آقاي صالحي شما مثلاً وزير فرهنگ هستيد!
اظهارنظر انتخاباتي روز گذشته وزير ارشاد دولت يازدهم نهتنها از سادهانديشي يک عضو کابينه حکايت دارد، بلکه يکي از صدها تخلف انتخابات دوازدهم رياست جمهوري محسوب ميشود.
کد خبر :
671792
ديروز در کوران رأيگيري و در حاليکه فضاي انتخاباتي آرام گزارش ميشد، از وزير فرهنگ دولت يازدهم فيلمي در شبکههاي مجازي دست به دست ميشد که وي در گفتوگو با يک خبرنگار عنان انديشه از کف داده و رقيب انتخاباتي دولت را خشونتطلب، جزمانديش و حاميان دولت را طرفدار عقلانيت و آزادي ميخواند. صالحياميري به اين هم اکتفا نميکند و در پاسخ به اين سؤال خبرنگار که عنوان ميکند «در روزهاي اخير خوانندهاي با آقاي رئيسي ديدار داشتند و موجي فضاي مجازي را دربر گرفت، نظر شما در اينباره چيست؟» با اختيار ادبياتي كوچهبازاري ميگويد: «اين يک طنز انتخاباتي است. اين يک شوخي است، من به کانديداهاي انتخاباتي از همينجا پيام ميدهم که اگر هنرمند احتياج داشتيد به من پيغام ميداديد و من براي شما ميفرستادم تا دچار مشکل نشويد.»
تخلف انتخاباتي محرز
صالحياميري با اتخاذ اين مواضع در روز حساسي چون انتخابات رياست جمهوري به عنوان يکي از اعضاي کابينه نهتنها اخلاق انتخاباتي را خدشهدار ميکند، بلکه يک تخلف واضح و بيسابقه انتخاباتي را نيز رقم ميزند.
نگاه ابزاري به هنرمندان
فيلمي که از وزير ارشاد منتشر شده، به خوبي نگاه ابزاري به هنرمندان را نشان ميدهد؛ نگاهي که حتماً توهين به هنرمندان تلقي ميشود. سخنان وزير در واقع رونمايي از اين موضوع است که دولت مستقر هنرمند را مزدور خود تصور ميکند. البته از دولت امنيتيها بيش از اين هم انتظاري نميرود. اينکه وزير دولت اينقدر نميفهمد که نبايد در مقابل شعبه رأيگيري و در روز انتخابات جناحي صحبت کند، موضوع غمانگيزي است. ادبيات وزير ارشاد هم در نوع خود جالب است. اگر کسي فقط صداي او را بشنود گويي که نوجواني خام در قطببندي فضاي انتخاباتي جوگير شده و بدون ذرهاي فکر کردن هرچه دلش ميخواهد بر زبان ميآورد. اينکه وضعيت فرهنگ کشور اين ميشود بدون دليل نيست. بماند که اساساً اظهارنظر انتخاباتي از سوي وزير در صف رأيگيري تخلف انتخاباتي محسوب ميشود. اينجاست که بايد گفت ادب مرد به ز دولت اوست.
کدام عقلانيت؟
وزير ارشاد که بسيار دوست دارد به عنوان يک چهره علمي شناخته شود و چندين کتاب در حوزه جامعهشناسي فرهنگي نوشته، اينگونه عنان از کف ميدهد و با اتخاذ ادبياتي غيرفرهنگي رقيب انتخاباتي و حاميانش را مورد تهمت قرار ميدهد: «مردم امروز بين دو گفتمان جزميت و خشونت و توهين از يکسو و گفتمان آزادي و عقلانيت و کرامت انساني يکي را انتخاب ميکنند.» اين چه جور عقلانيتي است که مقام بلندپايه دولت بخشي از جامعه را با هر ميزان رأي، بهطور علني و به صراحت، طرفداران خشونت، توهين، افراط و جزميت مينامد؟ اين قطببندي ميان ملت آن هم از زبان وزيري که عليالقاعده بايد به تقويت فرهنگ ملي اقدام کند، چگونه قابل توجيه است؟
وزير از چه چيزي عصباني است؟
آيا اينچنين برچسبزني به بخش قابل توجهي از جامعه در شأن وزير فرهنگ است؟ بيترديد چنين دستهبندي جاهلانهاي را فقط از سوي افراطيها ميشود سراغ گرفت. اين دوگانهسازيهاي تنفرآميز که براي يک مشت رأي دامن زده ميشود، جز ويرانگري انسجام اجتماعي و همبستگي ملي چه ثمري ميتواند داشته باشد؟ آقايان عقلکل چرا متوجه اين مسئله بديهي نيستند؟ اين را احتمالاً خيلي از آدمهاي معمولي هم ميدانند که در روز انتخابات و در مقابل شعبه رأيگيري تبليغات از سوي هر شخصي ممنوع است، اما عجيب است که اين موضوع ساده را وزير دولت يازدهم نميداند. سخن گفتن جناحي و حزبي از سوي وزير دولت مستقر حتماً تخلف انتخاباتي محسوب ميشود. چرا صالحياميري متوجه زمان و مکاني که در آن قرار دارد، نيست؟ چرا عصبانيت خود را نميتواند پنهان کند. اگر به قول خودش اختيار هنرمندان زيادي را در دست دارد، پس چرا تا اين حد به خاطر ديدار رقيب انتخاباتي با يک خواننده عصباني است؟
انتخابات است يا جنگ
آيا مسئوليت وزير در روز حساسي چون انتخابات رياست جمهوري دامن زدن به دوقطبي و شکاف کاذب ميان ملت است؟ آيا صالحياميري انتخابات را با صحنه جنگ اشتباه گرفته است؟ وزير فرهنگ در حالي نيمي از ملت را به خشونتطلبي و جزمانديشي متهم ميکند که از لحن و کلام او خشونت فوران ميکند. همين خشونت کلامي است که تبديل به خشونتهاي ديگر ميشود. اسم اين عقلانيت است؟ آرام کردن فضاي انتخاباتي با اختيار واژههايي که رويکرد ملي دارد، عاقلانه است يا توهين به نيمي از ملت ايران در موسمي حساس چون انتخابات؟
اساساً اين گزاره را هر آدم مسئولي ميداند که انتخابات بايد صحنهاي ملي قلمداد شود. اين را مردم عادي هم ميدانند، ولي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي هنوز نميداند. صالحياميري در بخشي از سخنان خود جمله عجيب ديگري هم بر زبان ميآورد: «من ميخواستم امروز بروم در جنوب شهر رأي بدهم، اما به خودم گفتم بگذار با مردم صادق باشم و آمدم در جماران رأي بدهم.» رأي دادن در جنوب شهر البته براي برادر رئيسجمهور تجربه جالبي دربر نداشت و احتمالاً وزير ارشاد در اينباره هوشمندي بيشتري از حسين فريدون به خرج داده و قيد حضور در ميان مردم جنوب شهر را زده است. صالحياميري بيترديد در جنوب شهر به جاي اتخاذ مواضع تفرقهافکنانه بايد به اعتراضات و گلايههاي مردم اين مناطق از دولت يازدهم پاسخ ميگفت.