اما و اگرهای رشد اقتصادی با بوی نفت

اقتصاددانان بر این باورند که اگرچه تشکیکی در آمار رشد اقتصادی ۹ ماهه وجود ندارد اما رشد نفتی در سال ۹۶ دیگر معجزه آفرین نخواهد بود و امیدی هم به تداوم تورم تک رقمی وجود ندارد.

کد خبر : 669847

خبرگزاری مهر: رشد اقتصادی اگرچه اعداد و ارقام مثبتی در سال ۹۵ به نمایش گذاشت و حکایت از اوضاع بهتر اقتصادی برای کشور در اعداد و ارقام داشت اما بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران این رشد را ناشی از افزایش فروش نفت، و نه ناشی از رشد تولید می دانستند و بر این باور بودند که ممکن است آمار و ارقام خوشبینانه بر روی کاغذ نشسته باشد؛ در عین حال برخی هم بر این باور بودند که نفت هم بخشی از اقتصاد ایران است و نباید رشد آن را نادیده انگاشت اما با تمام این تحلیل ها هر چقدر که رشد اقتصاد ایران در ۹ ماهه سال ۹۵، ۱۱.۶ درصد به ثبت رسید و بدون نفت آن ۱.۹ درصد را نمایش می دهد اما آثار آن به راحتی در اقتصاد دیده نمی شود و به همین دلیل این شبهه به وجود می آید که ممکن است رشد واقعی نباشد. حال اقتصاددانان موافق و مخالف با اتکا به جزییات رشد اقتصادی و شیوه تاثیرگذاری آن بر زندگی مردم، نقطه نظرات خود را در این رابطه ارائه می دهند و بر این باورند که اگرچه تشکیک در آمار جایز نیست و آمار در ایران به صورت حرفه ای ارائه می شود اما دیگر نباید انتظار داشت اعداد و ارقام رشد اقتصادی با نفت و بدون نفت در سال ۹۶ تکرار شود. حمید زمان‌زاده، مدیر پژوهشی پژوهشکده پولی و بانکی در میزگردی با عنوان وضعیت و چشم انداز سیاست‌های اقتصادی ایران با تشریح آخرین وضعیت رشد اقتصادی ایران در ۹ ماهه سال ۹۵ می گوید: رشد متوسط گروه صنعت در ۹ ماهه سال گذشته ۳ دهم درصد بوده که علیرغم آن شرایط رکودی همچنان از سوی برخی مطرح می شود این در شرایطی است که رمزگشایی از این عدد در بخش صنعت حکایت از آن دارد که رشد نقطه به نقطه صنعت ۱۱.۳ درصد و متوسط رشد ۵.۸ درصد بوده و این اعداد به ترتیب برای بخش معدن ۱۱.۵ و منفی ۲ دهم درصد، آب، برق و گاز ۷.۳ و ۵.۱ درصد و ساختمان منفی ۲۵ و منفی ۱۷ درصد است بنابراین همه بخش های به جز ساختمان رشد شتاب دهنده داشته و وارد فاز رونق شده اما بخش ساختمان به دلیل اعداد و ارقام منفی کل رشد غیرنفتی را پایین آورده است. وی تصریح کرد: علیرغم اینکه رشد اقتصادی غیرنفتی ۱.۹ درصد است اما تمامی بخش ها با رشد اقتصادی مواجه هستند و این نشانگر آن است که در فصل زمستان ۹۵ و فصول آتی نیز چنانچه بخش ساختمان با رشد مواجه باشد می توان امیدوار بود که رشد اقتصادی نیز افزایش یابد. اما همه اینها منوط به آن است که ناپایداری اقتصادی و شوک در اقتصاد ایران رخ ندهد. همچنین بهروز هادی زنوز در این میزگرد با بیان اینکه مخالفت چندانی با تحلیل ارائه شده نمی توان داشت، گفت: یک زمان است که رشد اقتصادی را از منظر نوسانات اقتصادی بررسی می کنیم که در آن حالت سال های ۹۱، ۹۲ و ۹۴ رشد منفی داشتیم و تنها استثناء سال ۹۳ بوده است بنابراین پتانسیل های استفاده نشده در اقتصاد منجر به شکل گیری رشد ۹ ماهه ۹۵ شده است. در حالی که همین رشد هم مرهون نقش نفت است. رشد ۸ درصدی در برنامه ششم محقق نمی شود وی افزود: زیر ظرفیت کار کردن برخی