چند کلمه با طرفداران نامزدهای بازنده و برنده
تا امروز بسیاری از ما برای رای آوردن نامزدی که اصلح میدانستیم، تلاش کردیم. اما در هر صورت، نتیجه انتخابات از دو حال خارج نیست: یا نامزد مورد نظر ما رای آورده و یا نیاورده است.
کد خبر :
671930
سرویس سیاسی فردا؛ حسین سوزنچی: تا امروز بسیاری از ما برای رای آوردن نامزدی که اصلح میدانستیم، تلاش کردیم. اما در هر صورت، نتیجه انتخابات از دو حال خارج نیست: یا نامزد مورد نظر ما رای آورده و یا نیاورده است.
آنچه در تمام کشورهای جهان مشاهده میشود، این است که پس از شمارش آراء، عدهای و عدهای.
آنانی که ناراحت میشوند، نیز دو حالت دارند: یا به این نتیجه تن میدهند، ویا زیر میز بازی میزنند و تصمیم میگیرند هدفی را که با صندوق رای نتوانستند محقق سازند، با لشکرکشی خیابانی به دست آورند!
آرمان نظامهای «لیبرال دموکراسی» این است که اگرچه در پایان انتخابات، یک عده قطعا ناراحت میشوند؛ اما باید بتوانند بر احساسات خود غلبه کنند و به رأی اکثریت احترام بگذارند.
اما
آرمان «مردمسالاری دینی»، فراتر از این است؛ آن آرمان این است که نهتنها اقلیت به رای اکثریت احترام بگذارند، بلکه همگان به حدی از رشد برسند که نه برنده فخرفروشی کند و نه بازنده ناراحت شود!
فخرفروشی نکردن برنده، توصیهای اخلاقی است، که اگرچه عمل به آن سخت است، اما چراییاش نیاز به توضیح ندارد؛ اما ناراحت نشدن بازنده چطور؟ بویژه اگر بازنده، با دغدغههای دینی رای داده و نامزد رقیب را نامناسب بداند؟
مدعا این است:
دست کم به سه دلیل، انسان خداباور به گونهای است که در هر دو صورت برد یا باخت، راضی و خوشحال خواهد بود، و نه ناراحت و شکستخورده.
1. خداوند در کتاب خود خبر داده است که این فراز و فرودهایی که در زندگی پیش میآید برای این است که شما را به اوج و رفعتی برساند «تا بر آنچه از دست میدهید، اندوهگین نشوید؛ و بدانچه به شما میدهند، دلخوش ندارید.» (لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم؛ حدید/23) ما موظف به انجام تکلیفی هستیم که آن را وظیفه خود تشخیص دادهایم. گاه برای حصول نتیجه، فقط خواست ما مهم نیست ارادههای دیگران هم در کار است. در چنین شرایطی، مهم این است که وظیفه خود را درست تشخیص و انجام دهیم؛ آنگاه، چه نتیجه حاصل شد، چه نشد، ما خوشحال خواهیم بود؛ زیرا خداوند از کسی که وظیفهاش را انجام داده باشد راضی است؛ و برای انسان خداباور، حصول رضایت الهی، از هر دلخواهی، خوشایندتر و خوشحالکنندهتر است. (وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَر؛ توبه/72)
2. انسان خداباور، میداند فوق تدبیر او، تدبیری هست که جوانبی از عالم را میبیند که وی نمیبیند. «گاه چیزی را ناخوش دارید، اما [اگر پردهها کنار رود و از نتایجی که پیشبینی نمیکردهاید، مطلع شوید، خواهید فهمید که چه اندازه] آن چیز [در آن مقطع] خوب بوده؛ و گاه بالعکس، چیزی را دوست ندارید، ولی نتیجه نهایی آن خوشایند است؛ [اینکه سرانجام نهایی کارها چه میشود] خدا میداند ولی شما نمیدانید.» (وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ بقره/216) اگر خدا خداست و خداوند همواره بهترینها را برای بنده مؤمنش پیش میآورد، پس «هر چه از دوست میرسد نیکوست»، هرچند در محاسبات ما نیکو به نظر نرسد.
چنین نگاهی انسان را تا حدی به اوج میبرد که حتی بعد از واقعه تلخ و دردناک کربلا خواهد گفت: «ما رایت الا الجمیل: جز زیبایی ندیدم.» این سخن حضرت زینب س، اصلا به معنای این است که از مواضع خود کوتاه آمده باشد؛ اما نشان میدهد که شکست برای مومن، بیمعنی است.
3. موعود جهانی، وعدهای است که در تمام ادیان الهی آمده است. رسیدن به این موعود، نیازمند گذر از فراز و فرودهایی است که هر فرود، اگر بهتنهایی نگاه شود، دردناک است؛ اما اگر به سیر کلی انسان نگاه شود که فرود از این نقطه، مقدمهای ضروری برای صعود به نقطه بعدی است، آنگاه فرودهای زندگی هم همچون صعودهای آن دلچسب خواهد بود؛ چرا که ما را به مقصد نهایی نزدیک میکند.
پس،
اگر خدا را باور داریم، یادمان باشد:
اگر شخص مورد نظر ما رای آورد، مبادا دچار غرور شویم و رقیبانمان را تحقیر نماییم؛ و اگر هم دیگری رای آورد، مبادا ناامید شویم و گمان کنیم که کارهایمان هدر رفته است.
کسی که برای خدا کاری انجام دهد، کارش در جهان گم نمیشود؛ حتی اگر خودش تکهتکه شود (وَ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُم؛ محمد/22).
آنکه رئیس جمهور میشود، رئیس جمهور همه مردم ایران است، نه فقط رئیس جمهور طرفدارانش.
پس، بیایید بعد از انتخابات همه کدورتها را کنار بگذاریم و:
دست در دست هم دهیم به مهر
میهن خویش را کنیم آباد.