ایران و روسیه و ضروت همکاری‌های استراتژیک

حسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین در یادداشتی با نقد گفت و گوی اخیر احمد نقیب زاده ، استاد دانشگاه، درباره رابطه ایران و روسیه به تحلیل این موضوع پرداخت. این یادداشت را دیپلماسی ایرانی منتشر کرده است که در ادامه خلاصه ای از دیدگاه های «حسین ملائک» را می خوانید.

کد خبر : 660695
روزنامه خراسان: حسین ملائک، سفیر سابق ایران در چین در یادداشتی با نقد گفت و گوی اخیر احمد نقیب زاده ، استاد دانشگاه، درباره رابطه ایران و روسیه به تحلیل این موضوع پرداخت. این یادداشت را دیپلماسی ایرانی منتشر کرده است که در ادامه خلاصه ای از دیدگاه های «حسین ملائک» را می خوانید.
وی در این یادداشت تاکید می کند: «دفاع از روابط ایران و روسیه در مقطع فعلی موضوعی است سیاسی، حکومتی و قابل دفاع روشنفکری و کاری است که در همه سطوح باید آن را جدی گرفت». ملائک با بیان این که «بحران سوریه به رغم خواست سیاست گذاران ایرانی کشور را در محیط جدیدتری از تجربه بین المللی غوطه ور کرده است» و «سوال مهم آن است که چه سیاست یا سیاست هایی باید اتخاذ می شد؟» تصریح می کند: «یک پاسخ آن است که به طور کلی نظام فعلی بر سیاست غلطی استوار شده است و جز با اصلاحات اساسی و ریشه ای هیچ چیز بر راه صواب قرار نخواهد گرفت.» وی در پاسخ به این سوال که «گزینه "نسبتا بهتر" در این فرایندها چیست؟» توضیح می دهد: «در این صحنه کدام دولت اروپایی با ایران همراهی که هیچ، نزدیکی در مواضع دارد؟ قطعا هیچ کدام. تقریبا همگی آن ها به طور مستقیم یا با نیروهای معارض سوریه هستند یا حامی و صحنه گردان. در حالی که همه کشور های اروپایی از شمال تا جنوب این قاره از به هم ریختگی اوضاع سیاسی و اجتماعی سوریه به دلیل مهاجرت مردم آن کشور تحت فشار جدی قرار دارند که حتی سیاست های نصفه و نیمه آلمان نیز نتوانست تداوم یابد اما همگی علیه دولت سوریه و به نفع جنگ و خون ریزی در این کشور هستند و حتی با وجود فشارهای ناشی از " تروریسم " در خیابان و کوچه و بازار اروپا هنوز راه حل هایی غیر از آن چه ثبات را به سوریه بر می گرداند، دنبال می کنند.
در این مسیر تنها یک کشور با ایران بر اساس "سیاست های مد نظر خودش " همسو است و این همکاری توانست صحنه جنگ زمینی و سیاسی معرکه در سوریه را بر عکس روند در حال شکست گذشته به شرایط متوازن تری تبدیل کند.» ملائک دریادداشت خود این پرسش را مطرح می کند که «آیا ایران غیر از روسیه شریک دیگری در سوریه دارد؟» و با چند پرسش و پاسخ کوتاه به این سوال چنین پاسخ می دهد: «قطعا خیر. آیا روسیه سیاست هایش را منطبق با سیاست های ایران در خاورمیانه تنظیم می کند؟ حتما نه. هر دو، ایران و روسیه با اهداف و سیاست های متفاوت در خاورمیانه حضور دارند اما شرایط آن ها را به یک ائتلاف جدی تر نزدیک کرده است.