بخش های صنعتی و پتروشیمی سبب رشد ۹ ماهه شده اما به نظر نمی رسد آنچه در برنامه ششم توسعه به عنوان رشد ۸ درصدی اقتصاد در نظر گرفته شده است قابل تحقق باشد. زنوز معتقد است: به طور میانگین در برنامه ششم توسعه به رشد ۴ تا ۵ درصدی خواهیم رسید که البته تحقق آن هم منوط به عدم وجود ناامنی و تشدید تحریم هاست، اما اگر رشد را هم در دراز مدت ندید و الزامات آن را فراهم نکرد به طور قطع همین رشد هم قابل تحقق نیست ضمن اینکه حوزه سیاست خارجی نیز باید زمینه ای را فراهم کند که کالاهای ایرانی به بازارهای جهانی راه یافته و تکنولوژی های روز دنیا نیز وارد کشور شود. این اقتصاددان خاطرنشان کرد: هیچ کشوری در انزوا نمی تواند به رشد اقتصادی پایدار دست پیدا کند بنابراین حفظ ثبات اقتصاد کلان در کشور یک مساله جدی است. حفظ تورم تک رقمی در سال ۹۶ بعید است وی خاطرنشان کرد: حفظ تورم تک رقمی در سال ۹۶ بعید است و اگر دولت به سیاست های مالی کنونی خود که در ماه های پایانی عمرش در نظر گرفته است ادامه دهد به طور قطع نباید منتظر تورم تک رقمی بود. وی خاطرنشان کرد: هیچ کشوری در طول تاریخ رشد نکرده مگر به اینکه نظام تجهیز منابع مجهز شود در حالی که نظام بانکی در ایران بسیار عقب مانده است و تا اصلاح نشود رشد پایداری نخواهیم داشت. همچنین تیمور رحمانی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز در این میزگرد گفت: تشکیک آماری جایز نیست چرا که معتقدم ایران حرفه ای ترین آمار را تولید می کند اگرچه اشکالاتی دارد اما آمار رشد تصویر درستی نشان می دهد حتی اگر همراه با تصویر رکود باشد. وی افزود: اینکه رشد اقتصادی با تصویر رکود همراه است نوعی معما به نظر می رسد اما ترکیب این رشد و تحلیل آن می تواند وضعیت درستی را به ما نشان دهد. واقعیت آن است که بخش اعظمی از رشد اقتصادی در ۹ ماهه ۹۵ متکی به نفت است و وقتی بخش نفتی رشد کند در زندگی روزمره مردم خیلی نشان داده نمی شود. ضمن اینکه دولت به دلیل محدودیت های مالی و بودجه ای نتوانسته رشد نفت را به بخش واقعی اقتصاد منتقل کند پس احساس رشد در میان عامه مردم ضعیف است. مسکن تا دو سال دیگر هم تکان نمی خورد رحمانی ادامه داد: از زمان تزریق درآمدهای نفتی به اقتصاد ایران که رشد حباب گونه ای در برخی از بخش ها از جمله ساختمان رخ داد آنقدر سرمایه گذاری در بخش مسکن انجام شده که اکنون عرضه بسیار بسیار بالاتر از تقاضاست و منطقی به نظر می رسد که به این زودی ها تمایل برای سرمایه گذاری در این بخش وجود نداشته باشد. وی ادامه داد: در دو سال بعد چشم انداز رشد بخش ساختمان مثبت نخواهد بود. وی ادامه داد: تنها در یک صورت می توان رشد بخش ساختمان را شاهد بود که دولت پول شدیدی در این بخش تزریق کند که آن هم عواقب و آثار تورمی دارد. ضمن اینکه در سال ۹۶ نیز جهشی در بخش نفت نخواهیم داشت و به نظر نمی رسد در سایر بخش ها رشد شدیدی رخ دهد اما در مجموع تصور نمی رود اقتصاد ایران پتانسیل رشد ۸ درصدی داشته باشد و اگر خوب عمل کنیم در بلند مدت رشد ۵ درصدی را شاهد خواهیم بود. ضمن اینکه باید از شکل گیری بحران ها نیز جلوگیری کرد و زمینه های بحران خیز اقتصاد را هم از بین برد. رشد اقتصادی بدون اصلاحات امکان پذیر نیست کامران ندری، رئیس گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی در این میزگرد گفت: میانگین رشد اقتصادی کشور در چند دهه ای که می گذرد حدود ۴.