لمپن بورژواها و تجدد مالی رانت!
مارکس دهها سال پیش از پدیده ای به نام "لمپن پرولتاریا" یاد می کرد که وابسته و ریزهخوار بورژوازی و اشرافیت هستند و نقشی در تولید اقتصادی و رشد جامعه ندارند. اکنون و در دهه نود در ایران اما، جماعتی در مناصب وزارتی و کلیدی عهده دار کار هستند که خود را" متجددان پیشرو" می دانند ولی کارنامه اجرایی شان "سنتگرایی عقب مانده" است .
کد خبر :
666711
سرویس سیاسی فردا؛ سجاد نوروزی نوشت: امثال عباس آخوندی وزیر مسکن دولت روحانی را می توان به عنوان یک کیس مطالعاتی در حوزه اقتصاد سیاسی و جامعه شناسی سیاسی انتخاب کرد و با مداقه در باب سیرت و صورت آن به نتایج جالب توجهی دست یافت. بالاخص آنکه این روزها دست بر قلم می برد و مانند یک تئوریسین به رقبای رییس خود حمله می کند. باجناق ریش سفید راست سنتی اساسا ماهیت و ذات حضورش در دنیای سیاست و نظام اجرایی کشور ماحصل "سنت گرایی و روابط شخصی" است. هیچ پیشینه انقلابی در خوری ندارد و هیچ کارنامه اجرایی درخشانی را یدک نمی کشد. در دهه هفتاد ریش حزب اللهی داشت و مفتخر بود به روابط خاص با جناح راست. هیچ گاه هم به عنوان یک نیروی اصلاح طلب یا چپ شناخته نمی شد. خانه زاد راست بود و نان "سنت" می خورد. او از جمله مدیران "بدیهی" جمهوری اسلامی بود و هست. حرف می زند و سخنرانی می رود و در جلسات می نشیند و کارتابل امضا می کند . اما منشاء هیچ آفرینش و تحول و تجددی نیست. فقط از کارش لذت می برد. خوشنشین لواسان است و تجارت پیشه . هم وزیر است هم تاجر. در تجددی که او برای خود ساخته و بدان معتقد است بر خلاف همه جای دنیا می توان هم کار دولتی
داشت و هم تجارت خصوصی. بنابراین با پدیده جالبی روبرو هستیم. از انبان راست سنتی شعبده ای به نام آخوندی بیرون آمده که پس از دراز روزگاری که در محضر شیوخ سنتی تلمذ می کرد، این روزها با ریش پرفسوری به ما درس تجدد و نوگرایی می دهد. اما او پیام اور چه تجددی است و تجدد امثال آخوندی چگونه است؟ مارکس دهها سال پیش از پدیده ای به نام "لمپن پرولتاریا" یاد می کرد که وابسته و ریزهخوار بورژوازی و اشرافیت هستند و نقشی در تولید اقتصادی و رشد جامعه ندارند. اکنون و در دهه نود در ایران اما، جماعتی در مناصب وزارتی و کلیدی عهده دار کار هستند که خود را" متجددان پیشرو" می دانند ولی کارنامه اجرایی شان "سنتگرایی عقب مانده" است . تجدد امثال آخوندی جز یک روبنای شیک و یک امر خودمدارانه نیست. تجدد امثال آخوندی برای خودشان است و نه برای جامعه.بنابراین بیراه نیست از پدیده ای به نام "لمپن بورژواها" یاد کنیم که از پادویی سیاسی و رانت فامیلی سری بین سرها در آورده اند .پدیده ای که می کوشد خود را نوگرا نشان بدهد ولی خاستگاه سنتی دارد . مطلقا سواد تئوریک ندارد ولی ادایش را با روخوانی مبتدی گونه از متون غربی در می آورد. تجدد آخوندی ماهیت و
ابعادش در حد همان ویلای لواسان و تجارت خصوصی اش است و چیزی فراتر از آن نیست. امثال او فقط از مواهب وزارت و صدرات بهره مند هستند ، نه دغدغه جامعه دارند نه دغدغه آینده ایران. دغدغه آنها خودشان هستند. آنها "لمپن بورژواهای عصر ما" هستند.