کارگردان فیلم ترسناک «زار»: خودم هم ترسیدم!
شاهین یارمحمدی گفت: در ارتباط با تک تک پلانها و همه المانها و نشانههایی که در فیلم وجود دارد حاضرم با تمام افراد به لحاظ منطقی و آنچه که در ساختار سینمایی ژانر وحشت وجود دارد وارد بحث و گفتوگو شوم.
کد خبر :
676866
خبرگزاری فارس: در جشنواره جهانی فیلم فجر با یک ایده جذاب در پایان هر شب یک فیلم ترسناک در ژانر وحشت به نمایش در میآمد. البته برخی آثار هم به درستی انتخاب نشده بودند و فیلمهای رازآمیز و جنایی را به عنوان فیلم ترسناک به حساب آورده بودند و در جدل قرار دادند اما نکته قابل توجه در این میان حضور یک فیلم ایرانی با عنوان «زار» در ژانر وحشت بود. فیلمی که نه تنها در سالن مخصوص مطبوعات بلکه در سایر سالنهای در نظر گرفته شده شبهای شلوغ و پر مخاطبی را پشت سر گذاشت. یک کارگردان فیلم اولی جسارت تجربه کردن در ژانری را از خود نشان داد که سینمای ایران در آن فقیر است. دلایل این فقر نیز نیاز به آسیبشناسی دارد که در این مجال نمیگنجد، اما مهم گام ارزشمندی است که یک فیلم اولی برای «سینما» برداشته است نه خود. قطعا نسبت به این اثر سینمایی مانند هر فیلم دیگری میتوان نقد جدی داشت، اما نباید از تلاش این فیلم برای جان دادن به ژانر وحشت در سینمای ایران غافل شد. بدون حب و بغض باید «زار» را دید و به تلاش عوامل جوان سازنده فیلم برای ایجاد وحشت درست با ابزار سینما و نبردن فیلم به فضایی صرفاً «راز آلود و یا جنایی» و قالب کردن آن به
عنوان ژانر وحشت به مخاطب و سینما دستمریزاد گفت. با این فیلم مخاطب در سیمای وطنی وحشت را درست تجربه میکند. به همین بهانه با عوامل سازنده این اثر سینمایی گفتوگویی داشتیم که در پی میخوانید: _البته اینطور که مشخص است نوع رفتار خانم میرامینی برای ساناز صفایی بسیار ارزشمند بوده چرا که بیشاز خودتان به کیفیت کار فکر کردید. حدیث میرامینی: در ادامه صحبتهای ساناز صفایی که نسبت به بنده لطف دارد و از کلماتی خاص استفاده میکند، آن هم به دلیل اینکه من تشخیص دادم که نقش ماری برای من مناسب نیست و او بهترین گزینه است، در واقع این تصمیم در مرحله اول لطف خودم بود و من تنها کلیت کار را در نظر میگرفتم. واقعاً در ابتدا به خودم فکر کردم چرا که با حضور ساناز صفایی فیزیک و ظاهرش به نظرم بهترین گزینه برای ایفای نقش بود و سایر بازیگرها به درستی سر جای خودشان قرار گرفتند و بعد از اتمام فیلم و زمانی که آن را روی پرده سینما دیدم هنوز معتقدم که ساناز در این فیلم نمیتوانست نقش ماری را به آن زیبایی ایفا کند. تماشاگران واقعا ترسیده بودند و مسخره نمیکردند ـ با توجه به اینکه ما در سینمایمان تجربه ساخت آثاری در ژانر وحشت را آنطور که
باید نداریم، شاید جذاب باشد که بدانیم عوامل سازنده فیلم به خصوص بازیگران بعد از دیدن فیلمشان روی پرده چه احساسی داشتند. میرامینی: واقعاً برای خودم تجربه چند حس به طور همزمان بود اگر شخصا در این فیلم حضور نداشتم واقعاً با جرأت بیشتری میتوانستم بگویم که صحنههای وحشتآور و ترسناک فیلم درآمده است، اما در واقع به من حق بدهید که نتوانم به طور قطع نظر دهم، اما یک نکته دیگر هم وجود دارد که برای اولین به دلیل اینکه خودم در فیلم حضور داشتم