۳ درصد است و امکان اینکه بتوانیم بدون اصلاحات میانگین رشد را افزایش دهیم وجود ندارد. هم اکنون نیز اصلاحات بنیادین که بتواند میانگین رشد را از ۴.۳ درصد تکان داده و افزایش دهد به چشم نمی خورد. وی به بدهی های دولت و بخش عمومی به اقتصاد اشاره و خاطرنشان کرد: اینکه دولت بدهی های خود را نمی پردازد یک تهدید جدی برای اقتصاد است و حتی می تواند در دراز مدت منجر به برگشت اقتصادی به حالت قبل شود بنابراین اولویتی که در این عرصه وجود دارد پرداخت بدهی ها و اصلاح نظام مالی و بانکداری است. ضمن اینکه تصور نمی رود موتور رشد اقتصادی کشور بخش صنعت باشد اگرچه قبول دارم بخشی از واحدهای صنعتی و معدنی زیر ظرفیت کار می کردند و ورود آنها به عرصه تولید باعث رشد شده است. ندری معتقد است بخش عمده ای که منجر به رشد در اقتصاد ایران می شود گروه خدمات است که باید به آن توجه جدی داشت. بیکاری معضل اقتصاد ایران تا سال ۱۴۰۴ محمدرضا زمانی زاده، اقتصاددان در بخش دیگری از سخنان خود در این میزگرد در خصوص نرخ بیکاری و اشتغال نیز گفت: آنچه در مورد اشتغال و بیکاری در شرایط فعلی مطرح است که نشان می‌دهد از سال ۸۵ تا سال ۹۱ عملا بخش اشتغال در سال‌هایی با افزایش و در مابقی با کاهش مواجه بوده و تقریبا در سال های ۸۵ به بعد در جا زده و رشدی حاصل نشده؛ ضمن اینکه رشد در اشتغال در سال ۹۲ به چشم می خورد و پس از دوره ای از بین می رود، بنابراین ظرفیت اشتغالزایی در دوره مورد بررسی تقریبا ثابت بوده و این تصویر بسیار بدی از وضعیت بازار کار است. به گفته وی، ‌ از نیمه سال ۹۳ به بعد اقتصاد ایران وارد ایجاد شغل شده و فصل به فصل اشتغال زایی شده و در زمستان سال گذشته به ۲۲ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر شاغل رسیده و این موضوع چشم انداز خوبی در بخش اشتغال ایجاد کرده است. البته با رشد اشتغال پایدار در ۳ سال اخیر نرخ بیکاری با روند صعودی همراه بود؛ در عین حال نگاه به واقعیت‌های بازار کار نشان می‌دهد که افزایش نرخ بیکاری به دلیل رشد جمعیت فعال و متقاضی کار است، به دلیل تحولات جمعیتی در دهه ۶۰ همزمان با افزایش اشتغالزایی در سال های اخیر، نرخ بیکاری نیز بالا رفته است. زمان زاده اظهار داشت: بعد از حدود چند سال در جا زدن در زمینه ایجاد اشتغال چشم انداز مناسبی ایجاد شده که مسئله مهم تدوام آن است. اگر این وضعیت ادامه یابد با وجود نیروی کار جدید حداقل وضعیت بیکاری بدتر نخواهد شد. مهم ترین بحث اقتصاد ایران تا ۱۴۰۴ موضوع بیکاری است. وی خاطرنشان کرد:‌ اشتغالزایی مهمترین چالش اقتصاد ایران تا ۸ سال آینده است. بحث بر سر ضروت ها نیز در این زمینه مطرح است و ایجاد سالیانه ۲ میلیون شغل هم مورد نیاز است. اقتصاد ایران نیازمند اشتغالزایی است تا بحران جدیدی در این بخش ایجاد نشود. دیگر مصلحت نیست دولت به دنبال اشتغالزایی شدید باشد همچنین تیمور رحمانی نیز در این رابطه گفت: اگر در یک دهه قبل با ۶۰۰ هزار شغل در سال می توانستیم اقتصاد را اداره کنیم ولی امروز با دو برابر آن نیز پاسخگو نخواهیم بود. درست است بیکاری در سال های اخیر نوساناتی دارد