. تنگنای ارزی بانک مرکزی در حوزه ارزی هم از یک سو به ما اجازه تغییر سیاست ارزی را نمیدهد.
بیشتر بخوانید: آقای روحانی! از تبعات قراردادهای اخیر خودروسازان باخبرید؟
در مورد اقتصاد مقاومتی و روی آوردن به تولید داخل در بعضی موارد میتوانیم کالاهایی را جانشین کنیم ولی نه کل کالاها چون از خودروها تا خطوط تولیدی ما نیاز به قطعات یدکی و خدمات و نگهداری و تعمیرات پیوسته دارند که واقعاً توجیه اقتصادی ندارد که در همه حوزهها بخواهیم سرمایه و نیروی انسانی را جهت تولید بسیج کنیم؛ اما این نباید سبب شود که چشم بر روی سرمایهگذاریهای گذشته ببندیم، بلکه باید تمام هموغم خود را بهکارگیریم تا به هر طریقی که شده است نیازهای مربوط به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه صنایعی که به این علل فلج شدهاند را تأمین کنیم.
برای خروج از رکود فعلی باید چند برنامه بهصورت موازی اجرا شود، ازجمله تکنرخی کردن ارز و پرداخت یارانه ارزی به صنایعی که کالاهای سرمایهای و مواد اولیه وارداتی دارند.
اقدام به جانشینی کالاهای قابلتولید در داخل کشور.
تسهیلات مالی به بخش تولید باید یکی از اولویت ها باشد، تسهیلاتی که از جنس تمدید بدهی های گذشته باشد تنها یک مسکن است، منظور تسهیلاتی است که منجر به تقویت سرمایه در گردش و بخش تولیدی شرکت ها شود.
توجه به مزیتهای نسبی و سرمایهگذاری بر روی آنها باید از اولویت های ما باشد؛ درست است که اقتصادمان نیمهجان شده است ولی پیگیری و ادامه دادن روند قبلی ثمرهای بهتر از پریشانحالی امروزمان نخواهد داشت.
ما باید در حوزههایی که دارای مزیت نسبی هستیم مثلا کشاورزی نقش تعیینکنندهای را در منطقه ایفا کنیم.
تجربه تعطیل شدن کارخانهها بعد از انقلاب اسلامی به علت ترک کارخانهها توسط مستشاران خارجی تجربه تلخی بود که به خاطر نبود یک یا چند قطعه حیاتی سبب فلج شدن چرخ تولید شد؛ اما از آن درس نگرفتیم و مجدداً به دلیل تحریمها از این نقطه آسیب دیدیم.
دیپلماسی اقتصادی و کنترل نبض اقتصاد غرب آسیا باید در برنامههای ما قرار بگیرد و سفارتخانهها و دیپلماتهای ما باید نقش بازاریابانی را بازی کنند که به وسیله آنها در هر کشور حداقل در یک حوزه صاحب جایگاه برتر شویم.
سفتهبازی و ایجاد تقاضا در بازارهایی مثل مسکن و ارز شاید در کوتاهمدت به مذاق ما خوش بیاید ولی درمان وضعیت موجود ریشهای است و سخت و زمانبر، کمی صبور باشیم اما پیگیر و هدفمند.
امروز نیازمند جراحی اقتصادی در حوزه صنایع تولیدی و خدماتی؛ در هر دو بازار داخلی و صادراتی هستیم.
لذا سیاستگذاری صحیح اقتصادی اولین اقدام برای خروج از رکود و رسیدن به رشد اقتصادی پایدار خواهد بود.