سینمای مهدوی برای تجاریسازها سودآور نیست!
جشن نيمه شعبان تبلور باور مهدويت و نشانهاي از باور به صلح و عدالت آخرالزماني است كه در تفكر اسلامي وجود دارد. در روز عيد ولادت حضرت منجي(عج)، تلويزيون باز هم سراغ تنها فيلم مهدوي قابل اعتنا در سينماي ايران يعني «قدمگاه» رفت.
در نقطه مقابل سينماي ايران كه به موضوع آخرالزمان و مهدويت بيتوجه است، سينماي جهان و به خصوص سينماي هاليوود نگاه جدي به آخرالزمان دارد. نمونهاي از نگاه جدي هاليوود به مسئله آخر دنيا، ساخت فيلم «2012» بود كه بر اساس فرضيهاي درباره پايان جهان در اين سال شكل گرفته بود. اگرچه اكنون نزديك به پنج سال از آن روز ميگذرد و ايده آخر الزماني اين فيلم و ايدههاي شرك آميزي كه در باور پايان دنيا در سال 2012 بود كاملاً رنگ باخته، ولي طرفداران سينماي هاليوود هنوز هم منتظرند تا بار ديگر غولهاي فيلمسازي فيلم جديدي را با محوريت آخرالزمان توليد كنند. اما چرا سينماي ايران استراتژي مشخصي در برابر تفكر مهدوي و سينماي آخر الزماني ندارد؟ سعيد مستغاثي، منتقد سينما، در يادداشتي با عنوان «مهدويت كاملترين تفكر براي سينماي آخرالزماني» مينويسد: در هاليوود نيز اكثر توليدات به صورتي غيرمستقيم به موضوع آخرالزماني توجه دارند، بدين معنا كه در ژانرهاي مختلف از انيميشن گرفته تا فيلمهاي فانتزي، سعي ميشود معنا و هدفشان را متناسب با سياستهايشان برنامهريزي كنند، بنابراين ما نيز ميتوانيم به صورت غيرمستقيم به مهدويت در فيلمهايمان بپردازيم. حتي در پرداختهاي غيرمستقيم دست ما خيلي بازتر از غربيان است، چون برخي از مراكز مهدوي بيش از هزار و 200 موضوع مرتبط با مهدويت را شناسايي كردهاند كه هنر هفتم ميتواند از آن سود برد. در ضمن موعود ما حقيقي است، اما موعودي كه آنان روي آن تأكيد دارند بر پايههاي عقلاني و منطقي استوار نيست. اين منتقد اما درباره اينكه چرا سينماي ايران نميتواند برنامه مشخصي درباره مهدويت داشته باشد، تأكيد ميكند: سينماي قبل از انقلاب كه تكليفش روشن بود، سينمايي كه توسط ماسونها اداره ميشد و يك سال قبل از انقلاب هم رسماً نابود شده بود، البته بعد از انقلاب نيز همان تفكرات ماسوني و اومانيستي در سينما باقي ماند، هر چند برخي از هنرمندان و مسئولان تلاشهايي كردند كه سينما به سمت توليدات ارزشي حركت كند، اما متأسفانه اين اتفاق روي نداد.
سكوت سينماي ايران در قبال باور منجي بشريت باعث شده است در سينماي غرب نگاه تخريبي نسبت به اين باور اسلامي شكل گيرد. اقدامي كه در راستاي تفكرات غالب صهيونيستي در كمپانيهاي فيلمسازي امريكايي است. حجتالاسلام علي قهرماني، كارشناس دين و رسانه معتقد است: يكي از تفكرهاي سينماي هاليوود، پست و از طبقه پايين نشان دادن منجي مورد نظر اسلام است كه در مقابل، به القاي منجي بودن كشورهاي پيشرفته ميپردازد. حجتالاسلام نصرتالله پژمانفر، رئيس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي نيز با اشاره به توليدات سينماي هاليوود با محوريت آخرالزمان ميگويد: موضوع آخرالزمان يكي از مسائلي است كه همه انسانها را در طول تاريخ به خود درگير كرده و اساساً اين روالي كه انسان در كره خاكي به كجا ختم ميشود و چه اتفاقاتي در مورد انسان ميافتد، مهم بوده است.
سرمايهگذاري بخش خصوصي در زمينه توليد فيلم مهدوي با توجه به رويكرد صرفاً اقتصادي اين بخش تا حدي بعيد به نظر ميرسد. يادداشتنويس سايت سينماپرس، درباره چرايي سرمايهگذاري نكردن در سينماي مهدوي متذكر ميشود: تهيهكنندگان و سرمايهگذاران دولتي و خصوصي نيز با توجه به گرايش و رويكرد اقتصادي حاكم بر جامعه و سرمايهمحوري و پولسالاري آن و دغدغه كسب منافع و سود بيشتر بهسوي سوژهها و موضوعات سطحي در قالبهاي كليشهاي و طنزها و ايدههاي تكراري اجتماعي رفتهاند و اگرچه بعضاً رگههايي از سينماي معناگرا به صورت جسته و گريخته به ويژه در فيلمهاي دفاع مقدس را شاهد بودهايم اما به صورت جدي و جريانساز در اين حوزه حركتي پايدار شكل نگرفته است. به نظر ميرسد دستگاههاي فرهنگي كه در زمينه باور مهدويت فعاليت دارند، چه از طريق بودجههاي مستقيمي كه در اختيار دارند و چه از طريق تشويق دولت براي سرمايهگذاري در سينماي مهدوي باعث تحرك سينما در زمينه ساخت فيلمهايي با موضوع نگاه به آخرالزمان از دريچه نگاه مهدويت باشند. از طرف ديگر نيز با مشاوره دقيق به سينماگراني كه علاقهمند به ساخت فيلم با موضوع مهدويت هستند، زمينه توليد فيلمهايي با گفتمان قوي مهدوي را به وجود آورند.