فوتبالیها بیگانه با مالیات
رسم پرداخت ماليات در جوامع پيشرفته و نوين اين است كه شهروندان هر كشور به تناسب درآمد ماهانه خود ماليات پرداخت ميكنند كه اين وجه بهطور مستقيم در امور اجرايي و زيرساختهاي كشور مصرف ميشود.
باز هم در تمام دنيا رسم بر اين است كه هر فرد ماليات خود را پرداخت ميكند، حالا يا به صورت مستقيم با سازمان ماليات در ارتباط است يا اينكه از طريق روابط، ضوابط و مقررات اداري اين وجه از حقوق ماهانه كم ميشود كه كارمندان و كارگران نمونه بارز دومي هستند كه به صورت مدام و بدون حتي يك ريال عقبافتادگي ماليات خود را ميپردازند. اصناف و دارندگان شغلهاي آزاد هم ماليات خود را تحويل مراجع ذيصلاح ميدهند كه خب طبيعي است اگر نپردازند ادامه فعاليتشان با مشكل روبهرو ميشود. در حالي كه در كشور ما حتي از كمترين حقوقهاي دريافتي ماليات كسر ميشود و حتي برخي كه محتاج نان شب هستند هم ماليات ميدهند، اما هستند كساني كه به انواع و اقسام مختلف اين حق را نميدهند، كساني كه اتفاقاً درآمدهاي چندصد ميليوني و ميلياردي دارند. بله درست حدس زديد، آنها كه شاغل در فوتبال و حتي برخي رشتههاي پردرآمد ديگر هستند به گونهاي كاملاً قانوني از دادن ماليات فرار ميكنند و جالب اينكه كسي هم كاري در اين خصوص انجام نميدهد. تنها كاري كه در اين خصوص ميشد انجام داد ممنوعالخروج كردن اين افراد بود، مسئلهاي كه فدراسيون فوتبال به عنوان يكي از پرمشكلترين رشتهها به لحاظ پرداخت ماليات را وادار كرد كه قانوني وضع كند و از باشگاهها بخواهد تا در تنظيم قراردادها به گونهاي رفتار كنند كه مربي يا بازيكن خود ملزم به پرداخت ماليات باشند نه اينكه باشگاه با اداره ماليات روبهرو شود. البته اين مسئله نيز مانند بسياري از مسائل و قانونهايي كه ضمانت اجرايي كافي ندارند به سرنوشت «عدم اجرا» دچار شد تا شاهد باشيم امروز ماليات بسياري از چهرههاي سرشناس فوتبال كه البته مبلغ كمي هم نيست برعهده باشگاههاست، باشگاههايي كه با بدهيهاي ميلياردي چه در سطح داخلي و چه در سطوح بينالمللي مواجه هستند. نكته جالبتر اين ماجرا مربوط به فدراسيون فوتبال است كه خود نيز قانون مصوب خود را به درستي اجرا نميكند. فدراسيون فوتبال قانون وضع ميكند و باشگاهها را ملزم به رعايت آن ميكند، اما باشگاهها بنا به دلايل مختلف از جمله فرار از پرداخت زياد به بازيكنان يا مربيان متعهد ميشوند تا ماليات را بپردازند و قرارداد او را تنظيم كنند و اين قرارداد در سازمان ليگ و فدراسيون فوتبال هم ثبت ميشود. ايراد كار همينجاست، برخوردي با اين كار غيرقانوني نميشود و نتيجه آن اين ميشود كه خبر ميرسد فلان باشگاه ليگ برتري بابت پرداخت بدهي مالياتي مربياش، بيش از نيم ميليارد تومان بدهكار است. بله درست خواندهايد، بيش از نيم ميليارد تومان و اين تنها يك مورد از مواردي است كه فاش شده، چراكه همه خوب ميدانيم اين درد مشترك بسياري از تيمهاي بزرگ است، دردي كه آبي و قرمز و زرد و سبز نميشناسد. دردآورتر اينكه اين باشگاهها از هزينه بيتالمال ارتزاق ميكنند و حقوق ميدهند يعني اينكه حتي براي پرداخت ماليات نيز بايد دست در جيب مردم كنند، مردمي كه حتي با درآمدهاي چند صد هزار توماني خود ماليات ميدهند و حالا علاوه بر اينكه بايد شاهد پرداختهاي آنچناني از جيبشان به فوتباليها باشند بايد ببينند كه ماليات اين آدمها نيز از جيبشان برداشته ميشود. ماليات حقي است كه بايد پرداخت شود، قانون ميگويد كه خود شخص نيز بايد اين وظيفه اجتماعي را به انجام برساند، قانوني كه براي همه اجزا ميشود اما گويا برخي از ورزشيها به خصوص فوتباليها اينجا هم تافته جدا بافته هستند، حتي آنها كه از هزينههاي دولتي استفاده ميكنند. دردآور است كه بيتالمال هم حقوق بدهد و هم ماليات و اين فدراسيون فوتبال، سازمان ليگ و باشگاهها هستند كه بايد جلوي اين قانونشكني محرز را بگيرند.