تلویزیون جرأت نقد کردن دولت را ندارد!
بهرغم پایان انتخابات ریاست جمهوری و ابقای رئیسجمهور مستقر، تلویزیون هنوز هم از بازگشت برنامههای انتقادیاش جلوگیری میکند.
روزنامه جوان: بهرغم پايان انتخابات رياست جمهوري و ابقاي رئيسجمهور مستقر، تلويزيون هنوز هم از بازگشت برنامههاي انتقادياش جلوگيري ميکند، به نحوي که برنامه ثريا که از جمله برنامههاي پيشرو سيما در بحث توليد علم و البته انتقاد از کمکاريهاي دولتها بود، هنوز اجازه حضور مجدد در تلويزيون را پيدا نکرده است. سياست يک بام و دوهواي صداوسيما نسبت به دولت باعث شده است برنامههاي انتقادي مانند «ثريا» از جدول پخش کنار گذاشته شوند و به جايش در برنامه اجتماعي و سرگرمکنندهاي مانند «دورهمي» مجري برنامه بايد جور همه عقبنشينيها و کاستيهاي رسانه ملي را بکشد و هرازچندگاهي با زبان کنايه و الفاظي غيرمستقيم به وعدههاي محقق نشده دولت و کم و کاستيهايي که منشأ آنها بخش دولتي است، بپردازد.
بخش خبري 20:30 شبکه2 سيما هنوز هم جزو پربينندهترين بخشهاي خبري تلويزيون است، ولي ديگر مانند زماني که بخشهاي انتقادياش به راحتي از دولت انتقاد ميکردند، بيننده ندارد. پيش از آنکه مجريهاي بخش «صرفاً جهت اطلاع» به مأموريتهاي خارج از کشور اعزام شوند و از دور گزارشهاي انتقادي بيرون بروند، هر روز اين بخش از اخبار شاهد نقدهاي تندي بود که اغلب با زبان کنايهآميزي بيان ميشد. حالا کساني که روزي عاشق تکه انداختنهاي تلويزيون به دولت بودند بايد شبها منتظر باشند که در انتهاي برنامه دورهمي، مجري برنامه در تکگوييهايش سراغي از مشکلات مردم بگيرد و با زبان طنازانه به دولت انتقادي را وارد کند. اگرچه دولتي هم نشان دادهاند که هر چقدر مهران مديري محبوب باشد آنها راه را براي حمله به وي بلد هستند و ميدانند چطور با منتقدان تلويزيوني برخورد کنند.
علياصغر پورمحمدي، معاون وقت سيما زماني که صداوسيما به شدت تحت فشار مالي قرار داشت، در مصاحبهاي مطبوعاتي به صراحت گفت: «قرار نيست تلويزيون بلندگوي دولت باشد» و از توليد برنامههاي انتقادي نسبت به عملکرد دولت دفاع کرد. آن زمان اينگونه مطرح شده بود که چالش بودجه ميان صداوسيما و دولت باعث شده رسانه ملي نسبت به بيمهري دولت دست به عمل متقابل بزند و شمشير نقد را براي دولت از رو ببندد؛ عملکردي که با رفتن سرافراز از رسانه ملي بيسرانجام ماند و عبدالعلي عليعسگري از همان روز نخست تصدي پست رياست صداوسيما به جاي رويکرد نقادانه، عملکرد تعاملگرا با دولت را در پيش گرفت. اميدواري رئيس جديد رسانه ملي اين بود که به جاي دعوا ميشود با همکاي متقابل دولت را به رفتار عطوفتآميز با رسانه ملي مجاب کرد و از اين طريق هزينههاي گزاف نگهداري صداوسيما را تأمين کرد. در عوض دولت به تلافي همه روزهايي که صداوسيما آشکارا از عملکردش انتقاد ميکرد، شروع به از ميدان به در کردن برنامههاي انتقادي صداوسيما کرد؛ کاري که وظيفه دنبال کردن آن بر عهده نمايندگان دولت در شوراي نظارت بر صداوسيما بود.
برنامه تلويزيوني ثريا پرچمدار برنامههاي انتقادي نسبت به عملکرد دولت در تلويزيون بود؛ برنامهای که در يکي از آخرين بارهايي که روي آنتن رفت چالشي بزرگ را با وزير بهداشت دولت يازدهم داشت و از سوي وزير به دروغگويي متهم شد. برخورد تند وزير با اين برنامه تلويزيوني باعث شد ديري نپايد که «ثريا» از گردونه پخش تلويزيون حذف شود. محسن مقصودي، مجري اين برنامه در مصاحبهاي درباره نوع برخورد دولت با برنامههاي انتقادي صداوسيما، زبان به انتقاد ميگشايد و ميگويد: «گلايههاي ما بسيار است، اما شايد بيانش به مصلحت نباشد، ما به اين شرايط واقفيم و بيشتر از اينکه براي ثريا نگران باشيم، نگران اين فضاي نقدناپذيري و عدم تحمل منتقدين هستيم. اين فضا قطعاً به ضرر دولتهاست. هر دولتي اگر بخواهد پيشرفت کند بايد از منتقدان حمايت کند. اين از شعارهاي دولت يازدهم و دوازدهم هم بوده است، اما ما منتظريم در عمل هم تحقق اين شعارها را ببينيم. جالب است که بهرغم همه مساعدتهاي تلويزيون با دولت محترم، هنوز هم مسئولان دولتي راضي نيستند و بيشترين اهانتها به صداوسيما در همين ايام انتخابات از سوي برخي ميشود و هيچکس هم از صداوسيما پاسخ نميدهد و از حيثيت رسانه ملي در مقابل اين تخريبها دفاع نميکند! دولتها نبايد تخصيص بودجه صداوسيما را گروگان بگيرند، اين مشکلات ساختاري هم بايد حل شود.»
اکنون برنامه ثريا به نماد برنامههاي انتقادي تلويزيون تبديل شده است و در فقدان ديگر برنامههاي تعطيل شده، نقش آخرين سنگر بقاي نگاههاي نقادانه به دولت در رسانه ملي را بازي ميکند که چند ماهي است در بلاتکليفي کامل به سر ميبرد. تهيهکننده برنامه ثريا درباره احتمال بازگشت اين برنامه ميگويد: «انشاءالله ثريا بعد از ماه مبارک رمضان به آنتن برميگردد. البته وضعيت براي ما مبهم است و منتظر جلسه با مديران محترم هستيم. اميدوارم که آن محدوديتهاي موضوعي برداشته شود و همه ظرفيت تيم ثريا بتواند در خدمت مردم و رسانه ملي باشد و ثريا بتواند در همه حوزهها ديدهبان پيشرفت ايران باشد. براي پخش مستندها هم بيش از هشت ماه است که برخي از مستندهاي ثريا به سازمان ارسال شده، اما هنوز امکان پخش نيافته است. اميدوارم اين مشکل هم با مساعدت مديران محترم رسانه ملي به زودي حل شود.» اينکه برنامه ثريا در تلويزيون باشد يا نباشد بسته به رويکردي دارد که مديران ارشد سازمان صداوسيما در قبال دولت اتخاذ خواهند کرد و جامعه مخاطب برنامه «ثريا» از برنامه محبوبشان انتظاراتي دارند که قطعاً تيم توليد برنامه نيز به آن پايبند خواهد بود وگرنه پخش برنامه «ثريا» فارغ از نگاههاي انتقادياش باعث اضمحلال اين برنامه شده و از آن اثري بيرنگ و بو خواهد ساخت. مديران صداوسيما اکنون بايد ميان ادامه رفتارهاي چند ماه اخير که باعث شد صرفاً توهينهاي دولت به رسانه ملي علنيتر شود يا رويکرد مخاطب محور که بر اساس آن بينندههاي برنامههاي راديو و تلويزيون از اينکه خواستههايشان از دولت از زبان رسانه مليشان مطرح شود، يکي را انتخاب کنند. در صورت ادامه رويکرد اول تلويزيون بايد به بنگاه خبري دولت تبديل شود و در نهايت با ريزش بيش از پيش بينندههاي تلويزيون کار ادامه پيدا کند يا اينکه تلويزيون با مدنظر قرار دادن انتظارات مخاطبانش، نظرات و انتقادات آنها را نسبت به دولت و عملکرد آن بيان کند.