درگیر مسائل فنی فیلم شده بودم و نیاز است برای دومین یا سومین بار فیلم را ببینم، اما واقعاً مردم در سینما ترسیده بودند و فیلم را مسخره نمیکردند. شاید لبخند بزنید اما خودم هم ترسیدم فراهی: شاید باورتان نشود اما خودم هم در یکی از صحنههای فیلم ترسیدم، شاهین یارمحمدی به عنوان تدوینگر فیلم چیزی را به آن اضافه کرد که در فیلمنامه وجود نداشت و زمانی که کارش به اتمام رسید مرا دعوت به دیدن آن سکانس کرد و در پایان آن سکانس به یکباره آن تغییر را متوجه شدم که در آن لحظه خودم کمی شوکه شدم و ترسیدم. «لطفا بفرمایید بیرون الکی نخندید» شاهین یارمحمدی: من در سالن به همراه همسرم فیلم را میدیدم
و آنقدر فیلم رویش تأثیر گذاشته بود که تا پایان فیلم دائماً حسی که در آن به وجود آمده بود دستان من را گرفته بود و فشار میداد و هنگام دیدن فیلم یاد اتفاقی افتادم که مربوط به آن صحنه بود و ناخودآگاه من پوزخند زدم فردی که کنار دستم نشسته بود رو به من با لحنی تذکرآمیز گفت «آقا ببخشید این فیلم خوبی است، لطفا بفرمایید بیرون الکی نخندید» در پردیس چارسو هنگام نمایش فیلم بیش از فیلم به مخاطبین توجه میکردم و عکسالعمل آنها. دو مخاطب دیگر که پشت سر من نشسته بودند، بخشهایی از فیلم که گذشت به همدیگر میگفتند «خداییش فیلم خوبی است و میترساند.» ـ البته فارغ از نقدهایی که میتوان به فیلم داشت، نکته مهم این است که «زار» را میتوان به عنوان فیلمی در ژانر وحشت مورد نقد قرار داد و برخی عکسالعملها که در آن تمسخر وجود داشت برگرفته از حب و بغض تعدادی از افراد است یا مخاطب ما هنوز نمیتواند باور کند که سینمای ما توانایی ساخت فیلمی در این ژانر را دارد. ضعف هایمان را میپذیریم چون متعلق به ما است فراهی: جرأت تجربه کردن در چنین ژانرهایی بسیار مهم است به همراه شاهین وقتی فیلم را میدیدیم توأمان با هم حسرت میخوردیم و میگفتیم
ای کاش به هنگام فیلمبرداری برخی از کارها را به شکل دیگری انجام میدادیم اما باید توجه داشته باشیم همین حسرت خوردن برگرفته از تجربهای است که رخ داده است،همین اتفاق یعنی یک گام به جلو، تمام ضعفهایی که میتوان به حق از فیلم سینمایی «زار» گرفت متعلق به عوامل سازنده آن است و کسی آن را انکار نمیکند، اما نباید فراموش کرد که ما تجربههای پخته، پیوسته و کارآمدی را در ژانر وحشت نداریم. البته یکی از بخشهایی که یادم رفت این است که یکی از نگرانی های ما این بود که اتحادیه خاصی یا نهادی یا صنفی از ما گله نداشته باشد. ـ اصولاً تدوینگر به نوعی کارگردان دوم یک اثر سینمایی محسوب میشود و گاهی با پیشنهادات وی مسیر یک صحنه یا یک سکانس و یا حتی آغاز نقطه عطف و پایان یک فیلم دستخوش تغییر میشود. فراهی: با شما به شدت موافق هستم مخصوصاً برای این فیلم بدون تعارف و به جرأت میتوانم اذعان کنم ما تنها هنگام فیلمبرداری 50 درصد از کار را انجام دادیم و 50 درصد باقیمانده توسط شاهین یارمحمدی پای میز تدوین شکل گرفت. یارمحمدی: البته این نکته که زیادی غلوآمیز است، قطعاً در برخی از سکانسها اتفاقات خوبی پای میز تدوین رخ داده است، اما