آیا این ائتلاف خلاف مصالح ملی ایران است؟ هم اکنون خیر. آیا ایران گزینه دیگری هم برای موازنه سازی دارد؟ حتما خیر. آیا روس ها غیر از ایران می توانند به نیروی دیگری در سوریه تکیه کنند؟ هم اکنون خیر.» وی می افزاید: «آیا شرایط به همین صورت باقی خواهد ماند؟ نه ایران و نه روسیه در شرایط متفاوت مثل شرایط فعلی عمل نخواهند کرد. آیا می توان به دلیل وجود "احتمال" تغییر مواضع در آینده از نتایج ملموس همکاری با روسیه در حال حاضر گذشت؟ عقلانیت می گوید نه.» سفیر سابق ایران درچین سپس می پرسد: «آیا باید در شرایط فعلی بی اعتمادی به روسیه را بزرگ کرد؟» و سپس پاسخ می دهد: «جناب آقای رمضان زاده از خنجر آماده روسیه بر پشت ایران صحبت می کنند. کدام خنجر؟ کدام پشت؟ همکاری نظامی ایران و روسیه اولین تجربه همکاری نظامی - امنیتی ایران با یک کشور دیگر بعد از انقلاب است. این همکاری می تواند بسیاری از کاستی های سیاست خارجی ایران را برطرف کند و از نظر منافع ایران حیاتی یا استراتژیک است. آیا در ماهیت نتایج مثبت این همکاری در میان مدت شبهه ای وجود دارد؟ بعید می دانم سیاست گذاری در این باره نظر منفی داشته باشد، البته زیاده خواهی جزئی از ذات ایرانی است و در همه اقشار نظامی و سیاسی گرفته تا روشنفکر و .... از همه چک سفید می خواهد. از روسیه سوخوی مجانی، از عربستان تسلیم، از چین پول مفت، از آمریکا حمایت از انقلاب اسلامی و...».
وی در ادامه یادداشت خود با اشاره به سفر رئیس جمهور به روسیه در فروردین ماه گذشته می نویسد: «...وزیر محترم خارجه درخلال حضور در مسکو با خبرگزاری رویترز انگلیسی مصاحبه می کنند و می گویند: ایران قرار نیست به روسیه پایگاه بدهد. و تمام خبرگزاری های روس از قول رویترز این خبر را نشر داده اند. این هم یک سلیقه سیاسی است. با روس ها از طریق انگلیسی ها صحبت کردن. این سلایق که با عنوان مستقل بودن به کار گرفته می شود فقط جلوی احساس جدی بودن ایران را در طرف مقابل می گیرد. سوال باقی مانده این است آیا امکان نداشت در روسیه در مورد این موضوع به صورت علنی موضع گیری نمی شد؟ آیا این "پیام ها " کمکی به سیاست خارجی بوده است؟»
وی در بخش پایانی یادداشت خود با عنوان «اخلاق و سیاست» می نویسد: «فکر می کنم کسی وجود ندارد که در این موضوع شک داشته باشد که نظام بین الملل در کمتر موضوعی حتی مبارزه با " تروریسم" با حکومت ایران احساس آرامش داشته باشد و بعید است کسی که دست اندرکار سیاست خارجی ایران باشد، درک نکند که با این وضعیت موجود روسیه و سپس چین جزو مهم ترین منابع سیاست خارجی ایران هستند و باید تلاش کرد که رابطه ایران با روسیه و چین هرچه بیشتر عمیق تر، مردمی تر و گسترده تر شود. رابطه هیچ کشوری با ما به تعبیر وزیر محترم دفاع تابع "معرفت " نیست. چنان چه خود ما نیز چنین هستیم.»
وی می افزاید:«از خاطرمان نرود که در جنگ تحمیلی روس ها اجازه حمل سیم خاردار به ایران را به خاطر استفاده نظامی آن ندادند و در کنار آن فرانسوی ها جنگنده های سوپر اتاندارد را برای اولین بار در تاریخ جنگ های جهان به عراق "اجاره " دادند تا پایانه های نفتی ایران را بزند. همچنین اکثر شرکت های مرتبط با تسلیحات شیمیایی عراق که نقش تعیین کننده ای در عقب نشینی و شکست های آخر جنگ داشت مربوط به آلمان و هلند بودند. آمریکا با ماهواره هایش طرح های عملیاتی ایران را به عراق داد و باعث شهادت تعداد زیادی از رزمندگان ما شد.اما از آن زمان به این سو به دلیل ماهیت متغیر نظام بین الملل روس ها و چینی ها به ما نزدیک تر شدند ولی اروپایی ها و کلا غربی ها بر همان موضع قبلی خود ماندند. ماهیت کاسبکارانه هیچ کدام عوض نشد و فقط در حوزه روابط تجاری به سبک های مختلف با ایران همکاری کردند. البته واقعیت ها می گوید روس ها و چینی ها امکانات بیشتری در اختیار ما قرار دادند. پس شخصیت های مطرح کشور و افراد مرجع این مملکت اگر مسئولانه بیندیشند نمی توانند با به کارگیری ادبیات رمانتیک در موضوعات سیاسی فضایی مبهم تولید کنند.»
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: