چرا دولت یازدهم به اجرای اقتصاد مقاومتی بیتوجه است؟
همانگونه که مستحضر هستید سالهای متمادی است که رهبری عزیز شعار اقتصاد مقاومتی را اعلام میکنند اما...
همانگونه که مستحضر هستید سالهای متمادی است که رهبری عزیز شعار اقتصاد مقاومتی را اعلام میکنند، اما مسئولان در شرایط کنونی تمام افکارشان معطوف به جایی شده که این حرفها دیده نخواهد شد ولی بدانید معضلاتی که امروز کشور با آن روبهرو است دقیقاً یک به یک مواردی است که طی سالهای اخیر توسط رهبری به مسئولان گوشزد شد. مطلبی که بیش از هر چیز موجب تعجب این حقیر شده آن است که در انتهای سال ۹۵ که رهبری بر عدم رضایت کافی در مورد مقوله اقتصاد مقاومتی تأکید داشتهاند و این امر در سال جدید با نامگذاری همان اقتصاد مقاومتی همراه شد، جای سؤال است که واقعاً مدیران ارشد اجرایی با چه استدلالی بدون آنکه از خود بپرسند کوتاهی در چه بخشهایی بوده که برای بار سوم این شعار توسط رهبری بیان میشود، خیلی با اعتماد به نفس بلافاصله دستورالعملهای آن را برای تمامی بخشها ابلاغ میکنند. آیا بهتر نبود کمیتهای تشکیل دهند تا به ریشهیابی دلایل عدم اجرای این مقوله پرداخته شود و بعد از شناسایی علل و برطرف کردن آن اقدام به ابلاغ دستورالعملهایی کنیم که چه بسا هنوز آگاهی کامل از ماهیت اصلی که در بطن این کتاب دو کلمهای است نداشته باشیم. اگر تنها در سالهای گذشته به تبعات ناشی از تفاسیر سلیقهای مدیران ارشد از آنچه نسبت به آن هیچ درک درستی ندارند نگاه کنیم (اقداماتی، چون تعدیل نیرو یا حذف وعدههای غذایی و...) در مییابیم که ابتدا مدیران بخش دولتی را باید آموزش داد. اگر مفهوم اقتصاد مقاومتی را بدانیم و اجرا سازیم دیگر هر فرد بیکفایت و بیسوادی که در حال حاضر قصد ندارد جای خود را به جوانان بدهد ناخودآگاه کنار خواهد رفت چرا که این کتاب دو کلمهای مختص یک دوره محدود و برای یکسری از نهادها نیست. اقتصاد مقاومتی در واقع الگوی رفتاری را معرفی میکند که برای تمام اقشار جامعه متناسب با جایگاه اجتماعی آنان است. نکته اصلی در فهم ماهیت این واژه است که رهبری اقتصاد مقاومتی و اجرای آن را در خطاب به تمام آحاد جامعه از مسئولان ارشد اجرایی گرفته تا مردم جامعه، بیان فرمودند. با این تفاوت که اقدامات هر فرد بنا به موقعیتهای وی در جامعه متفاوت است، به عنوان مثال برای برخی مسئولان فرمان احیای تولیدات داخلی و برای مردم جامعه در بخشی صبر و تحمل بیشتر در مقابل فشار اقتصادی یا حمایت از محصولات داخلی و... است، لذا کلمه اقتصاد موجود در این دریای عظیم مفاهیم علمی، موجب نشود که فقط مختص بخش اقتصاد کشور بدانند و سایر مسئولان خود را مجزا بدانند. در حالی که این فرمان برای بخش بخش کل کشور صادر شده است. اقتصاد مقاومتی کتابی است که هر سطرش برای هر سال و نیز برای هر فرد، تفسیر و مفهوم مختص شرایط هر زمان را روشن میسازد. همانگونه که بیان شد این شعار برای تمام اقشار جامعه متناسب با شرایط اجتماعی متفاوت است، اما یک مطلب واحد آن است که با توجه به معنی کلمه اقتصاد (متعادل نگه داشتن، میانه نگه داشتن) بوده است، هر فرد با توجه به جایگاه خود (در جایگاه مسئول یک خانواده تا مسئول یک وزارتخانه) با آیندهنگری دقیق، تصمیماتی را برای زمان حال اتخاذ کند و اقداماتی را انجام دهد که در تلاطمهای پیش رو از تنشهای فرهنگی تا سیاسی و اقتصادی قادر باشد مجموعه تحت مسئولیت خود را در دشوارترین شرایط آینده با اقدامات صحیح حال متعادل نگه دارد. اینکه در تشریح اقتصاد مقاومتی توجه به تولیدات داخلی و جذب سرمایهگذاران و... خلاصه میشود باید بیان کرد که اینها تنها یکی از هزاران اقداماتی است که موجب تحقق و اجرای اقتصاد مقاومتی در آن بخش مدنظر قرار میگیرد.