کلیت کار درست بود که باعث شد این اتفاق شکل بگیرد. نیما فراهی پیش از این فیلم یک فیلم کوتاه ساخته بود که تدوینش را همسر بنده انجام داده بود و من آشنایی چندانی با او نداشتم، اما نمیدانم که دلیل انتخابش که من فیلمش را تدوین کنم چه بود چرا که دوستان دیگری هم داشت تا اینکه در نهایت به من گفت فیلمنامه را برایت ارسال میکنم و حتماً آن را بخوان، بعد از خواندن فیلمنامه با خودم گفتم او واقعاً نمیتواند صحنههای وحشتناکی را که در فیلمنامه وجود دارد، به درستی کار کند و با خودم میگفتم ما این کار را میسازیم و در نهایت مخاطب به ما میخندد و آبروی ما نیز میرود. در نهایت بعد از خواندن فیلمنامه که با تأخیر هم توسط من انجام شد، او به دفترمان آمد تا با هم گپ بزنیم. بیش از هر چیزی حرف زدن نیما مرا مجاب کرد که با او در این پروژه کار کنم چرا که شخصاً عادت دارم افرادی را که خوب نمیتوانند حرف بزنند کنار میگذارم، چرا که الفبای سینما درست حرف زدن است. او غیر از یک کارگردان جوان، باانگیزه و با استعدادی است یک رفیق ششدانگ است. در پشت صحنه برخی همچنان مشکوک بودند ـ هنگام تدوین چقدر از صحنهها را به پیشنهاد خودت تغییر دادی و یا
با نیما فراهی دچار چالش شدید؟ یارمحمدی: واقعاً این طور نمیتوانم در موردش حرف بزنم از طرفی من در هنگام فیلمبرداری کنار عوامل سازنده فیلم حضور داشتم. خودم جزو آن تدوینگرانی هستم که همواره دوست داشتم تا جایی که امکانپذیر است هنگام فیلمبرداری در صحنه حضور داشته باشم و تا جایی که زمان و فرصت دست داده برای فیلمهایی که تدوینشان را پذیرفتم این کار را انجام دادم، اما به دلایلی پشت دست خود را داغ کرده بودم تا دیگر این کار را انجام ندهم، اما به دلیل اینکه نیما را دوست داشتم و بعد از صحبت با وی ایمان پیدا کرده بودم که این فیلم به قول خودمان میتواند مورد توجه قرار بگیرد، تصمیم گرفتم سر صحنه بروم اما در آنجا هم کار خاصی انجام نمیدادم. در پشت صحنه فیلم همه با هم میگفتند آیا نیما میتواند این فیلم را به سرانجام برساند و برای درست درآوردن صحنههای وحشتآور افراد مشکوک بودند. صادقانه اگر بگویم این است که من هم در این فضا تا حدودی قرار داشتم. روز سوم فیلمبرداری بود که به گروه اضافه شدم و عوامل مشغول به گرفتن سکانسی بودند که بازیگران دور میز صبحانه نشستهاند که به نظر من یکی از بهترین سکانسهای فیلم است، هم تدوین این
بخش را دوست دارم و هم کارگردانیاش را که در پایان این سکانس تنها یک پیشنهاد به نیما دادم و گفتم مثلاً فلان سکانس را هم فیلمبرداری کنید. فراهی: واقعاً نکتهای که به آن اشاره کرد تا ما انجام دهیم بسیار درست بود. پیشنهاد نیما این بود که از دوربین دیگری به عنوان چشم سوم استفاده کنیم. POV کاراکتری که قرار است مخاطب از آن احساس ترس کند را گرفتیم. اجرای این نکته به نظرم باعث زنده شدن این فیلم شد. این پیشنهاد باعث شد که من صحنههایی را که طی سه روز گذشته فیلمبرداری کرده بودم را کنار بگذارم و از ابتدا فیلمبرداری کنم آن هم به دلیل این بود که پیشنهادش را درست میدیدم و دوست داشتم. یارمحمدی: من اطمینان دارم که اگر نیما فراهی بخواهد در آینده فیلم ترسناک دیگری بسازد بازیگران چهره و شناخته شده سینما هم علاقه دارند که با او همکاری داشته باشند. البته تا حدودی به افرادی که سر صحنه فیلمبرداری حضور داشتند و به اجرای درست صحنههای ترسناک شک داشتند، حق میدهم؛ اما باید بدانیم که واقعاً بخشی از آنچه که در چنین فیلمی شکل میگیرد در ذهن سازنده قرار دارد. به همین دلیل هنگام فیلمبرداری برخی از صحنهها درگیری زیادی داشتیم برای
توجیه کردن برخی افراد چرا که آنها ذهنیت فیلمساز را نداشتند. طی این مدت من و نیما کنار هم بودیم و هر شب یک فیلم را تا 4 صبح با هم میدیدیم و تنها چیزی که من از او میپرسیدم این بود که برای فردا زمان فیلمبرداری چه برنامهای دارید و نیما تنها کاری که میکرد دکوپاژش را برای من عنوان میکرد. تنها کاری که من هنگام فیلمبرداری سعی میکردم انجام دهم این بود که حواشی اطراف نیما را کمرنگ کنم. شناخت کارگردان از ژانر وحشت به فیلم کمک کرد تدوین فیلم سینمایی «زار»، 5 ماه طول کشید و انتظار سختی را کشیدیم برای اینکه بازخورد تماشاگر را ببینیم گرچه فیلم را به نسبت آنچه که در پرده سینمای چارسو به نمایش درآوردیم 8 دقیقه کوتاهتر شده است و البته به نظرم صحنههایی از آن ترسناکتر شده است. یکی از حسنهایی که فراهی داشت این بود که ژانر وحشت را به خوبی میشناخت. ساختن فیلمی در چنین ژانری بسیار سخت است به دلیل اینکه تفاوتهای بسیار زیادی با سایر ژانرها دارد. سکوتها در چنین ژانری متفاوت است و ریتم طبق روال مرسوم که در سایر فیلمها انتظار داریم در آن رعایت نمیشود و شکل دیگری به خود میگیرد. به من اعتماد کنید میدانم چه میخواهم
فراهی: گاهی پیش میآمد که سر صحنه به برخی از عوامل میگفتم، خواهشاً اعتماد کنید من میدانم که چه کاری انجام میدهم و چه میخواهم. یارمحمدی: و سختتر از آن هم کار بازیگران بود چرا که عوامل پشت صحنه در چنین فیلمهایی اگر با شکست مواجه شود، آنچنان به چشم نمیآید اما این بازیگران هستند که بیش از هر چیز ممکن است مورد تمسخر قرار بگیرند. فراهی: واقعاً به این نکته ایمان دارم. حاضرم برای تک تک پلانها بحث کنم یارمحمدی: و من در ارتباط با تک تک پلانها و همه المانها و نشانههایی که در فیلم وجود دارد حاضرم با تمام افراد به لحاظ منطقی و آنچه که در ساختار سینمایی ژانر وحشت وجود دارد وارد بحث و گفتوگو شوم. بدون اغراق و بیآنکه لحظهای فکر کنم این فیلم برای ما است باید بگویم «زار» جزو معدود فیلمهایی است که در منطقه خاورمیانه به ژانر وحشت و نشانههای آن پایبند بوده است؛ البته این نکته ارتباطی به این ندارد که کسی با کارگردانی و یا بازیگران و یا سایر بخشها نقد داشته باشد و یا اصلاً آنها را نپسندد. نکته اصلی این است که این فیلم به شدت به نشانههای ژانر وحشت پایبند بوده است. قطعاً نقطه ضعف هم در آن وجود دارد و آن هم به
دلیل کمبود تجربه است. در پایان صحبتهایم باید به این نکته اشاره کنم که از ژانرهایمان تعریف درستی نداریم مثلاً در ژانر وحشت برخی از فیلمهای جنایی و رازآمیز را به عنوان فیلمهای ترسناک قلمداد میکنیم. فراهی: من نیز در پایان به این نکته اشاره کنم که برای ساخت فیلم ترسناک سینماهای ما نیز باید تجهیز باشند چرا که در این فیلم فضا اتمسفر، صدای درست و سالم سالن نمایش، کیفیت و نور پرده نمایش و ... بسیار مهم است و در القای ترس و وحشت به تماشاگر بسیار تأثیرگذار است به همین دلیل نمیتوان چنین فیلمهایی را در مانیتور تلویزیون دید و نظر داد.