روایتی تلخ از زندگی یک زوج بازیگر ایرانی +عکس

مشرق: فرحناز منافی ظاهر(بازیگر) همسر سابق حسین محب اهری( بازیگر) اخیرا در گفتگویی مسائل مربوط به زندگی خصوصی گذشته‌اش را پس از طلاق افشا کرد. وی در این گفتگو اشاره‌ می‌کند که آقای محب اهری به خانه دوستانش می‌رفت و دو سه روز به خانه نمی‌آمد.آقای محب اهری حسابی رفیق باز بود. با رفقایش می نشستند شطرنج بازی می‌کردند. من به ایشان می‌گفتم اشکالی ندارد تو میخواهی بروی دو سه روز الی یک هفته در جایی بمانی.فقط به من بگو کجاست و برو یک هفته همانجا بمان. اما به من نمی گفت کجامی رود.

منافی ظاهر در پاسخ به این سئوال که چرا همسرش از وی جدا شده چنین پاسخ می‌دهد: به من می‌گفت می‌خواهد تنها زندگی کند. دو بچه، پسر و دختر به دنیا آوردم، چند جا کار می‌کردم و اهل تجملات هم نبودم. آقای محب اهری یک دفعه گفت می‌خواهم تنها زندگی کنم و یکدفعه هم گفت سرطان پروستات دارم. گفتم اشکالی ندارد به دکتر می‌رویم و پیگیر درمان می شویم، مسئله ای نیست، من از تو مراقبت می کنم. بازیگر سریال پدر سالار در ادامه اشاره می‌کند :"محب اهری، همسر سابقش مبتلا به بیماری اوریون شد ومن از او مراقبت می‌کردم.بیماری‌اش تا جایی پیش رفت که او را حمام می کردم. درون من پر از عشق بود. وی می‌افزاید: محب اهری آن موقع سرطان نداشت. اخیرا دوستی پیام داده بود که چرا شما با آقای محب اهری الان که سرطان گرفته نیستید. ایشان نمی دانست که۱۷ سال است که از هم جدا شده‌ایم. منافی ظاهر در مورد اختلافات با همسر سابقش در این گفت و گو اشاره می‌کندکه من خیلی حساس بودم. اگر به خانمی نگاه می‌کرد و یا می خندید، من ناراحت می شدم چون حساس بودم و می خواستم شوهرم را کسی نبرد. ایشان می‌رفت پیش دوستانش و سئوال من این بوده چرا یک مرد ازدواج می کند؟! این حساسیت را هر خانمی دارد. وی در ادامه افزود : من به حلقه ازدواج حساس بودم. چون با دیدن حلقه خانم ها و دختر خانم ها سمت او نمی آیند. حتی یک دفعه دعوایمانش و گفتم حلقه‌ات کجاست؟ حلقه‌اش را درآورد و پرت کرد. به او گفتم این حلقه برای این است که خانم‌ها سمت تو نیایند و بدانند تو زن و بچه داری. من به هنرمندان و آقایان و هنرمندان می‌گویم خانواده ‌اتان را برهم نزنید. چون آقایان بعدا از کاری که انجام می‌دهند پشیمان می شوند و می‌گویند زن خودمان از همه بهتر است. وی در مورد جدایی از همسر سابقش می‌افزاید: از جدایی با ایشان ناراحت شدم. چون به نظرم وقتی زنی سر سفره عقد می نشیند با لباس سفید باید به خانه شوهرش برود و با لباس سفید بیایید. ولی خب متاسفانه اینطور نبود. من بله را که پای سفره عقد گفتم، به فکر سازش و سازندگی بودم نه اینکه از ایشان جدا شوم. منافی ظاهر با اشاره به خاطرات اشاره می کند:" من همسر سابقم خیلی عاشق بودیم. حتی بعدا که ازدواج کردند همسرشان هم خانه ما آمدند."اتفاقا یک بار همسر فعلی‌اش به من گفت چرا جدا شدید؟ چون حس کرد من همسر خوبی هستم. همسر تازه محب اهری می‌گفت تو حسین را لوس کردی. در مورد ماجرای طلاق، سکوت کرده بودم حتی فامیل هم ماجرای طلاق را نمی‌دانست. هنوز هم مرا همسر محب اهری معرفی می‌کنند و من سکوت می‌کنم. حتی حال ایشان را از من می‌پرسند.