ولی میانگین نرخ بیکاری بالا است و دولت ها نتوانستند اصلاحات ساختاری داشته باشند که نرخ بیکاری بلندمدت کاهش یابد. وی تاکید کرد: به جای اجرای پروژه ها به دنبال رشد با ثبات اقتصادی باشیم تا بتوان انتظار داشت اشتغال ایجاد شود. لازمه ایجاد اشتغال رشد اقتصادی پایدار با دوام است و هر اقدام بی ثبات کننده اقتصادی برای اشتغال تهدید جدی تلقی می شود؛ در این میان شاید تنها بخشی که بتوان به آن امیدوار بود در بلندمدت شغل ایجاد کند خدمات است. اینکه چرا آموزش با نیاز بازار کار هماهنگ نیست به دلیل این است که بازار کار چنین درخواستی نداشته است. البته بخش اشتغال نیز به شدت تحت کنترل دولت و شبه دولتی است و آموزش ها نتوانسته به بهبود وضعیت اشتغال کمک کند. رحمانی تصریح کرد:‌ دیگر مصلحت نیست ما به دنبال اشتغالزایی شدید باشیم و ممکن است برخی کشورها مانند افغانستان و پاکستان بزودی با رشدهای اقتصادی بالا به قطب اقتصادی تبدیل شوند. اینکه ما رشد اشتغال بالا بدون رشد اقتصادی پایدار داشته باشیم به مصلحت نظام نیست و این نوع طرز فکر درست نیست. بیکاران حاضر به کار با دستمزد فعلی نیستند همچنین کامران ندری در ادامه این میزگرد میانگین نرخ بیکاری در کشور را بین ۱۱ تا۱۱.۵ درصد عنوان کرد و گفت: در صورتی که بخواهیم نرخ بیکاری طبیعی را کاهش دهیم، بدون تردید آثار تورمی خواهد داشت؛ زیرا بیکارانی وجود دارند که حاضر به کار با دستمزدهای موجود نیستند. وی با انتقاد از نظام آموزشی کشور، اظهار داشت: در حالی که اشتغال روند صعودی پایداری داشته است اما بهره وری کاهش یافته است. این اقتصاددان کاهش نرخ بیکاری طبیعی را منوط به اصلاحات ساختاری در اقتصاد عنوان کرد و افزود: در اقتصاد ایران بخش صنعت و نفت بر سایر بخش ها سیطره دارند و در جذب عمده منابع اقتصادی به سمت خود موفق بوده اند در حالی که سیاست مشخصی در بخش خدمات نداشته ایم. ندری با بیان اینکه بخش کشاورزی و خدمات در اقتصاد ایران ضعیف نگهداشته شده است، تاکید کرد: برای داشتن نرخ رشد اقتصادی پایدار و ایجاد کمترین زیان به محیط زیست باید به بخش خدمات و کشاورزی توجه شده و از سیطره بخش صنعت به ویژه صنایع بزرگ بکاهیم. این استاد دانشگاه به جذب بیشتر منابع بانکی در بخش صنعت گفت: بیشترین حجم مطالبات معوق مربوط به بخش صنعت است؛ این در حالی است که مشکلات ساختاری باعث افزایش نرخ متوسط بیکاری و کاهش میانگین رشد اقتصادی شده است. باید به تراز تجاری در تعیین نرخ ارز توجه کرد همچنین محمدرضا زمان زاده نیز در ادامه این میزگرد درباره نرخ ارز و سیاست های ارزی گفت: نوسانات ارزی و ریسک ها در سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ تشدید شد ولی از زمان اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بازار ارز واکنش نشان داد و به سرعت نوسانات و ریسک ها کاهش یافت. وی درباره موضوع برابری قدرت خرید و رابطه نرخ ارز و تورم گفت: در دوره جهش نرخ ارز، تحریم ها باعث شد تا ارز بیش از نرخ واقعی افزایش یابد، در حالیکه باید قدرت خرید را ملاک قرار دهیم؛ از سوی دیگر اگر بلندمدت نگاه کنیم، نرخ ارز نباید خیلی منحرف شود. این اقتصاددان با بیان اینکه برای تعیین نرخ ارز باید به تراز تجاری توجه شود، گفت: در سال ۱۳۸۵ و با توجه به افزایش قیمت نفت، کشور دچار کسری تراز تجاری ۵۰ میلیارد دلاری بود و در حالی که مازاد درآمد ارزی در صندوق ذخیره ارزی جمع شود، به بازار تزریق شد ولی امروز شاهد همگرایی در صادرات و واردات هستیم. زمان زاده آزمون دولت بعدی را تزریق نکردن منابع ارزی برای کاهش نرخ ارز عنوان کرد و گفت: دولت می تواند بخشی از ذخایر ۱۰۰ میلیارد دلاری خود را برای کاهش نرخ ارز به ۳ هزار تومان وارد بازار کند و این موضوع آزمون بزرگی برای دولت بعدی است. کسری بودجه بالا می رود همچنین زنوز نیز در این رابطه خاطرنشان کرد:‌ در دوره فعلی سرعت گردش پول و رکود اقتصادی باید مورد توجه قرار گیرد یعنی به موازات رشد اقتصادی تقاضای مصرفی خانوارها خیلی رشد نکرد و تقاضای سرمایه گذاری نیز کاهش پیدا کرد و مردم بازاری را پربازده تر از سپرده گذاری در بانک ها پیدا نکردند زنوز درباره پیش بینی تورم سال ۹۶ بیان داشت:‌ در سال گذشته و سال آینده کسری بودجه بالا خواهد بود و تورم در سال آینده دورقمی خواهد شد ولی خوب است که در حد تا ۱۲ درصد باشد تا سیاست گذار بتواند موفق باشد. وی، کنترل نوسانات ارز را از جمله موفقیت های بانک مرکزی در دولت یازدهم برشمرد ولی همزمان پاسخ به سوالی درباره اینکه یک کشور نفتی می تواند سیاست های ارزی داشته باشد را رد کرد و با طرح این سوال گفت: آیا اگر بار دیگر نفت بشکه ای ۱۰۰ دلار شود، واردات افزایش نخواهد یافت؟ با افزایش واردات اقتصاد دچار بیماری هلندی خواهد شد. این اقتصاددان توان رقابت ارزی را منوط به نرخ حقیقی و نرخ برابری ریال برابر سایر ارزها دانست و افزود: عامل تعیین کننده دیگر تورم داخلی و خارجی است. زنوز با بیان اینکه نرخ ارز کنونی انگیزه چندانی برای توسعه صادرات ایجاد نمی کند، تاکید کرد که باید بتدریج نرخ رسمی ارز به نرخ بازار نزدیک شود. وی اظهار داشت: تنها ۱۳ میلیارد دلار از صادرات کشور مربوط به صادرات غیرنفتی است و باقی آن مربوط به صادرات گاز، محصولات پتروشیمی و میعانات گازی بوده است. این اقتصاددان پیش بینی کرد با توجه به ثبات بهای جهانی نفت، سال آینده شاهد افزایش نرخ ارز باشیم. زنوز درباره یارانه ها گفت: باید بین سیاست حمایت اجتماعی و سیاست های اقتصادی تفاوت قائل شد. وی تاکید کرد هر دولت جدیدی که در ایران روی کار آمد باید از ادامه سیاست بلاتبعیض توزیع یارانه ها جلوگیری کرده و یارانه ها را به سمت زنان سرپرست خانوار و افراد تحت تکفل بنیادها سوق دهد. این اقتصاددان خرج دولت ها را بیش از دخلش عنوان کرد و گفت: بدهی انباشته دولت ۷۰۰ هزار میلیارد تومان است که نشان دهنده کسری مداوم بودجه است و این در حالی است که دولت ها بابت این بدهی ها بهره نداده اند. زنوز ادامه داد: دولت زیربار تعهدات صندوق های بازنشستگی نمی تواند کمر راست کند و امکان افزایش یارانه ها وجود ندارد البته می شود تورم ۱۰۰ درصدی ایجاد کرد و از محل بانک مرکزی افزایش یارانه ها را پرداخت کرد. جذب سپرده ها عامل افزایش نقدینگی همچنین تیمور رحمانی، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در ادامه این نشست با بیان اینکه چرا رشد نقدینگی در سال های اخیر بالا بوده است؟ گفت:‌ بالاترین رشد نقدینگی تا ۵۶ درصد در میانه دهه ۵۰ بوده و نرخ رشد نقدینگی در ایران چیز جدیدی نیست. در اواخر دهه ۸۰ و اوایل ۹۰ نیز به افزایش ضریب فزاینده مربوط می شود. این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: در سال‌های اخیر دلیل افزایش نقدینگی به دلیل گرفتاری‌های بانک ها و جذب سپرده ها بوده که نرخ سودهای بالا پیشنهاد شد و این یک دلیل اصلی در این بخش است. رحمانی درباره تحولات بازار ارز در طول سال های اخیر بیان داشت:‌ در دولت یازدهم می توان ثبات بازار ارز را قابل قبول دانست. اگر در کشوری قرار باشد نرخ ارز حتی اجتناب ناپذیر رشد کند نشان دهنده وجود مشکلاتی است و نرخ ارز باید با روند آرامی رشد داشته باشد. این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: ما اگر نتوانیم کاری انجام دهیم که بهره‌وری اقتصاد رشد کند و قدرت رقابت در بازارهای جهانی تقویت شود، ‌ افزایش نرخ رشد ارز به عنوان یک مشکل وجود خواهد داشت، اما نرخ ارزی که قرار است همراه با تورم تعدیل شود، در قیمت ها تاثیرگذار خواهد بود. رحمانی تصریح کرد:‌ بانک مرکزی باید اجازه می داد تعدیل آرامی در نرخ ارز اتفاق می افتاد و این برای اقتصاد ایران ضروری است. نرخ ارز فعلی اگر مناسب اقتصاد نباشد یعنی اینکه ما نمی توانیم هیچ کالایی صادر کنیم و از آنسو نمی توان جلوی واردات را گرفت. وی در ادامه این میزگرد پوشش فاصله بین رشد نقدینگی با کاهش تورم را ناشی از واردات دانست و افزود: در سال های اخیر این فاصله توسط سودهای بانکی پوشش داده شده است و این موضوع به خوبی کاهش ضریب فزاینده حجم پول را توضیح می‌دهد که چرا همزمان با رشد نقدینگی، تورم نداریم. این استاد دانشگاه تورم سال آینده را بالاتر و دو رقمی عنوان کرد و افزود: سال های اخیر تنها دوره ای است که مشخصا از سیاست های پولی برای تامین مقاصد بودجه ای استفاده نشده و بانک مرکزی مقاومت کرده است. وی درباره یارانه ها اظهار داشت: دولت باید بدنبال بازتوزیع یارانه ها باشد زیرا این موضوع در سال های گذشته به دلیل نقص اطلاعات انجام نشده است. مردم بیش از فقر، از ناعادلانه بودن توزیع درآمد در رنج هستند و دولت باید به فکر تصحیح این موضوع باشد. همچنین ندری درباره رشد پایه پولی و نقدینگی گفت: میانگین رشد پایه پولی و نقدینگی در دولت یازدهم بیش از دولت دهم بوده است؛ در حالی که بین سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ میانگین رشد پایه پولی ۱۶,۶ درصد است اما این رقم در سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، ۱۵ درصد بود. وی درباره نقدینگی نیز گفت: در حالی که نقدینگی در ۴ سال گذشته ۲۲,۴ است ولی این رقم در دولت دهم ۲۲.۱ درصد بود؛ در حالی که رشد پایه پولی و نقدینگی در دولت یازدهم بیش از دولت قبل بوده اما متوسط نرخ تورم پایین تر بوده است. ندری در عین حال سیاست دولت یازدهم در افزایش رشد پایه پولی را مناسب دانست و افزود: با این حال هیچ دولتی را از ابتدای انقلاب نداشته ایم که موفق به کاهش میانگین نرخ رشد تورم ۱۳ تا ۱۵ درصدی شده باشد و مشکل این موضوع نیز در نظام پولی کشور است؛ بخشی از هزینه های دولت در اقتصاد به شکل غیر مستقیم از طریق خلق پول و منابع بانک مرکزی تامین می شود. وی درباره وضعیت بازار ارز و تحولات سال های اخیر اظهارداشت:‌ در سال های ۹۰ تا ۹۱ با تحریم ها شوک به بازار ارز وارد شد و نتوانستیم نرخ ها را کنترل کنیم. اینکه چرا دولت ها سعی می کنند نرخ ها را ثابت نگه دارند چون انتظارات تورمی مطرح بوده و دولت به دنبال کنترل نرخ تورم است. بازار ارز بدون کمک گرفتن دلارهای نفتی تنظیم شود ندری خاطرنشان کرد: ما باید بازار ارز را بدون کمک گرفتن دلارهای نفتی تنظیم کنیم. در سال ۸۹ و ۹۰ وقتی شوک اتفاق افتاد چون بانک مرکزی نتوانست از دلارهای نفتی استفاده کند مشکل ایجاد شد و این وضعیت در سال گذشته نیز اتفاق افتاد اما بانک مرکزی اینبار می توانست از دلارهای نفتی استفاده کند تا بتواند بازار را تنظیم کند. به گفته وی، ‌ تحولات بازار ارز باید قابل پیش بینی باشد و بانک مرکزی نیز اعلام کند که در ۶ ماه آینده چه نرخ ارزی برای فعالان اقتصادی مناسب است. ندری درباره وضعیت نرخ تورم با بیان اینکه این مقوله بسیار مهم است گفت: بهترین حالت که ممکن است در آینده اتفاق بیافتد تورم در حد ۱۲ تا ۱۳ درصد است که در رشد اقتصادی در بلندمدت تاثیرگذار خواهد بود و باعث افت رشد می شود. این کارشناس اقتصادی تصریح کرد:‌ مسئله این است که چرا نمی توانیم متوسط نرخ تورم را کاهش دهیم؟ در تورم اگر ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم شرایط بهتر مشخص خواهد شد و در دنیا موفق شده‌اند که نرخ تورم را در سطوح پایین نگه دارند ولی ما چرا نتوانسته ایم و چرا نمی توانیم؟ وی افزود:‌ ما از کشورهایی هستیم که ۵۰ درصد درآمد دولت در بودجه از بخش ارز است و این موضوع کنترل نقدینگی را برای بانک مرکزی بسیار دشوار می کند. علاوه بر این، ‌ دولت برای پوشش بخش عمده ای از هزینه ها در اقتصاد به صورت مستقیم و غیرمستقیم از منابع بانک مرکزی استفاده می کند و در دوره گذشته مسکن مهر با منابع بانک مرکزی ساخته شد. به گفته ندری، ‌ اینها جدا از فشار تسهیلات تکلیفی به بانک ها از سوی دولت است. نهایتا اینکه بانک ها اوضاع نامناسبی پیدا کردند و به منابع بانک مرکزی روی آوردند. مسئله جدی امروز غیر از وابستگی به منابع ارزی، ‌ مشکلاتی است که بانک ها با آن مواجهند و درست است که دولت یازدهم مانند قبل از آن برای تامین هزینه های خود به بانک مرکزی فشار وارد نمی کند ولی بانک ها به این بانک فشار می آورند. این کارشناس اقتصادی تاکید کرد:‌ وضعیتی که امروز بانک ها گرفتار آن شده اند این است که در اثر فشار دولت ها ایجاد شده و دولت باید کارها را با منابع خود انجام می داد و بانک ها برای سرپا ماندن به چنین وضعیتی گرفتار شده اند. ندری دراره هدفمندسازی یارانه ها و پرداخت مبلغ ثابت یارانه به همه جامعه گفت: تداوم پرداخت یارانه به شکل فعلی با منطق اقتصاد سازگار نیست و کسانی که تحت پوشش سازمان های حمایتی هستند باید یارانه بگیرند و آن بخشی که قابل توانمندسازی است را نیز باید حذف کنیم. وی تصریح کرد:‌ قطعا باید درباره یارانه ها تجدیدنظر شود و اینکه گفته می شود پول مردم است که باید به خودشان داده شود اینها عبارات پوپولیستی است چون مالیات هم برای مردم است پس چرا دریافت می‌شود؟ دولت وظایف مشخصی دارد که الان زمین مانده و در بهداشت، درمان، آموزش، تامین اجتماعی و محیط زیست نیازمند منابع هستیم.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: