فوتسال الگوی بیپولی و موفقیت!
درخششهای فوتسال هر روز بیشتر و هرچه زمان به جلو میرود ویترین افتخارات این رشته کاملتر از گذشته میشود.
روزنامه جوان: درخششهاي فوتسال هر روز بيشتر و هرچه زمان به جلو ميرود ويترين افتخارات اين رشته کاملتر از گذشته ميشود. بعد از سومي تيم ملي بزرگسالان در جام جهاني اين بار تيم زير 20 سالههاي فوتسال در قاره کهن درخشيدند و بر سکوي اول آسيا ايستادند، اما همه اين افتخارات هنوز باعث نشده که فدراسيون فوتبال ذرهاي از توجهات فوتبال را معطوف فوتسال کند. افتخار اخير يکبار ديگر ثابت کرد که بيهوده نيست رقباي جهاني حساب ويژهاي روي ايران باز کردهاند. با اين حال آقايان مسئول کماکان خود را به بيخيالي ميزنند. اخيراً هم مهدي تاج از فوتباليها خواسته فوتسال را الگوي خود قرار دهند! چراکه با دست خالي و امکانات کم پيروزيها و موفقيتهاي بزرگي کسب كردهاند، همين حرف کافيست تا مطمئن شويم هيچ عزمي براي رسيدگي به مشکلات فوتسال به ويژه معضلات مديريتي آن وجود ندارد تا جايي که فدراسيون به جاي آنکه براي رسيدگي به حال و روز اين رشته تلاش بيشتري کند فوتسال را به حال خود رها کرده و به سايرين دستور ميدهد تا از آن الگوبرداري کنند. در صورتي که پيش از همه اين خود مديران فدراسيون فوتبال هستند که بايد موفقيتهاي فوتسال را مدنظر قرار دهند و اندکي از بودجه هنگفت فوتبال را صرف فوتسال کنند. سالهاست که فوتساليها به بيتوجهي و ناديده گرفته شدن عادت کردهاند، انتخاب يک سرپرست بيخيال و هميشه خوش! براي اين رشته و کميته آن مؤيد اين نکته است. سالهاست که پيش از رويدادهاي مهم بودجهاي اندک در اختيار تيم ملي قرار ميگيرد، اما مليپوشان و کادر فني با همان بضاعت اندک تمرين ميکنند، به مسابقات اعزام ميشوند و بهترين نتيجه را ميگيرند. بيتوجهيها پس از افتخارآفريني از معضلات فوتسالي است که تاکنون بارها شايستگيهايش را در عرصههاي آسيايي و جهاني اثبات کرده است، اما پاداش اندک اين تيم با تأخيري بسيار طولاني پرداخت ميشود، چون اصولاً کسي نيست که پيگير کار آنها باشد. خب اين حال و روز رشتهاي است که جزو سه تيم اول دنياست و در آسيا نيز رقيبي ندارد، ولي اينجا هم دلسوزي براي آن پيدا نميشود پاي درددل مربيان ردههاي باشگاهي و ملي که بنشينيد به خوبي اين واقعيت تلخ را لمس ميکنيد. درددلهايي که از سوءمديريت ناتمام اين رشته حکايت دارد در حالي که بودجه پاداش فوتبال به سرعت برق و باد تأمين ميشود، اردوها طبق برنامهريزي داير است و از هيچ کمکي هم دريغ نخواهد شد. اگرچه مقايسه رشتههاي مختلف با يکديگر منطقي و حرفهاي نيست با اين حال فراموش نکنيم که فوتبال و فوتسال ايران هر دو زير نظر يک فدراسيون اداره ميشوند و هر دو رشته پتانسيل بالايي براي موفقيت دارند. منتها فدراسيون سالهاست که تبعيضي عميق بين فوتبال و ساير رشتههاي تحت پوشش خود قائل ميشود و در مواقع لزوم موفقيتهاي آنها را به حساب مديريت خود ميگذارد. اينکه تيم فوتسال زير 20 سال با کمترين بازي تدارکاتي روي سکوي قهرماني آسيا رفته موضوعي نيست که مديران فوتسال و فدراسيون به آن افتخار کنند. با بودجهاي که فدراسيون فوتبال در اختيار دارد ميتوان فوتسال را به رتبههاي بالاي جهاني رساند. در حالي که تمام تمرکز و بودجه اين فدراسيون معطوف فوتبال است و ساير تيمها با مشکلات خود دست و پنجه نرم ميکنند. فوتسال و فوتبال ساحلي در يک دهه اخير چندين برابر فوتبال خوش درخشيدهاند و عناوين مختلف کسب کردهاند، اما نتيجه اين همه تلاش و زحمت بيتوجهي و دست و پا زدن با چالشهاي هميشگي بوده است. کمبود امکانات، پرداخت نشدن پاداشها، سوءمديريت، بيتوجهي و مشکلات معيشتي از مهمترين دلايلي است که ميتوان ادعا کرد فدراسيون فوتبال بين تيمهايش فرق قائل ميشود و همه را به يک چشم نگاه نميکند. با اينکه فوتساليها و ساحليبازان ثابت کردهاند بدون چشمداشت و با حداقل امکانات توانايي خلق شگفتي و کسب بهترين نتايج را دارند، ولي آقايان حواسشان باشد که صبر، شکيبايي و تحمل ناملايمتيها حد و اندازهاي دارد. کاسه صبر مليپوشان اين دو رشته نيز روزي لبريز ميشود و آن زمان است که ديگر نميتوان انتظار تکرار موفقيتهاي گذشته را از آنها داشت. در آن زمان است که آقايان ديگر نميتوانند پشت عناوين و مدالهاي خوشرنگ فوتسال و فوتبال ساحلي پنهان شوند و به مديريتشان افتخار کنند. پيش از آنکه دير شود و کار از کار بگذرد بايد موفقيت اين دو رشته را الگو قرار دهيم تا از بروز فاجعهاي به نام بيانگيزگي جلوگيري شود.