سرویس اقتصادی فردا؛ عماد صادقی نسب: کافیست نگاهی به فصل سوم قانون اساسی کشور بیاندازیم تا متوجه شویم که مسکن حق هر فرد ایرانی است و دولت موظف به تامین این حق برای مردم. در فصل سوم قانون اساسی و در زیر فصل «حقوق ملت» آمده است که «داشتن مسکن متناسب با نیاز حق هر فرد و خانواده ایرانی بوده و دولت موظف به تحقق این حق است.» این حق البته سالهاست از سوی دولتها نادیده گرفته میشود و رشد روز افزون قیمت زمین، خانه و به تبع آن اجارهبها به فشار مضاعف بر خانوارهای کمدرآمد منتهی شده و هر سال، جبران افزایش قیمت خانه و مسکن، سبب میشود که سفرهها هر سال کوچکتر از
قبل شوند.
بیشتر بخوانید: نرخ اجارهبهای مسکن، ۳۰ درصد گران شد
مالکان منصف باشند!
ماجرا از چند هفته قبل آغاز شد؛ سونامی افزایش قیمت اجارهبها دامن خیلیها را گرفت و مستاجرانی که عمدتا از قشر ضعیف و متوسط جامعه به شمار میروند، مجبور به پذیرش این افزایش قیمت غیرمنطقی و غیرقانونی شدند. افزایش قیمت مسکن و در عین حال رکود در بازار خرید و فروش ملک، سبب شد که حسام عقبایی، رییس اتحادیه مشاوران در برنامه گفتگوی ویژه خبری حاضر شود و به توضیح پیرامون مسائل حوزه مسکن مشغول شود. وی با تاکید بر اینکه نباید سود بانکی را ملاکی برای افزایش اجارهها در نظر گرفت، گفت: «قیمت مسکن ظرفیت افزایش اجارهبها را ندارد. در برخی از مناطق و بافتهای کشور توازن
بین عرضه و تقاضا وجود ندارد و مستأجران بهخاطر نبود فایل مورد نظر خود به رقابت در جهت افزایش اجاره اقدام میکنند. ولی با در نظر گرفتن شاخصها و افزایش قیمت سایر اقلام بین 7 تا 10 درصد افزایش اجارهبها عقلانی است.» او حتی از مالکان خواست که در قیمتگذاری جانب انصاف را هم رعایت کنند.
بهار ِگران!
گرمای خرداد بیش از هر کس، به مستاجرانی فشار میآورد که در این بهبوهه افزایش اجارهها، این سو و آن سو به سراغ مشاوران املاک میروند تا خانهای با حداقل اجاره پیدا کنند؛ در حالی که هر شب دست خالی به خانه بازمیگردند و هر روز به موعد تخلیه خانه نزدیکتر میشوند.
محسن اراکی، مستاجر است و همین یکی دو ماه آینده، موعد تخلیه خانهاش است. او از مصائب افزایش قیمتها در سال جدید گلایه دارد و به خبرنگار فردا میگوید: «هر سال همین معضل را داریم. هر سال اسباب کشی به راه است، چون صاحبخانهها راضی نمیشوند قرارداد دو سه ساله ببندند تا بتوانند یکی دو ماه مانده به پایان موعد قرارداد اجاره را بالا میبرند.»
وی ادامه میدهد: «هر سال به هر سختی و دشواری جایی را پیدا میکردیم و جابهجا میشدیم. اما امسال انگار قضیه فرق دارد، اجارهها بیش از حد گران شدهاند و واقعا میترسم که نتوانم جای مناسبی را پیدا کنم!»
خانم فروتن، خانهدار است و با تنها فرزند خود در خانهای اجارهای در مرکز شهر زندگی میکند. او هم از افزایش قیمت اجارهها شکایت دارد و میگوید: «تا سه سال قبل در یک خانه ساکن بودیم. پایان قرارداد خانه فروردین بود و صاحبخانه ده دوازده درصدی روی اجاره میگذاشت. من هم قبول میکردم، چون این افزایش متناسب با افزایش حقوق شوهر مرحومام بود. اما امسال اوضاع فرق میکرد. صاحبخانه از اسفند ساز ِافزایش اجاره را زد و دو هفته مانده به پایان قرارداد از من خواست که 20 درصد روی اجاره و 5 میلیون هم روی مبلغ رهن بگذارم!»
او توضیح میدهد که دیگر دخل و خرجشان با هم نخواند و مجبور شد به جای دیگری نقل مکان کند. «خوشبختانه توانستیم در عرض ده روز یک خانه دیگر پیدا کنیم. گرچه کوچکتر است، اما حداقل میدانم که قرار نیست از خرج خورد و خوراک پسرم بزنم و بیخود و بیجهت به صاحبخانه قبلی بپردازم!»
به سراغ یکی از مشاوران املاک در شمال شرق تهران میروم. جدول متقاطعی که حل میکند، گواهیست بر بیرونقی کسب و کارش. از او در مورد اجارهها میپرسم. میگوید: «من هم مستاجرم. باور کنید امسال بیشتر از سالهای قبل اذیت شدیم. صاحبخانهها دارند تمام کسریهای زندگیشان را از طریق ما جبران میکنند!» آهی میکشد و ادامه میدهد: «منِ مشاور املاک بیش از بقیه تحت فشارم، چون میدانم که این قیمتها معقول نیست، اما مردم از سر ناچاری میپذیرند.»
