واکاوی مشکلات زراعت در راستای تقویت آن در اقتصاد ملی

بخش زراعت در بخش کشاورزی نقش مهمی‌ در اقتصاد ملی ایفا می‌کند که می‌توان به تأمین امنیت غذایی، ایجاد ارزش‌افزوده و اشتغال و درآمد ارزی و تأمین نهاده صنعت اشاره کرد.

کد خبر : 661311
روزنامه شرق: بخش زراعت در بخش کشاورزی نقش مهمی‌ در اقتصاد ملی ایفا می‌کند که می‌توان به تأمین امنیت غذایی، ایجاد ارزش‌افزوده و اشتغال و درآمد ارزی و تأمین نهاده صنعت اشاره کرد.
این بخش برای اینکه بتواند در توسعه پایدار کشاورزی و تحقق اهداف ایجاد شغل و تولید اقتصاد کشور، ایفای نقش کند، در وهله اول نیازمند شناخت مشکلات و تنگناهای آن بوده تا در نهایت بتوان براساس وضعیت موجود برای مسیر پیش‌رو سیاست‌ها و برنامه‌های مناسب تدوین و اجرا كرد. اگر بخواهیم نقاط ضعف و تنگناهای فعالیت‌های بخش زراعت را با جزئیات بیان کنیم، چندین شماره را به خود اختصاص می‌دهد اما برای واردشدن به موضوع و واکاوی تجربه سایر کشورها درخصوص نحوه و چگونگی برخورد با حل مشکلات فعالیت‌های زراعی، به مهم‌ترین چالش‌ها اشاره می‌شود که مستقیم و غیرمستقیم سایر چالش‌ها را به همراه می‌آورد. از دیدگاه نگارنده مشکلات و تنگناهای بخش زراعت را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول به تفکر و اندیشه فکری و مدل مفهومی ‌سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی بخش برمی‌گردد و بخش دوم به تنگناهای زیرساختی، پولی و مالی بازار و از این قبیل مرتبط می‌شود که عمده تنگناهای بخش دوم به خاطر تنگنای بخش اول اتفاق می‌افتد. برحسب این طبقه‌بندی مشکلات اندیشه‌ای و مدل مفهومی ‌بخش زراعت را می‌توان در سؤالات ذیل خلاصه كرد: نوع نگرش و نگاه برای تعیین اهداف بخش زراعت چیست؟ دستیابی به این اهداف از چه مسیر و فرایندی و با چه مکانیسم‌ها و روشی امکان‌پذیر است؟ انسان‌ها در این مسیر و فرایند چه جایگاهی دارند (کارفرما، نیروی کار، مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، مدیران بخش‌های دولتی و غیردولتی)؟ بهترین‌ها در زنجیره عرضه محصولات زراعی به تفکیک محصول و منطقه کدام‌اند؟ (به‌عنوان مثال بهترین راندمان، بهترین بهره‌وری آب، بهترین بذر مصرفی، بهترین کیفیت)؟
قابلیت‌ها و ظرفیت‌ها چیست؟ نوع نگاه و نگرش به فناوری و مدیریت دانش چیست و چگونه باید باشد؟ نوع نگرش به مشارکت و سپردن کار به مردم چیست و بايد چگونه باشد؟ الگوی ایجاد انگیزه و رغبت برای جذب سرمایه و نیروی کار خلاق و کارآفرین چیست؟ تعامل با جهان خارج که بازی برد-برد را به دنبال داشته باشد، برای بخش زراعت در موضوعات مختلف از تحقیق گرفته تا ترویج و آموزش و فناوری و جذب سرمایه‌گذاری خارجی و مقابله با بحران‌های آب و خاک و منابع طبیعی چه الگو و مکانیسمی ‌است؟ و بسیاری دیگر از موضوعاتی که برنامه‌ریزی برای آنها در ابتدا نیازمند شناخت نگرش، نوع رویکرد، الگو و سیستم است تا بتوان از این طریق برنامه‌های مدون کوتاه‌مدت و بلندمدت برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار تدوین و اجرا کرد. اینکه چگونه نگاه کنیم؟ به چه کسانی نگاه کنیم؟ و به چه دلیل نگاه کنیم؟ مسائل اصلی و کلیدی تفکری و مفهومی ‌بخش زراعت است که نیازمند بازتعریف مجدد با توجه به شرایط موجود و پیش‌بینی آینده کشور و جهان است.
