نامه جمعی از کارکنان دانشگاه آزاد به نوریان
جمعی از کارکنان دانشگاه آزاد در نامهای به سرپرست دانشگاه آزاد نکاتی را درباره وضعیت این دانشگاه متذکر شدند.
خبرگزاری تسنیم: جمعی از کارکنان دانشگاه آزاد در نامهای به نوریان سرپرست دانشگاه آزاد نکاتی را درباره وضعیت این دانشگاه مطرح کردند. در بخشی از این نامه آمده است: مدتی است که دانشگاه آزاد اسلامی در میان تنگناهای مالی گرفتار آمده است، کاهش متقاضی در برخی از رشتهها به سبب تغییر هرم سنی جمعیت ایران، اصلیترین دلیل این وضعیت است، در این شرایط کاملا بدیهی است، دانشگاه آزاد به عنوان یک نهاد خودگردان و متکی به خود تلاش کند به بازسازماندهی امور بپردازد، در این راستا تجاریسازی دستاوردها و متنوع سازی منابع درآمدی به عنوان یکی از سیاست های اصلی دانشگاه در سطح کلان و راهبردی مؤثر برای برون رفت از بحران، مطرح شد. این نامه میافزاید: روندی که در واقع رخ میدهد، نسبتی با این اهداف ندارد، برخی از دفاتر، در معاونتهای مختلف دانشگاه متولی برقراری ارتباط با صنایع و یا کسب درآمد از طریق تولید محصول یا ارائه خدمات هستند بسیار ضعیف عمل کردند. گزارش عملکرد این دفاتر( فارغ از گزاره های معنادار آماری که در خود این دفاتر ساخته می شود)، با مراجعه به گردش مالی آن و مبالغ واریز شده به حساب دانشگاه، نشان خواهد داد کارکرد این دفاتر کاملا منفی است. در بخش دیگری از این نامه تاکید شده است: به نظر میرسد برخی از مدیران محترم تنها عزم خود را برای رفتن به سفرهای خارجی جزم کردهاند و البته افزایش درآمدهای شخصی به انحای مختلف،در وضعیتی که طرحها و فعالیتهای بسیار کاربردی، در همین دفاتر آغاز شده است که اگر مورد توجه و نظارت مسئولانه قرار گیرند، ثمرات بی شماری خواهند داشت. در ادامه این نامه تاکید شده است: حضور آقای دکتر میرزاده در دانشگاه با سرازیر شدن اعضای هیئت علمی برخی رشتهها، به خصوص رشته های مرتبط با رشته تحصیلی ایشان به سازمان مرکزی دانشگاه همراه شد، گو اینکه مشکل دانشگاه فقر منابع انسانی کارآمد است و اینان نخبگان و پرچم داران حرکت و تحول در دانشگاه هستند که تاکنون پشت درهای بسته به جا مانده بودند، تمام پستهای کلیدی توسط این افراد اشغال شد و این در شرایطی بود که نیروی انسانی کارآمد و باتجربه بدنه دانشگاه، سالها بدون هیچ چشمداشتی به خدمت مشغول بودند. نامه مذکور میافزاید: بسیاری از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی، تا مقاطع عالی در این دانشگاه تحصیل کردهاند، در همین دانشگاه ازدواج کردهاند و در همین دانشگاه به کار مشغولند، تعهد اینان به دانشگاه، تعهد به خانه است تعهد به وطن است، این کارمندان متعهد به اعتلا و عزت و سربلندی دانشگاه بوده و هستند اما موج یأسی فراگیر که ناشی از تصمیمات به زعم ما، عجیب مدیریت پیشین دانشگاه بود، ریشه انگیزه را یکسره خشکانید و انفعالی عجیب را در فضا حاکم کرد و همین امر نیز سبب شد تا سررشته امور در دستان کسانی باشد که تنها بر اساس منافع خویش عمل کرده و به اصطلاح بر خر مراد سوارند. این کارکنان در تشریح وضعیت کارکنان دانشگاه آزاد یادآور شدند: این یأس، ساختار و ارکان دانشگاه را در کوتاه مدت به لرزه در خواهد آورد. کارمندان جزء، چارهای جز تمکین نداشتهاند چون هراس بریده شدن یک لقمه نان، در شرایط فعلی، هراسی جدی و قابل تأمل برای تمام کسانی است، که هستی آنها به هستی دانشگاه گره خورده است و امروز را بی امیدی به فردایی ناامید پیوند می دهند. در ادامه نامه آمده است: در نظر آورید کارمندی که تحت امر مدیری فعالیت میکند که تنها منافع خویش را در نظر دارد، کارانهها، حقالجلسهها، حق ماموریتها، ماموریتهای خارجی و... که مجموع ماهانه آن سر به فلک میکشد، در برابر دریافتی ناچیز کارکنانی که مدتهاست به وعده محقق نشده همسانسازی حقوق با دانشگاههای دولتی امید دارند و البته امیدی وهمناک! چه انگیزهای برای تلاش میتوانند داشته باشند؟ این نامه میافزاید: داستان حلقه مسکو که قطع به یقین در خاطر مبارکتان هست، شاید رجوع به اسناد مالی واحدهای الکترونیک، امارات و کیش بتواند در این زمینه، حقایق بیشتری را عیان کنند. امید داریم، که حضور جنابعالی پایانی بر حضور نیروهای رانتی در دانشگاه باشد، امید داریم که به نیروهای تحت امر خویش بهایی حداقلی بدهید، این تجربه گرانبار که حاصل سالها خدمت صادقانه است را در نظر آورید، بارها در قالب دهها صفحه گزارش، فضای نامناسب موجود و بن بست بودن مسیرهای پیش رو را اعلام کردهایم و صد البته نتیجهای نگرفته ایم. در بخش دیگری از این نامه تاکید شده است: امید داریم سر ناکارآمدان با حقوقهای گزاف را به سنگ بکوبید، که ایمان داریم اگر این دریافتها (بخوانید کندن ها) در راه صحیح درآمدزایی و تجاریسازی دستاوردها هزینه شده بود، امروز با دانشگاهی موفق و پیشرو روبرو بودیم نه دانشگاهی که باید با زیاندهی واحدهای خویش پنجه در پنجه کند. این نامه میافزاید: اعتقاد راسخ داریم، که پس از شناسایی، نباید تنها به تغییر مدیران اکتفا کرد، تعیین تکلیف منابع هدر رفته، احقاق حق جامعه دانشگاهیست، تعدد سفرهای خارجی بعضی از مدیران و و ابستگان به اسم انجام وظیفه و دریافت حق مأموریت و تنخواه و...، گرفتن دستمزد بابت طرح های بیفایده، برگزاری جلسات پر تعداد بینتیجه، دریافت پاداشها و اضافهکاریهای بیدلیل و... سالهاست که در دانشگاه ساری و جاریست طلب کنید. در بخشی از این نامه تاکید شده است: بسیاری از کارمندان، رنج تحصیل در مقاطع عالی را بر خویش هموار کرده و کوشیدهاند تا بتوانند مدارج علمی را به دست آورند، با وجود اینکه تعداد زیادی از کارکنان دانشگاه که فارغ التحصیل در مقاطع کاشناسی ارشد و دکتری بوده و برخی دانشجوی دکتری هستند، سیاست آقای دکتر میرزاده جذب هیئت علمی از بیرون دانشگاه بود. این در حالی است که بسیاری از واحدهای دانشگاهی به دلیل کاهش دانشجو و بعضا نبودن دانشجو در برخی از رشتهها، برای پر کردن ساعات موظف به تدریس اعضای محترم هیئت علمی، دچار مشکلاتی شدند. نامه مذکور میافزاید: مقایسه تشکیلات سازمانی چهار سال گذشته با تشکیلات سازمانی امروز سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی در حوزههای مختلف، میتواند اطلاعات موثقی از حضور فراگیر(بخوانید هجوم) و بیضابطه نیروهایی که در زمینههای کاملا غیرتخصصی به کار گمارده شدهاند به دست دهد. در پایان این نامه آمده است: تشکیل یک کمیته مشورتی از میان کارکنان، میتواند منشاء خیر عظیم برای دانشگاه شود، کارمندان خبره با کولهباری از تجربه تاریخی و سازمانی دانشگاه میتوانند در تحدید و تدقیق راهبردها، تأثیرات به سزایی از خویش باقی گذارند، ضمن آنکه، بهرهگیری از کمیته مشورتی متشکل از کارکنان دانشگاه، جو موجود در سازمان که علی القاعده بر نادیده گرفتن این قشر، استوار است را از میان میبرد، فضا را سرشار از همدلی میکند و ثمرات این همدلی از هر راهبردی تأثیرگذارتر است.