چرا مردم توان خرید مسکن را ندارند؟ اینجا بخوانید
از شمال شهر به مرکز شهر!
تقریبا همه مشاوران املاک بر این باورند که میزان افزایش اجارهبها در سال جدید، تقریبا بیسابقه بوده و رکورد گرانیهای سالهای قبل را شکسته است. امینی، مشاور فعال در منطقه مرکزی تهران درباره گرانی اجارهها میگوید: «هر سال ده درصدی گرانی اجاره داشتیم. منطقی بود و مردم هم قبول میکردند. اما امسال تا 25 درصد افزایش اجاره داشتیم که باعث شده خیلیها نتوانند خانهای پیدا کنند. جیبها خالی است و مردم تمکن کافی برای پرداخت چنین اجارههای سنگینی را ندارند.»
او ادامه میدهد: «هر روز ده ها نفر - به خصوص زوجهای جوان - میآیند، فایلها را برایشان زیر و رو میکنیم، اما بودجه و درآمد کافی ندارند و میروند سراغ مناطقی که شاید ارزانتر باشد.» در همین حال، خانمی که در بنگاه نشسته تا صاحبخانه بیاید و قرارداد را امضا کنند، وارد صحبت میشود و میگوید: «من مستاجرم. از خیابان خواجه عبدالله شروع کردم و هر سال یکی دو خیابان پایینتر آمدهام تا بتوانم اجاره را پرداخت کنم. امسال که اجارهها گرانتر شد تصمیم گرفتم به مرکز شهر نقل مکان کنم تا حداقل کمتر دغدغه مالی داشته باشم و هر شب کابوس ناتوانی در پرداخت اجاره نداشته
باشم!»
صاحبخانههای قیمتگذار!
از آقای جوانمرد، مشاور املاکی در شمال شهر سوال میکنم که «وضعیت افزایش اجارهها در شمال شهر چگونه است؟» میگوید: «درست مثل باقی مناطق تهران. فرقی نمیکند که در کدام قسمت تهران قصد اجارهنشینی داشته باشید. همه چیز به درصد است و قطعا افزایش اجاره در اینجا از نظر رقمی قابل توجهتر از باقی مناطق است.» میپرسم «مگر رقم مصوبی برای افزایش اجارهبها وجود ندارد؟» بلادرنگ میگوید: «چرا. اما کسی گوش نمیکند. صاحبخانه خودش قیمتگذار شده و به حرف هیچکس هم گوش نمیکند. به خصوص الان که همه دست به دست دادهاند تا اجارهها بالا برود، وضعیت بدتر است. چون قبلا که یک
مالک بالاتر از عرف منطقه قیمت میداد او را متقاعد میکردیم که اجاره را پایین بیاورد، اما حالا همه با هم گران کردهاند و به حرف مشاوران هم اهمیت نمیدهند.»
خستهایم...
اوضاع اما در مناطق جنوبی شهر بغرنجتر است. اگر افزایش اجارهها یکی را از شمال شهر به مرکز شهر رسانده، در جنوب شهر دیگر جایی برای پایینتر رفتن نیست. مردم آنجا که عمدتا از اقشار ضعیف، محروم و کمدرآمد شهر به شمار میروند، قادر نیستند که در مقابل افزایش 20 تا 25 درصدی اجاره خانهها جز کوچککردن سفره کاری کنند؛ تمکینی که در قالب تحمل شرایط به گسیل بخش اعظمی از درآمدشان به جیب صاحبخانه منجر میشود. هاشمپور یکی از تهرانیهای ساکن جنوب تهران، کسی که به قول خودش برای هر بار رسیدن به شمال شهر یک مسافرت طولانی در پیش دارد، درباره افزایش اجارهها به «فردا»
میگوید: «واقعا خسته شدیم. قبلا برای صاحبخانه شدن امید داشتیم، حالا ناامید از داشتن مسکن و سرپناه هستیم. نصف بیشتر حقوق کارگریام را میدهم به صاحبخانه. با این حال دو شب پیش پیغام داده که 200 هزار تومان دیگر بگذارم روی اجاره! باور کنید حقوق امسالام 180 هزار تومان بیشتر شده. یعنی باید 20 هزار تومان هم از دستمزدم را بگذارم روی این مابهالتفاوت و تقدیم صاحبخانه کنم!»
نگاه درآمدی مالک نسبت به مستاجر
فقدان نظارت کافی بر قیمتها، باز گذاشتن دست مالکان برای افزایش قیمتهایی که حتی تا دو بار در هر سال هم رخ میدهد و همچنین عدم توازن میان درآمد و هزینهها، شرایط را طوری پیش برده که امروز، در روزهای پایانی بهار 96، خیلی از مستاجران با مشکل مالی برای پرداخت اجارههایی مواجه شوند که به تازگی 20 درصدی افزایش یافته. هزاران آپارتمان خالی در گوشه گوشه تهران، در حالی که عدهای در آستانه بیسرپناهی قرار گرفتند و نگاه درآمدی مالکان نسبت به مستاجر، گوشهای از مشکلات حوزه مسکن است که دولت، در حل آن ناتوان مانده و اندک واکنشهای مسئولان به معضلات مردم، به مثابه
نمکیست بر زخمها.