در بخش دوم مشکلات عدیده‌ای وجود دارد که ناشی از وجود مشکل اندیشه‌ای و مفهومی ‌است که می‌توان به مهم‌ترین مشکلات این زیربخش به شرح ذیل اشاره کرد: کمبود سرمایه‌گذاری و انباشت سرمایه، عدم تطابق و سازگاری کارمزدهای وام‌های بانکی با درآمد کشاورزان، بحران در مدیریت آب و سازگاری ناکافی سیستم‌های آبیاری با شرایط منطقه‌ای و بر حسب نوع محصول، مشکل خاک و فقر خاک، کوچک‌بودن اراضی زیر کشت و پایین‌بودن درآمد کشاورزان، ناپایداری درآمدی در بخش، پایین‌بودن نرخ پس‌انداز کشاورزان (به‌دلیل پایین‌بودن درآمد و ناپایداری آن)، نامناسب‌بودن تکنولوژی موجود با شرایط تولید بخش (مثل ماشین‌آلات)، ناکافی‌بودن به‌کارگیری تکنولوژی و فناوری در راستای افزایش بهره‌وری و کارایی، توجه ناکافی به سازماندهی و قانون‌مداری زنجیره عرضه محصولات، مشارکت ضعیف و پایین کشاورزان در تصمیم‌سازی و اجرای برنامه‌ها و سیاست‌ها، ناکافی‌بودن تحقیق و توسعه و ترویج‌ یافته‌های علمی‌ به کشاورزی در سطح مزرعه، تعاملات اندک با جهان خارج در زمینه‌های مختلف از قبیل انتقال فناوری، سرمایه‌گذاری خارجی، برندسازی و تشکیل شرکت‌های چندملیتی درخصوص تجارت محصولات زراعی، وجود ضایعات بالا در زنجیره عرضه قبل از تولید تا سفره، تغییرات اقلیم و خشک‌سالی، توجه ناکافی به تأمین اجتماعی و رفاه کشاورزان و سایر بازیگران زنجیره عرضه، توجه ناکافی به حفظ و صیانت از منابع طبیعی، آب و خاک، نامناسب‌بودن فضای کسب‌وکار در درون زنجیره عرضه، انحصار و وجود رانت اقتصادی در تجارت نهاده‌ها و محصول، نبود ساختار مدیریت مسئول و پاسخ‌گو، توجه ناکافی به توسعه نهادهای غیردولتی توانمند و مسئولیت‌پذیر و توجه ناکافی به برندسازی و استانداردها و کیفیت محصول و غذای سالم.
هر کدام از این مشکلات بدون شفاف‌سازی تفکر اندیشه‌ای و مدل مفهومی ‌قابل برنامه‌ریزی و اجرا نیست. به‌عنوان مثال اگر مشخص نباشد رویکرد برنامه‌ریزی مشارکت از پایین به بالا باشد و نظرات همه ذی‌نفعان مهم است و بايد الگوی این مشارکت چگونه باشد، نمی‌توان یک برنامه مناسب و مطلوب برای ساماندهی و قانون‌مداری زنجیره عرضه تدوین کرد. بنابراین توجه به هر دو بخش مشکلات برای نقش‌آفرینی بیشتر و بهتر بخش زراعت در اقتصاد ملی ضروری است. اینکه در کشورهای جهان چگونه توانسته‌اند بر مشکلات عمده بخش کشاورزی که مشابه مشکلات کشور ماست، فائق آیند؛ در نوشتارهای بعدی به آن اشاره می‌شود.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: